ترجمه‌ی درس «راهی بهتر برای یادگیری انگلیسی »

اگر این کتاب را انتخاب کردید، فرصت هایی بوده که شما قصد داشته اید که کمی انگلیسی صحبت کنید. شاید حتی شما در کلاس هایی شرکت کرده اید. شاید شما به انگلیسی برای پیشرفت در شغلتان نیازمندید. شاید قصد دارید که به خارج سفر کنید یا در آنجا به تحصیل بپردازید. شما حتما می دانید که انگلیسی کلیدی برای تجارت و مسافرت های بین المللی است، پس اجازه دهید از شما سوالی بپرسم.

آیا وقتی که قصد دارید انگلیسی صحبت کنید احساس نگرانی و خجالت می کنید؟ آیا همچنان در تلاشید که بعد سال ها یادگیری انگلیسی متوجه شوید که انگلیسی زبانان چه میگویند؟ آیا از قدرت تلفظ و آرام صحبت کردنتان احساس شرم می کنید؟ آیا بعد این همه سال که برای انگلیسی زمان صرف کرده اید از اینکه نمی توانید انگلیسی صحبت کنید احساس نا امیدی کرده اید؟ بنا بر هدفتان، آیا استفاده از انگلیسی در کارتان، مسافرت یا درس شما برایتان سخت بوده ؟ آیا بعضی وقت ها به این حس می رسید که هیچوقت نمیتوانید به تسلط در انگلیسی برسید؟

اگر به هر کدام از این سوالات پاسخ مثبت داده اید، شما تنها نیستید. در حقیقت شما مثل همه اید. بیشتر انگلیسی آموزان حسی مشابه دارند. بیشتر انگلیسی آموزان بالغ، درباره ی قدرت مکالمه ی خود احساس استرس و پوچی میکنند. بعضی ها کامل نا امید می شوند و احساس می کنند که دیگر قادر به مکالمه ی قدرتمند نیستند. نه به این خاطر که در زبان بد هستند بلکه مثل شما به آنها با روش بد آموزش داده شده است.

![image](upload://gZkTvwlDI1hMnB3YrXtXAr1WXKs.jpg)

نکته مثبت این است که نباید اینگونه باشد چون مشکل از شما نیست. شما می توانید بصورت طبیعی و آسان انگلیسی صحبت کنید. شما میتوانید از انگلیسی در کارتان، سفر هایتان و درس به شکل موثر استفاده کنید. شما میتوانید هر گاه که مشغول مکالمه انگلیسی هستید احساس آرامش و اعتماد بنفس کنید. در حقیقت به عنوان یک استاد انگلیسی با تجربه، به هزاران دانش آموز در سراسر دنیا برای تبدیل شدن به یک انگلیسی زبان قدرتمند و مسلط کمک کرده ام.

چگونه؟

من با استفاده از روش آموزشی که خودم توسعه دادم و انگلیسی بدون تلاش (Effortless English) نام گذاری کردم به این موفقیت رسیدم. انگلیسی بدون تلاش به شما کمک میکند که انگلیسی را بصورت طبیعی و خودکار درست مثل کودکان قبل ورود به مدرسه یاد بگیرید. بیشتر اوقات کلاس های انگلیسی به تمرکز در امتحانات، کتاب های درسی، نمرات و سطوح می پردازد، به طوری که دانش آموزان فراموش میکنند که چرا به کلاس ها آمده اند. آنها اهداف بزرگ و جهانی داشتن یک کار فوق العاده و هیجان مسافرت بین المللی را فراموش می کنند. با انگلیسی بدون تلاش شما هیچوقت دید خود را نسبت به هدف نهایی از یادگیری زبان، یعنی ارتباط، از دست نمی دهید. به جای آن شما یاد میگیرید انگلیسی را با سرعت و دقت بیشتری صحبت کنید.

