ریشه یابی و لیست کامل ریشه کلمات انگلیسی

سلام خیلی ممنون از مقاله خوبتون
واقعا عالی بود:rose::hibiscus:

2 پسندیده

سلام دوست عزیز، پیام شما باعث دلگرمی هست، از فردا به امید خدا با روش معکوس شیوه ی قبل در خصوص این تاپیک شروع خواهم کرد.

سلام بزرگوار، خیر ریشه ها این 14 تا نیستند، بنا داشتم به ترتیب حروف الفبا ریشه های مهم و پرکاربرد را کار کنم که به دلایلی متوقف شد.

سلام حضور شما دوست عزیز، ممنون از نگاه و لطف تون به تاپیک

5 پسندیده

سلام به همه ی زبانشناسی های عزیز و مشتاقان بحث ریشه ها
اینبار برای تکمیل و ادامه بحث گذشته در خدمت شما هستم با شیوه ی آموزشی متفاوت
در این روش از خود لغات به ریشه ها بر می گردیم. و بعد از پایان ریشه های هر حرف آغازی (A,B,C,…) تمام کلمات به قسمت اصلی تاپیک اضافه می شود.

برای شروع از لغت پرکاربرد Succeed استفاده می کنیم.

به نظر شما این لغت از چه ریشه ای نشأت گرفته است. کمی تأمل در معنای آن داشته باشیم. ما این لغت را با معنی موفق شدن ، پیشرفت می شناسیم. موفق شدن در گرو حرکت کردن، رفتن و قدم برداشتن هست. ریشه با این معنا ceed است. در نتیجه:

succeed (verb): to follow after another, to do well
o suc + ceed o
Example: To succeed as a student, one must study.


برای یادگیری کلمات بیشتر با ما همراه شوید در پست های آتی


11 پسندیده

عااالی بود، سپاس :sunflower:

5 پسندیده

به به تبریک میگم شروع مجدد این بحث عالی رو. سپاس :heart:

3 پسندیده

سلام
دومین لغت با ریشه ی مشابه: proceed

proceed (verb): to go forward or move on from a particular poin
o pro + ceed o
Example : Passengers for Miami should proceed to gate 25.

در این لغت شاهد حضور پیشوند pro هستیم. که در پایان بخش ریشه ها به بررسی لغات بیشتر با این پیشوند خواهیم پرداخت. اما لازم به توضیح هست که به کلمه معنای قبل، رو به جلو می دهد.

پس در کل: حرکت (ceed) رو به جلو (pro) را می توان برای لغت proceed بکار برد.
معناهای دیگری که چندان از ریشه دور نمی باشد برای این لغت آورده شده است که با توجه به متن می توان تشخیص داد کدام معنا دقیق تر است. مانند اقدام کردن ( که به نوعی حرکت به جلو می باشد)

13 پسندیده

:+1::+1::+1:
جالب بود :cherry_blossom::cherry_blossom:

2 پسندیده

بازم جالب و مفید بود.
عزیزم فقط اینکه اگه اینا لینک بشه به پست اصلی هم خوب میشه. :rose::rose:

2 پسندیده

سلام نسیم جان، بله قبلا عرض کرده بودم بعد از پایان یک ریشه ی مشخص، دوباره دو تا عکس طبیعت دیدی عزیزم همه چی رو فراموش نمودی :joy: انگار که من هفته پیش مسافرت بودم بعد اون عکس های بهشتی رو فرستادم والا به خدا :face_with_raised_eyebrow:

4 پسندیده

نیست از صبح پای ادیتم خدایی ویندوزم بالا نمیاد دیگه :joy:

اتفاقا قصد دارم تو چالش وبلاگم به رخ بدم ازشون :grin:

2 پسندیده

سلام، امروز با لغت پرکاربرد دیگری آشنا می شویم که بخوبی معنا و مفهوم ریشه ی ceed قابل درک خواهد شد.
لغت امروز Exceed

exceed (verb): to go beyond ( what is required,expected, or considered reasonable)
o ex + ceed o
Example :
Working hours must not exceed 42 hours a week.
He was fined for exceeding the speed limit.

ex : هم یک پیشوند دیگر که به کلمه معنای بیش،فراتر، … می دهد

ceed : به معنای رفتن و حرکت بود

در نتیجه معنای لغت : فراتر رفتن خواهد شد


معنای مثبت دیگر لغت to be better than بهتر بودن از، می باشد که در اینجا این فراتر رفتن در جهت مثبت می باشد

12 پسندیده

عالی و مفید ممنون :heart_eyes::heart_eyes::hugs::hugs:

2 پسندیده

خیلی مقاله آموزنده ای هست

سپاس بیکران برای تحقیق و جمع آوری و اشتراک گذاری این مقاله با زبانشناسی ها :blush: :pray:

3 پسندیده

سلام حضور دوستان زبانشناس، ریشه ی امروز متفاوت با ceed اما با همان معنا می باشد.

لغت مد نظر امروز intercede


تحلیل لغت:
ما کلمات زیادی با پیشوند inter شنیده ایم مهمترین آن intermediate به معنای متوسط شنیده ایم، خود inter یعنی وسط، داخل

اما ریشه ی cede : همچنان معنای رفتن، حرکت کردن و همچنین معنای دوم تسلیم شدن و پذیرفتن هست. تا حدی متفاوت شد بخاطر معنای دوم اما در قالب کلمه بهتر می توان درک کرد که آن هم به نحوی معنای اول را در خود دارد.

