قسمت چهارم هم خونده شد.
سلام
احتمالا همینطوره
منم معادل دیگه ای براش پیدا نکردم ، نسخه بریتانیایی کتاب هم اسمش philosopher’s stone هست
سلام عزیزم
خیلی خوشحالم که دارید مطالعه میکنید مطمئن هستم یه روز که نزدیک هست کتابهای سطح پیشرفته و رمانهای طولانی میخونید.
اینقدر این کتابها رو خوندم داستانهاشون یادم رفتهاصلا یادم نمیاد موضوعش چی بود
دوستان تو این قسمت دو تا مطلب جالب بود .
محقق ها به صورت رندوم از افرادی که عادتهای بد داشتند تحقیقات انجام دادند مثل افرادی که اعتیاد به مواد مخدر یا سیگار داشتند.کسانی که خشونت داشتند حتی یکنفر که ناخن میجوید
نتیجه این شد که دو گروه افراد راحت تونستند ترک عادت بدشون کنند۰
کسانیکه که گروهی شروع به ترک عادت بد کردن و عضو یه گروه میشدن که نشون داد انسان برای یه عادت اگر همراه یا همراهانی داشته باشه راحتتر میتونه موفق بشه.
و دوم کسانیکه به یه قدرت برتر یاهمون خدا اعتقاد داشتند.البته ایمان اونها صرفا به این منظور نیست که مسلمان بودند و…
جالب بود گفتم باهاتون به اشتراک بزارم.
والبته ببینید که گروهی چقدر تاثیرگذار هست
سلام و شب بخیر از سری کتاب های ساده کتاب ترز راکن اثر امیل زولا خوانده شد
«ترز راکن» رمانی درباره نیروی غریزه و تأثیر سیستم عصبیِ آدمی و نیز تأثیر محیطی که انسان در آن رشد و پرورش یافته بر رفتارها و سرنوشت اوست.داستان رمان در مورد زنی به اسم ترز راکن است که به اجبار با پسرعمهاش ازدواج میکند اما دیگر این شرایط را نمیخواهد و با دوست شوهرش، لورانت رابطه برقرار میکند…
فضای این رمان کمی تلخ و دارک هست و اگه حساس باشید ممکنه روحتون خراشیده بشه به نظرم خیلی خاص نبود ولی نکته ای که به نظرم نویسنده خوب بهش پرداخته بود که اگه عشق و دلدادگی معنیش همون هوس و غریزه باشه پایانش تباهیه
سلام و وقت بخیر
از سری کتاب های ساده، کتاب منزل گیبلزها (خانه ی هفت شیروانی )اثر ناتانیل هاثورن خوانده شد
داستان در میانه های قرن نوزدهم میلادی و در منطقه نیوانگلند ایالات متحده آمریکا و حول و حوش وقایعی که در حدود دویست سال برای خاندان پینچیون اتفاق افتاده میگذرد. کلنل پینچیون بنیانگذار خاندان پینچیون در نیوانگلند قطعه زمینی را با توسل به قدرت از یک جادوگر میگیرد و وی را با همکاری بزرگان شهر و قضات به جرم جادوگری به اعدام محکوم می کند. جادوگر پیر قبل از مرگ کلنل را نفرین و او و خاندانش را به مرگی خاص هشدار می دهد. پس از چند روز کلنل به همان صورت پیش بینی شده و در خانهای که در زمین جادوگر بنا کرده می میرد. ادامه داستان مربوط به نواده های این خاندان است که همچنان به این نفرین دچارند…
میگویند پیشینیان ناتانیل هاثورن از طریق ایفای نقش در محاکمات جادوگران سِیِلم در قرن هفدهم به ثروت هنگفتی رسیدند و این موضوع الهامبخش او برای نوشتن این رمان بوده است.
کلا چون رمان کامل نیست و خلاصه ای از اون رو خوندم خیلی به نظرم جذاب نبود ولی اینکه با لهجه امریکن بود خوشم اومد و نکته داستان البته از دیدگاه من این بودکه حق به حق دار میرسه و در نهایت کسی که به حق خودش قانع نباشه و حق دیگران رو زیرپا له کنه شاید ظاهرا زندگیش عالی باشه ولی هیچ وقت آرامش نداره
کتاب فارست گامپ از سری کتاب های متوسط خوانده شد
البته کتاب در سطح مبتدی بود و کلمات واضح و شمرده ادا می شدند و به شدت پیشنهاد می کنم خوندن این کتاب رو
من به موازاتش فیلم رو هم از زبانشناس دیدم تا بهتر بتونم شخصیت پردازی کنم فیلم با کتاب بعضی جاها تفاوت داشت ولی در کلیات مثل هم بودند گرچه من کتاب رو به فیلم ترجیح میدم
فارست گامپ داستان پسری کمهوش اما سرشار از نبوغ است که برای شناخت هویتش و همچنین درک زندگی دست به جستوجو میزند و بدین واسطه ماجراهای زیادی از سر میگذراند.فارست به دنبال معنا و زندگی نمیگردد بلکه معنا و زندگی را به وجود میآورد، به جای شعاردادن به عمل دست می زند. بنابراین چون بدون پیچیدگی عامل است و به چیزی که میگوید ایمان دارد، کارهایش برای مردم لذتبخش بوده و تاثیرگذار.