![image](upload://v9asAa46AcpdH3G1uHG2huGCzLq.jpg)

بدون تلاش؟

درک میکنم که شما دیر باور هستید، به ویژه اگه شما قبلا تلاش کردید که به روش سنتی انگلیسی یاد بگیرید. شما ساعت هایی را برای حفظ کردن لیست لغات، انجام تمرین های گرامری، خواندن کتاب های درسی ملال آور گذاشتید. چطور؟ شما دارید به این فکر میکنید که واقعا انگلیسی صحبت کردن بدون تلاش مگر می شود ؟
به من اعتماد کنید دردتان را درک میکنم. برگردیم به 15 سال قبل وقتی شروع به تدریس انگلیسی کردم، همه ی دانش آموزانم هیجان زده بودند که قرار است انگلیسی صحبت کنند. من هم از این بابت که میتوانم به آنها کمک کنم هیجان زده بودم. آن زمان من به روش معمول تدریس کردم. از کتاب های درسی استفاده میکردم و تمرکز بنده روی تدریس گرامر بود. من این باور را داشتم که این روش بهترین راه برای تدریس است و هیچکدام از دانش آموزانم شکایتی نداشتند.

من هنوز یکی از دانش آموزان زرنگ خود را از ونزوئلا به نام گلادیس به یاد دارم. گلادیس مصمم بود که عالی انگلیسی صحبت کند. صحبت از تلاش شد؟! گلادیس در تمامی کلاس های من شرکت کرد. او در وسط کلاس ردیف جلو می نشست. من هنوز هم میتوانم چهره ی مشتاق و خندان او رو تصور کنم. او یاداشت های کاملی بر میداشت. به تمامی کلماتی که من میگفتم گوش می داد. حتی در خانه هم مطالعه می کرد. هر روز گلادیس کتاب های درسی خود را به مدت 4 ساعت یا بیشتر مطالعه میکرد. او همچنین در تلاش بود در روز 50 لغت را از لیست لغات حفظ کند. گلادیس دانش آموز نمونه ی من بود و من هم اطمینان داشتم که او موفق خواهد شد.

شش ماه بعد، او باز هم به سختی میتوانست انگلیسی صحبت کند. صحبت کردن او غیر طبیعی و دارای تردید بود. حتی در جمله های ساده هم اشتباهات گرامری داشت. فهمیدن تلفظ اون خیلی سخت بود. او هنوز به اسپانیایی فکر میکرد و سعی داشت از اسپانیای به انگلیسی یا از انگلیسی به اسپانیایی ترجمه و صحبت کند. بد تر از همه گلادیس در زمان مکالمه احساس نگرانی میکرد، انگلیسی صحبت کردن یک تجربه دردناک برای او بود.

گلادیس حسابی ناامید بود. بعد از آن همه تلاش حتی یک ذره پیشرفت نکرده بود. به عنوان معلم گلادیس من هم احساس ناامیدی میکردم. من اطمینان داشتم که گلادیس به سرعت پیشرفت خواهد کرد ولی نمیتوانستم درک کنم چرا پیشرفت نکرده است. من تمامی روش های سنتی تدریس را دنبال کرده بودم. من از کتاب های درسی و فعالیت های کلاسی استاندارد استفاده کرده بودم. گلادیس باهوش ، منظم و استوار بود ولی باز انگلیسی او پیشرفت کمی داشت.

![image](upload://sclaDdbf9YFsKIiUbOFL6PCuQ6V.jpg)

بدبختانه، متوجه شدم که گلادیس تنها کسی نبوده که پیشرفت نداشته، هم کلاسی های او نیز پیشرفت کمی داشتند. احساس یأس و ناامیدی میکردم و حس میکردم که یک معلم شکست خورده ام ولی وقتی از همکارانم کمک خواستم متوجه شدم که آنها نیز این مشکل را دارند. تعداد کمی از دانش آموزان آنها پیشرفت کرده بودند. آن زمان متوجه شدم که مشکلی وجود دارد و آن مشکل، روش های استاندارد برای تدریس انگلیسی بود. بدترین قسمت برای من این بود که همه این موقعیت رو عادی خطاب میکردند. معلم های دیگر به نظر می رسید که اصلا نگران پیشرفت کم دانش آموزهایشان نبودند. تمامی معلم ها از روش یکسان استفاده میکرد و نتیجه ی یکسان میگرفتند.
در بیشتر قسمت های جهان دانش آموزان سالها مشغول یادگیری انگلیسی در مدارس هستند ولی بیشتر آنها هیچوقت یاد نمی گیرند که انگلیسی صحبت کنند. بعد سالها یادگیری هنوز با فهمیدن مکالمه انگلیسی مشکل دارند. هنوز در زمان مکالمه احساس شرم و خجالت میکنند.

