ترجمه درس «قانون دوم: خواندن گرامر باعث می شود که نتوانید روان صحبت کنید»

دومین قانون از این روش برای بیشتر زبان آموزان تعجب بر انگیز ترین قانون است. بعد از سالها انگلیسی یاد گرفتن در مدارس، بیشتر افراد اعتقاد دارند که خواندن گرامر زبان انگلیسی، کلید انگلیسی صحبت کردن است. در واقع خیلی از زبان آموزان نمی‌توانند یادگیری انگلیسی را بدون خواندن قواعد گرامری تصور کنند. آنها، بر پایه‌ی برنامه درسی مخفی مدارس، اعتقادی قوی به این موضوع پیدا کرده‌اند.

به همین دلیل است که قانون دوم تغییر چشمگیری در یادگیری زبان انگلیسی در شما ایجاد می‌کند. دومین قانون از روش انگلیسی بدون تلاش، نخواندن گرامر است. می دانم که این ایده ممکن است برای شما بسیار غیر قابل قبول باشد. بگذارید آن را بیشتر بررسی کنیم: از زمانی که شما انگلیسی خوانده‌اید، به شما گفته شده که باید قواعد گرامری را یاد بگیرید – در مدارس راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه، کلاس های زبان، همه جای دنیا موضوع اصلی گرامر است و گرامر است و گرامر.

حال سوال من این است: این استراتژی چه کمکی به شما کرده است؟ آیا موفقیت آمیز بوده؟ اگر شما در حال خواندن این کتاب هستید سالیان سال انگلیسی خوانده‌اید و بر روی قواعد گرامری متمرکز بوده‌اید. آیا حالا می‌توانید انگلیسی را راحت، سریع، و خودکار صحبت کنید؟ آیا تمام این مطالعات گرامری نتیجه ای که می خواستید را به شما داده اند؟


آیا بعد از اینهمه خواندن گرامر میتوانید به زبان انگلیسی صحبت کنید؟

اگر جواب نه است، چیز عجیبی نیست. چون با وجود آنچه که در مدارس یاد گرفته اید، حقیقت آن است که مطالعه‌ی گرامر به مکالمه انگلیسی شما آسیب زده است. مشکل مطالعه گرامر این است که شما به جای صحبت کردن انگلیسی بر روی تجزیه و تحلیل کردن آن متمرکز هستید. شما همانند فوتبالیستی هستید که به جای بازی کردن برای پیشرفت، فیزیک فوتبال را خوانده است. شما اطلاعات زیادی را یاد گرفته اید ولی مهارت شما انگار هرگز پیشرفت نداشته است.

به بیان دیگر، شما به انگلیسی فکر می‌کنید به جای اینکه آن را صحبت کنید. شما به زمان گذشته، حال، آینده، حال کامل، گذشته کامل فکر می کنید. البته فکر کردن برای نوشتن به انگلیسی بد نیست. وقتی که شما می‌نویسید، زمان کافی دارید. می‌توانید خیلی آرام فکر کنید و راحت باشید. می توانید اشتباهات خود را پاک کنید. نوشتن دردسر کمتری دارد و نیازی به تند نویسی ندارید.

ولی وقتی که بحث مکالمه است، وقتی برای فکر کردن به قواعد “زمان حال کامل” در انگلیسی ندارید. اگر کسی از شما سوالی بپرسد، شما باید به او سریع پاسخ دهید. زمانی برای فکر کردن به حروف اضافه ندارید. زمانی برای فکر کردن به صرف افعال، مضاف علیه، افعال عبارتی و همه قواعدی که یاد گرفته اید ندارید.

یکی از دانش آموزان من در بارسلونا به نام اسکار، زمانی با این موضوع دست و پنجه نرم می کرد. او می خواست که توانایی مکالمات خود را توسعه دهد، ولی تمام چیزی که می توانست به آن فکر کند گرامر بود." آیا من باید از حال کامل استفاده کنم یا از زمانی دیگر؟ "و سوالاتی از این قبیل. او این احساس را داشت که انگار به زنجیری بسته شده است و کلمات به بیرون از دهانش نمی روند. پس او بیخیال گرامر شد. بعد از چند ماه، توانایی مکالمه او به شکل اعجاب آوری افزایش یافت. “به جای اینکه من به آنها فکر کنم، همه چیز به راحتی به بیرون جاری می شد.”