پیام داستان: حرکت کن و گذشته را پشت سر بگذار
برای رسیدن به مرزهای عشق و امید، هوش نیاز نیست، فقط باید با قلبی عاشقانه به سمتش بدوی
سلام رفتم کتابشو خوندم
ممنون از پیشنهادتون
همین الان تموم کردم
بله خیلی آسونه، با سرعت 1/25 سریع تمومش کردم
داستان جالبی بود… اینکه از زبون کسی که با انسان عادی متفاوته نوشته شده خیلی جالبِ… جملات ساده و بی شیله پیله بودن و فقط قصد داشت اصل مطلب رو برسونه… اون جایی که مادرش اشک می ریخت و این نمی دونست برای چی! یا چیزهایی که برای یک انسان معمولی خیلی مهم بودن، برای اون مهم نبود…
دیدن زندگی از نگاهِ کسی که مشکلات ذهنی داره جالب بودو تأمل برانگیز!
البته شاید این ها خودشون رو اینطوری نبینن
سپاس
داستان هم واقعی نبود دیگه درسته؟
سلام خواهش میکنم دوست خوبم
دقیقا
تربیت مادر فارست برام خیلی خاص بود و پر از نکته …
اتفاقا فارست میدونست که از نظر ذهنی مشکلات داره ولی خودشو پذیرفته بود نمیذاشت هیچ چیزی سد راهش بشه کاری رو که می خواست انجام می داد و نبوغ خاص و پشتکارش فراتر از انتظار موفقش میکرد
I was born an idiot - but I’m cleverer than people think.
من یک خرفت به دنیا اومدم - اما باهوشتر از اونی هستم که مردم فکر میکنن
.I can think things OK, but when I have to say them or write them down, sometimes they come out all
wrong
داستان واقعی نبود ولی پر از پیام و نکته بود پیشنهاد می کنم فیلم رو هم ببینید
ممنون از پیشنهادتون
این قسمت هم خونده شد.
بخوام خلاصه بگم ازاین قسمت اینه که یک سری عادتها بااینکه به نظرمون بی اهمیت هستند اماتاثیرزیادی روی بقیه رفتارهامون دارند
.
سلام
من این کتابو شروع کردم و میخوام اين هفته بخونمش
مل رابینز همون نویسنده معروف کتاب قانون ۵ ثانیه هس
Friends, lovers and the big terrible thing
دوستان، عاشقان و آن چیز بزرگ وحشتناک
اتو بیوگرافی متیو پری
Mathew Perry
به قلم و صدای خودش
۱۹۶۹
۲۰۲۳
سریال فرندز از محبوب ترین، پربیننده ترین و پر جایزه ترین سریال های تاریخ است که از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۴ پخش می شد. و یکی از شخصیت های اصلی این سریال، چندلر بینگ را متیو پری بازی کرده است.
نکته جالب اینجا است که از سریال هایی است که بخاطر گفتگوهای زیاد برای آموزش زبان انگلیسی پیشنهاد می شود.
متیو پری، مشهور و ثروتمند، از بیرون خوشبخت بنظر می آمد. بخصوص که شخصیت چندلر بینگ، بامزه، بزله گو و بیخیال بود. اما او از اعتیاد شدید به الکل و انواع مختلفی از مواد مخدر رنج می برد.
زندگی نامه او صادقانه و جالب نوشته شده، و مثل یک اعتراف نامه از زندگی مردی است که زودتر از آنچه می شد به پایان زندگی خود رسیده، و آگاه از سرنوشت، به پایان نگاه می کند و آن را با ما هم به اشتراک می گذارد.
او را در جکوزی محل اقامتش، در حالی که واکنشی نداشت پیدا کردند. او در ۵۴ سالگی درگذشت.
یه قسمت دیگه از کتاب قدرت عادت هم خوندم.
این قسمت جالب بود.
حدودا ۲۰تا۳۰ پیش شرکتهای بزرگ برای اینکه بتونن محصولاتشون رو بفروشن دست به کاری زدند که اعتراض مردم رو به دنبال داشت اما خوب هیچ فایده ای نداشت.
میشه گفت ابتکارعمل دست شرکت تارگت بود که مخصوصا یه حسابدار رو استخدام کرد که آمار رو بتونه سریع به دست بیاره.
آقای اندرو پل به عنوان یه نیروی اطلاعاتی برنامه ای طرح کرد که عده ای اونو جاسوسی در خصوصی ترین مسائل افراد میدونستند.
پل در این برنامه باید آمار افراد وعادتهایی که دارند درباره نحوه پوشش.خرید.تغذیه سبک زندگی و… درمیاورد و به شرکت ارائه میداد.
مثلا باید وقتی خانمی باردار میشد در همون سه ماه اول متوجه میشدند تا بتونن تبلیغات و کارتهایی رو براش بفرستن که اونو تحریک به خرید وسایل کنند مثل پوشاک بچه.کرم نرم کننده.لباس نوزاد.ساک و خلاصه هرچیزی که بعدها لازمش باشه که این وسط یه سری کوپن ها هم میفرستادن که باتخفیف اجناس رو میتونید بخرید.
مجرد یا متاهل بودن.تعداد افراد در خانواده.احتمال خرید خانه.بارداری.عادتهای غذایی و هزاران مسایل دیگه افراد تهیه میشد که شرکت باتوجه به نیاز اون فرد بروشور بفرسته و فرد رو به خرید از شرکت ترغیب کنه.
خیلی شرکتهای بزرگ این سیستم رو داشتند مثل آمازون بست بای.آلیو گاردن.انهستر بوش.بانک آمریکا و…