بعد از گذر سالها از تجربه ای که با گلادیس داشتم، به عنوان یک دستیار آموزش انگلیسی در ژاپن استخدام شدم. خیلی مشتاق و هیجان زده بودم که میتوانستم به این دانش آموزان جوان زبان خودم را یاد بدهم. هنوز روز اولم را به یاد دارم. روبه روی کلاس کنار معلم اصلی که ژاپنی بود نشسته بودم. وقتی که دانش آموزان به داخل کلاس می آمدند من را می دیدند و با نگرانی به من لبخند میزدند. آنها نشستند و با خجالت به نگاه کردن به من ادامه دادند. آنها خیلی شیرین و کنکجاو بودند.

کلاس شروع شد. معلم اصلی یک جمله را روی تخته نوشت، دقیق یادم نمی آید چه جمله ای بود.
ولی چیزی شبیه به "“The little girl goes to school بود، معلم به جمله اشاره و شروع به ژاپنی صحبت کردن می کرد. دانش آموزان شروع به یاداشت برداری میکردند. همگی خیلی جدی بودند. بعد از آن معلم دور کلمه “goes” خط کشید و به کلمه اشاره کرد و به ژاپنی صحبت کردن ادامه داد. ایشان ژاپنی صحبت کردند و کردند و کردند. دانش آموزان خیلی سریع مینوشتند و با اطلاعاتی که معلم می داد دفترچه های خود را پر می کردند. در آخر معلم یک فلش از کلمه goes به سمت کلمه girl رسم کرد و دوباره شروع به ژاپنی حرف زدن کردند.

تا پایان کلاس همچنان این روال ادامه داشت. معلم خط و دایره و مربع رسم میکرد. از گچ با رنگ ها مختلف استفاده می کرد و به صحبت کردن به ژاپنی ادامه میداد. حسابی گیج شده بودم، من یک انگلیسی زبان بومی بودم و به همان شکل از اول کلاس نشسته بودم و هیچی از کلاس متوجه نمی شدم ( بجز همان یک جمله). داشتم با خودم فکر میکردم دقیقا این معلم درباره چه چیزی تا این حد توضیح می دهد؟ این فقط یک جمله ی کوتاه است. ولی همچنان معلم مشغول تحلیل و بررسی و توضیح دادن و کالبد شکافی یک جمله ساده به مدت یک ساعت بود. بالاخره آخر کلاس معلم از من خواست که جمله را برای تلفظ درست بلند بخوانم. جمله را چند بار خواندم و همان تنها ورودی انگلیسی ای بود که دانش آموزان آن روز دریافت کردند.

متاسفانه این الگو هر روز تکرار می شد. روز به روز، شوق و کنجکاوی از بین رفته دانش آموزان را حس میکردم. بی حوصله شده بودند، استرس داشتند و گیج بودند. هر روز صفحات را با نکاتی که بیشتر ژاپنی بودند پر میکردند. هر روز معلم صحبت می کرد و می کرد و می کرد که بیشتر ژاپنی بود. اصلا متوجه این موضوع نمی شدم که چرا کلاس انگلیسی به ژاپنی تدریس می شد؟ به طور متوسط در کلاس ها دانش آموزان 90% یا بیشتر به ژاپنی گوش می دادند. به انگلیسی خیلی کم گوش فرا میدادند، تعجبی نداشت که اصلا یاد نمی گرفتند که مکالمه کنند! و تعجبی نداشت که احساس ناامیدی و گیجی میکردند.

رک بگویم قلبم شکست وقتی دیدم که مدرسه این عشق طبیعی به یاد گیری را نابود میکرد. واقعا وحشتناک بود که می دیدم آنها بی حوصله و ناامید و پر استرس رشد میکردند. هیچکدام از دانش آموزان نمی توانستند با بنده صحبت کنند حتی یک مکالمه ی فوق ساده!!! این وضعیت ها در کلاس های انگلیسی در سراسر دنیا تکرار می شوند.