تحقیقات هم این موضوع را پشتیبانی می کند و این دلیلی است که زبانشناسانی همانند استفن کرشن نگرش طبیعی را پیشنهاد می کنند. کرشن می گوید : یادگیری زبان نیازی به استفاده گسترده از قواعد گرامری و قانون های خسته کننده بصورت خودآگاه ندارد.
در قرن اخیر، دانشمندان هیچوقت اثر مثبتی از یادگیری گرامر مشاهده نکرده اند. این تحقیقات بسیار روشن است: خواندن قواعد گرامری به تقویت گرامر گفتاری شما کمک نمی کند. شما بار ها در مکالمات خود متوجه این شده اید. چند بار شده که شما در زمان مکالمه اشتباه گرامری داشته باشید با اینکه طرز صحیح گفتن آن جمله را می دانستید؟

بطور مثال، خیلی از دانش آموزانی که در امتحانات گرامری نمرات خوبی می گیرند گرامر گفتاری بسیار بدی دارند. آنها می توانند بگویند که زمان گذشته" teach" فعل “taught” است ولی زمان صحبت کردن، می گویند" last year he teach me " آنها از لحاظ فکری قانون را می دانند ولی این موضوع هیچ کمکی به صحبت کردن آنها نمی کند.


گرامر خواندن باعث می‌شود که هنگام مکالمه دودل باشید

مکالمه آهسته و دو دل بودن مشکل رایج دیگر است. در زمان مکالمه، یک دانش آموز دائماً مشغول فکر کردن به صرف افعال خواهد بود. تمام این تجزیه تحلیل ها مکالمات آنان را آهسته، و برای شنونده درد آور و غیرطبیعی می کنید. حتی با اینکه آنان درست صحبت می کنند ارتباط داشتن طبیعی را با دو دلی و آهستگیه خود از بین می برند.

انگلیسی واقعی چگونه است؟

مکالمه واقعی انگلیسی مهارت های خاص خود را می طلبد . مکالمات واقعی آن چیزی نیست که شما در مدرسه یاد گرفته اید. در حقیقت، متفاوت تر از آن است. یکی از مهم ترین تفاوت ها این است که در مکالمات واقعی به ندرت از جملات کامل و با گرامر کاملا صحیح استفاده می شود. بله در مدارس آنها تنها جملاتی اند که شما یاد گرفته اید. شما یاد گرفته اید که اول فاعل است بعد فعل بعد مفعول. یاد گرفته اید که از جملات ناقص بپرهیزید.

بعد شما یک مکالمه انگلیسی با یک بومی زبان را می شنوید و متوجه می شوید که آنان بیشتر از جملات ناقص استفاده می کنند. این چیزی بود که من سریعاً پس از خواندن متون بعضی از درسهای انگلیسی بدون تلاشم متوجه شدم. می دانستم که ما معمولا از جملات ناقص استفاده می کنیم ولی حتی من هم وقتی که متون درس هایم را خواندم متعجب شدم که چقدر زیاد از اینها استفاده می کنیم.

در حقیقت، ما دائماً جملاتی کوتاه به کار میبریم. ما دائماً از جملات به هم چسبیده استفاده می کنیم. ما دائماً جملات خود را قطع می کنیم و افکارمان را وسط صحبت تغییر می دهیم. متنی از یک مکالمه واقعی ( مکالمه ای که کاملا خود به خود و طبیعی است) کاملا متفاوت با چیزی است که شما در کتاب های درسی پیدا خواهید کرد.

و این فقط یک تفاوت میان کتاب های درسی و مکالمات واقعی انگلیسی است. تفاوت های بسیار زیادی میان کتاب های درسی و مکالمه واقعی انگلیسی وجود دارد. این مشخص می کند که چرا خیلی از دانش آموزان سطح پیشرفته، وقتی که به ایالات متحده سفر می کنند مشکل مکالمه دارند. با اینکه این دانش آموزان ممکن است لغات زیادی ( معمولا رسمی) بدانند، آنها هیچ گاه در معرض انگلیسی واقعی که مکالمه می شود قرار نگرفته اند. در مدارس آنها یاد گرفته اند که افراد باید چگونه انگلیسی حرف بزنند در صورتی که آنها نیاز داشتند که بدانند مردم چگونه انگلیسی حرف می زنند.

======================
این تاپیک مربوط به درس «دومین قاعده: خواندن گرامر باعث می شود که نتوانید روان صحبت کنید.» در اپلیکیشن زبانشناس است (دوره «کتاب گویا»، فصل «درس ۱۰»)

19 پسندیده

با سلام و احترام

ممنون از مطالب ارزندتون. راستش منم با شما موافقم که گرامر رو باید با مکالمه و در معرض صحبت با دیگران یاد گرفت. بهترین دلیلش هم همینه که همه ما زبان فارسی رو بخوبی حرف می زنیم ولی اگه مثلا ازمون بپرسن ساختار ماضی استمراری شاید نتونیم بگیم.