لذا لغت را می توان این طور تحلیل کرد، وسط کاری، صحبتی ، … رفتن، کلمه مناسبتر: مداخله کردن

intercede (verb): to act as a mediator in a dispute or disagreement
o inter + cede o
Example :
My good friend, Senator Bowie, interceded with the authorities on my behalf.


پ.ن: از دوستان عزیز بخاطر حمایت و دلگرمی شان نهایت سپاس را دارم. :rose::rose::rose:

12 پسندیده

سلام حضور دوستان عزیز
در پست قبل لغت intercede با ریشه ی cede بررسی شد، که بار معنایی رفتن در خودش دارد که با حضور پیشوند inter به معنای وسط، معنی وسط ماجرایی رفتن را به خود می گیرد. اما لغت امروز:

recede (verb): to move back, to withdraw
o re + cede o
Example: The water receded five days after the flood


همانطور که مشاهده می کنید با ریشه ثابت و تغییر پیشوندها لغتهای جدید با معناهای متفاوت ایجاد می شود که این خود یکی از دلایل اصلی گستردگی لغات انگلیسی هست.


پیشوند re:
به معنی دوباره، مجدد، عقب (again, back)
ریشه ی cede:
همان طور که قبلا گفته شده یعنی : رفتن، حرکت کردن

لذا: ترکیب این ریشه و پیشوند لغت recede را ایجاد می کنند که به معنای عقب رفتن، عقب کشیدن و دست کشیدن می باشد.

11 پسندیده

سلام، باز هم لغتی دیگر با ریشه ی cede که به علت حظور پیشوند متفاوت معنای متفاوت پیدا کرده اما همچنان معنای ریشه ای رفتن را در خود دارد. لغت precede


تحلیل لغت

پیشوند pre :
به معنی پیش از، زودتر از، قبل از (before, earlier than)
ریشه ی cede :
یعنی : رفتن، حرکت کردن

لذا: ترکیب این ریشه و پیشوند لغت precede را ایجاد می کنند که به معنای قبل از چیزی حرکت کردن، تقدم داشتن، آمدن قبل از، شروع شدن

precede (verb): to come before in time, in rank, in order and importance
to happen or exsist before something or someone, or to come before something else in a series
o pre + cede o
Example : Lunch will be preceded by a short speech from the chairman

9 پسندیده

لغت امروز: concede

تحلیل لغت

پیشوند con :
به معنی با هم، هم، با، همراه (with,together, jointly)
ریشه ی cede :
یعنی : رفتن، حرکت کردن

لذا: ترکیب این ریشه و پیشوند لغت concede را ایجاد می کنند که به معنای باهم در امری حرکت کردن می باشد. به زبان خودمون واسه این حالت می گیم توافق رسیدن، هم عقیده شدن چه اجبار، چه دلخواه و در کل یعنی تسلیم شدن و پذیرفتن
من مراحل معنی لغت رو از ریشه به معنای نهایی لغت طی کردم که به این نکته اشاره کنم معنای ریشه ی رفتن و حرکت در کلمه ی تسلیم شدن هم به نحوی گنجانده می شود. وقتی تسلیم نظری بشویم با شخص مقابل با هم می رویم رستوران؟ :smile: خیر با هم هم نظر می شویم.

concede (verb): 1.to admit that something is true or correct, although you wish it were not true
2. to give something to someone as a right or privilege, often unwillingly
o con + cede o
Example : 1.I conceded that I had made a number of errors
2.The King finally agreed to concede further powers to Parliament

9 پسندیده

سلام به دوستان عزیز زبانشناس
به سبب طولانی نشدن بحث ریشه ها در این بخش و آشنایی با ریشه های کاربردی تر دیگر، امروز
ریشه ی دیگر که معنای حرکت کردن، رفتن، وارد شدن… نهفته در خود دارد، یعنی ریشه ی cess مورد بررسی قرار می گیرد. در لغاتی مثل:
cessac : دسترسی
cesspro: پردازش، روش انجام کار
cesssuc: موفقیت، پیشرفت

access (verb): the right to enter a place, use something, see someone etc
o ac + cess o
Example : Cats should always have access to fresh, clean water.

این کلمه با پیشوند ac همراه شده یعنی act عمل، ریشه cess معنای غالب آن رسیدن و دست یافتن هست.

process (verb): a series of actions that are done in order to achieve a particular result
o pro + cess o
Example :Repetition can help the learning process

پیشوند pro : معنای قبل می دهد. ما کلمه ی پروسه را در فارسی هم بکار می بریم مجموعه ای از کارهای انجام شده از قبل، برای رسیدن به هدف

کلمه success هم مشابه succeed که در پست های قبل بررسی شد.

10 پسندیده

سلام و وقت بخیر :tulip::blossom::sunflower::hibiscus::rose:بسیار عالی و جالب بود :tulip::blossom::sunflower::sunflower::hibiscus::rose:باتشکر و خداقوت :tulip::blossom::sunflower::hibiscus::rose::sunflower:

1 پسندیده