تجربه بنده با گلادیس و در ژاپن به من آموخت که روش یادگیری سنتی انگلیسی منسوخ شده است. میدانستم که حتما راه بهتری برای کمک به دانش آموزانم وجود دارد، راهی بهتر از کاری که در حال انجام دادن آن هستند. پس شروع به جستجو برای راهی بهتر کردم، کتاب هایی که درباره آموزش انگلیسی بودند را زیر و رو کردم. مدام راه های جدید در کلاس هایم امتحان کردم، تحقیقات انجام شده در این زمینه را مطالعه کردم، به نقاط زیادی در جهان سفر کردم و به تدریس انگلیسی پرداختم.

چیزی که من را حسابی شوکه کرده بود این بود که درصد خیلی کمی از تحقیقات روش سنتی تدریس را تایید می کرد. همانطور که استاد برجسته زبانشناسی در کالیفرنیای جنوبی آقای استفن کراشن اشاره کردند: ما زبان را زمانی می آموزیم که متوجه شویم مردم به ما چه می گویند و چه می خوانیم… نیازی به حفظ کردن آگاهانه نیست.
بیشتر ما ذهناً می دانیم، بهترین راه برای یادگیری انگلیسی، یادگیریه طبیعی آن است، متعجبم که چرا بیشتر معلمان و دانش آموزان هنوز راه غیر طبیعی و نا موثر و قدیمی آموزش را استفاده می کنند؟

جلو تر، به مدرسه بازگشتم و مدرک کارشناسی ارشد TESOL ( آموزش انگلیسی به اشخاصی که به زبان دیگر صحبت می کنند) را اخذ کردم، در این مسیر تحقیقاتی انجام دادم و راه فوق العاده ی یادگیری که در حال حاضر برای سیستم Effortless English استفاده می شود را کشف کردم.

بنده همچنین تحقیقات غیر رسمی نیز انجام دادم، به سراغ افراد مسلط به انگلیسی که به عنوان یک فرد بالغ آموزش دیده اند رفتم. هرگاه این چنین شخصی پیدا میکردم از آنها سوالاتی میپرسیدم. بعد از چند وقت متوجه الگو هایی شدم، بیشتر این افراد موفق انگلیسی آموزان مستقل بوده اند که خارج از کلاس ها به تسلط رسیده اند. بیشتر آنها از روشهایی مشابه استفاده کرده بودند، دقیقاً همان روش هایی که استاد بنده در تحقیقاتشان به آن اشاره کرده بودند. بیشتر آنها روش سنتی تدریس در کلاس ها را رد میکردند.

روش تدریس خود را تغییر دادم و وقتی که از این استراتژی های جدید استفاده کردم دانش آموزانم به سرعت پیشرفت کردند. نمی توانستم باور کنم! آنها آموختند که آسان و قدرتمند صحبت کنند و از آن بهتر این بود که داشتند از این فرآیند لذت می بردند! بعد از سالها جست و جو و آزمایش بالاخره راهی پیدا کردم که موثر باشد.

جایگاه امروز انگلیسی بدون تلاش

بعد سال ها، من به امتحان کردن و تطبیق این روش ها و توسعه دادن آنها با سیستم Effortless English ادامه دادم. من این مجموعه را طوری سازمان دهی کردم که شامل هفت قانون اساسی ای که چندین و چند دانش آموز را به تسلط رساند، باشد. برای موفقیت کلاس هایم، دوره های صوتی را ساختم و بصورت آنلاین در اختیار دانش آموزان انگلیسی در سراسر دنیا قرار دادم. درس های صوتی من در حال حاضر پر فروش ترین در 25 کشور دنیا می باشند. علاوه بر این باشگاه انگلیسی بدون تلاش را تاسیس کردم تا جامعه برای دانش آموزان انگلیسی ایجاد کنم که در آن جا به بحث و گفت گو با دیگر اعضا بپردازند. من میخواستم که محیطی بسازم که مشوق اعتماد بنفس و موفقیت در انگلیسی باشد چرا که بسیاری از دانش آموزان مجبور به تلاش با نگرانی، خجالت، ناامیدی، و ترس هنگام مکالمه هستند. در حقیقت برای بسیاری از افراد این احساسات منفی بدترین قسمت برای مکالمه است.