ولی راستش من ترجیح می دم یه حداقلهایی از گرامر رو با مطالعه کتابهای گرامری بدست بیارم. اینجوری احساس می کنم اعتماد به نفس بیشتری دارم. این حداقلها شامل: ساختار انواع زمانها (ماضی نقلی، …)، روش منفی کردن و سوالی کردن بویژه با کلمات پرسشی و نهایتا ضمایر موصولی و ارتباط دو جمله با هم. دوست دارم نظر شمارو هم بدونم.

راستی من یه کتاب به اسم “لغات زبان عمومی” نوشته سعید نیک پور به دستم رسیده که ادعا شده تقریبا همه لغات مورد نیاز برای ارشد و دکتری را پوشش می ده و لغاتش کاربردی و پرتکرار هستن. میخوام بدونم شما هم این کتاب رو توصیه می کنید؟ (البته بعد از نرم افزار زبان شناس :wink:

ممنون و روزتون بخیر

3 پسندیده

سلام اگه هدفتون نوشتن بهتر و شرکت تو امتحان خاصیه گرامر رو با کتاب بخونید
در غیر این صورت خوندن گرامر به شکل تمرکز کامل روی آن پیشنهاد نمیشه چون فکر آدمو موقع مکالمه درگیر میکنه.
بهتره اول مکالمتون رو تا جای قابل قبولی برسونید و بعدش اگه هدفتون امتحان دادن یا مثلا نوشتن مطلب خاصیه گرامرتون رو قوی تر کنید.

حقیقتش من تو عمرم کتاب گرامری نخوندم و تخصصی هم توشون ندارم
متاسفانه تو این مورد نمیتونم کمکی کنم.

5 پسندیده

سلام خسته نباشید سه چهار ساله بصورت پاره وقت زبان میخوانم همه بهم کلاس رفتنو پیشنهاد کردند ولی صرف نظر از هزینه زیاد کلاس من وقت نداشتم.

روشهایی خودم اختراع کردم کم کم کتابهای مختلف را خواندم ک کتابهای دکتر سمیعی خیلی تاثیر گذار بود کتابهای قطور گرامر را نخواندم ولی در حد آشنایی گرامر خوندم. خدای من وقتی این متن را خواندم شاخ درآوردم بجان عزیزم این موارد را من هم اعتقاد داشتم حالا نه همه ولی بیشترشونو بدون اینکه کسی بهم بگه. اول فکر کردم ک مثل کارهای دیگه ام ک همه بهم میگن فقط حرف خودمو قبول دارم بی ارزشه ولی با خواندن این مطالب ارزنده شما متوجه شدم ک انسان خالق همه از یک ریشه ایم من حالا ضمن تشکر از شما با قوت بیشتری این روشها را ادامه میدهم الان دیگه به اطرافم و حرفهایشان توجه نمیکنم چون ایده های شما مهر تاییدی بود بر کشفیات من الان این پست شما را برای یکی از دوستام ک همیشه بهم گوشزد میکرد ک یکدنده و لجباز هستم و فقط حرف خودمو قبول دارم خوندم و یاد آوری کردم ک بیشترین منفعتی ک انسان میتونه ببره شناختن توانایی های خودشه.

بازم ازت ممنونم

6 پسندیده

سلام.وقت بخیر…
منظورتون از جملات ناقص چیه؟ یعنی تو مکالمه عادی مردم ،جای فعل و فاعل ممکنه عوض بشه؟ یا اینکه طور دیگه ای کلمات رو ادا میکنن؟
مثلا ما تو فارسی ممکنه اصلا ساختار جمله رو رعایت نکنیم و کلا فعل و فاعل یه جاهایی دیگه ای استفاده بشن،مثلا بگیم: “رفتم خودم”.
یا مثلا گاهی بجای خب میگیم خو.یا مثلا “برای” رو “برا” میگیم.
شما منظورتون دقیقا از جملات ناقص،کدوم یکی از حالات بالاست ؟

1 پسندیده

سلام منظور ساختار جملست.
ممکنه در یه مکالمه یه جمله رو رها کنند و تا آخر نگن
یا مثله همون مثالی که خودتون زدید جای اجزای جملات تغییر کنه.

3 پسندیده

عرض سلام و ادب … دقیقا چیزی که همیشه ذهن من را مشغول کرده بود … همیشه میگفتم چرا گرامر من همیشه ۲۰ ولی حتی در مکالمه من قادر نیستم یک جمله بندی ساده و ابتدایی انجام بدم …‌

1 پسندیده