در باشگاه انگلیسی بدون تلاش ما، دانش آموزان قادرند تا در انجمن به مکالمه و ارتباط با یکدیگر بصورت آنلاین بپردازند. این مجموعه یک جامعه ی بسیار مثبت و تشویق کننده می باشد که همه آزادند که با انگلیسی بازی کنند، اشتباه کنند، و بدون اینکه ترسی داشته باشند به ارتباط باهم بپردازند. به نظر بنده ما بهترین اعضا رو در جهان داریم. تمامیه اعضای ما فقط روی موفقیت خودشان متمرکز نیستند بلکه به بقیه اعضا برای رسیدن به اهدافشان کمک می کنند. هدف این مجموعه تشکیل یک خانواده از دانش آموزان و رهبران جهانی می باشد.

![image](upload://cJOvdlXlOR9JwOqDkBOnghVEofa.jpg)
این کتاب یک منبع دیگر برای دانش آموزانی است که به دنبال انگلیسی صحبت کردن بصورت روان و قدرتمند هستند. این کتاب طوری طراحی شده که شما را در جاده ی تسلط ،سرعت بخشیدن به اعتماد بنفس ، قدرتمند و بدون تلاش مکالمه کردن راهنمایی کند. در این کتاب شما یاد خواهید گرفت که چگونه احساسات منفی ای که برای انگلیسی داشته اید را تغییر دهید، اعتماد بنفس لازم برای مکالمه را ایجاد کنید و راهی را دنبال کنید که برای تسلط، موثر و قدرتمند باشد. شما همچنین یاد خواهید گرفت که چگونه در حرفه خود پیشرفت کنید و به موفقیتی که می خواهید برسید.

در فصل های دیگر این کتاب، بنده به توضیح سیستم Effortless English بصورت باز تر می پردازم، فلسفه ی پشت آن را شرح می دهم و به شما خواهم گفت که چرا هم روانشناسی و هم روش یادگیری برای زبان آموزی مهم می باشند. بنده همچنین به شما خواهم گفت که چگونه از این سیستم استفاده کنید تا به هدفتان برسید.
به من ملحق شوید و از سفر لذت ببرید. شما با پشت سر رها کردن روش سنتی چیزی برای ترسیدن و از دست دادن نخواهید داشت. پس فشار، استرس، ترس و بی حوصلگی را رها کنید. به شما قول خواهم داد این سیستم یادگیری طبیعی بسیار جالب، دوستانه، با انرژی ( درست برعکس کلاس های زبان) خواهد بود. هیچ فشاری نیست فقط تشویق و پشتیبانی دوستانه وجود دارد.

به من اعتماد کنید، به دانش آموزان زیادی در دنیا کمک کرده ام… و حالا مشتاقم تا به شما کمک کنم. به شما قول خواهم داد که همیشه بهترینم را برای کمک کردن به شما در تسلط انگلیسی بگذارم.

======================
این تاپیک مربوط به درس «راه بهتری برای یادگیری زبان انگلیسی» است (دوره «کتاب گویا»، فصل «۱»)

20 پسندیده

دستتون درد نکنه واقعا عالی بود.:clap:

چقدر خوب شده این شرایط به وجود اومده که از داخل خود دوره ها میشه پیغام داد خیلی جالبه :slight_smile:

7 پسندیده

من ترجمه شما را کامل نخوندم ولی همین ابتدا یک اشتباه کوچولو به نظرم هست
Chances are منظورم است
Chances are معنیش میشه احتمالا و یا احتمالا به نظر میاد و یک idiom است در نتیجه معنی جمله اول میشه اگر شما این کتاب را انتخاب کردهاید احتمالا مدت زیادی ست که میخواهید انگلیسی صحبت کنید…

6 پسندیده

و اینطور شد که جی ای هوگ ژاپنی یاد گرفت. خخخخ
خاطراتشم مثل درساش جالب و خنده داره.

2 پسندیده