با سلام
دقت کردید بعضی اوقات گوینده به قدری سریع از روی متن میخواند که گاهی اوقات واژگانی همچون to, of, the, and … “انگار” جا می افتند یا اینکه “انگار” اضافه گفته میشوند. تا جایی که برخی اوقات بدون اینکه متوجه بشوم پس از چند بار گوش دادن می فهمم که در قسمتی از متن the بوده و من متوجه نمیشده ام یا اینکه نبوده و من فکر میکردم باید the وجود داشته باشد.
حالا من دقیقا نمی دانم که باید چه کنم. ظاهر جمله میگوید که “انگار” the باید وجود داشته باشد و گوینده هم درست میخواند اما وقتی نگاه میکنی میبینی در متن هیچ the ای وجود ندارد و من اشتباه شنیده ام. باید چه کار کرد؟ به نوشته نگاه کنیم یا به گوینده؟
حتی یه مورد توی داستان های واقعی در “مرد گرگی” در پاراگراف آخر بود که انگار میگفت: (از بابت غلط های احتمالی پوزش میطلبم)
His research on wolf language has already helped stop some farmers from killing wild wolves in Poland.
درحالیکه در متن اصلا helped وجود ندارد!!! (ولی انصافا یه چیز میگه!!)
حالا باید چی کار کنیم و کدومو قبول کنیم موندم. آخه دقیقا توی سایه با متن و سایه بی متن مشکل ایجاد میکنه.
توی داستان های بچگانه بخش سومش خیلی از این نوع موارد وجود داره…
چه کنیم؟
در مکالمات عامیانه و واقعی آمریکایی سرعت امری اجتناب ناپذیره. از اونجایی که گوش شما داره با آوا و ریتم انگلیسی آداپته میشه این سوالات حتماً پیش میاد و گاها باعث تعجب میشه.
اگه اشتباه نکنم منظور شما اینه طرف سریع میگه و بعضی اوقات انگار حرف ها رو نمیگه یا مثلا همه به هم میچسبند و ادامه پیدا میکنند.
خب تو این حالت باید چیکار کرد؟
نظر و تجربه شخصی من میگه که شما هنوز گوشتون به ریتم سریع انگلیسی عادت نکرده و توانایی شنیداریتون ضعیفه. بهترین راه اینه که بهشون بیشتر گوش بدید و ذهنتون رو خالی از این سوالات کنید. هر چه بیشتر بشنوید بهتر متوجه این موضوعات خواهید شد و به مرور ذهن شما با این موضوع آداپته شده و در آینده خودتون هم از این حالات بصورت ناخودآگاه استفاده خواهید کرد ( البته انتظار پیشرفت دو روزه نباید داشته باشید، این مورد زمان میبره)
من خودم به شخصه یک یادگیرنده شنیداری هستم و شنیدن رو به همه چی ترجیح میدم. واسه همین معمولا متن هارو فقط یک یا دوبار میدیدم و همزمان می خوندم. بعد از اینکه معنی ها رو هایلایت کردم به کل وقتم رو صرف شنیدن بدون دیدن متن میکردم.
این موضوع کاملا از ابتدای شروع یادگیریم تا به الان با من بوده. فرقی هم نمیکرد در چه سطحی قرار داشتم. شاید تا الان هزاران ساعت به انگلیسی تو شرایط مختلف گوش دادم. واسه همین این موارد نه تنها الان برای من یه امر عادی شده. بلکه در مکالماتم هم ازشون استفاده میکنم. لازم به ذکره: هیچوقت تمرین سایه زدن، تلفظ نکردم و تمام مهارت من فقط با شنیدن کسب شده.
تمام این موارد رو گفتم که بهتون بگم نظر من اینه که بشنوید و از مکالمه ای به درون گوشتون میره و لذت ببرید. سعی کنید متمرکز باشید و تا جایی که ممکنه کم تر آنالیز کنید. اگه سوالی درباره یه موضوع پیش اومد اون رو متوجه شید ( حفظ نکنید) و برید جلو.
به معجزه ذهنتون ایمان داشته باشید و در آینده ازش لذت ببرید.
من هم با شما موافقم و دقیقا منظورتون رو درک میکنم و سعی میکنم بیشتر روی لیسنینگم وقت بگذارم.
اما خواهشاً در مورد بخش سوم داستان های بچگانه تغییراتی صورت گیرد. مثلا در یکی از داستان ها گوینده به جای torch می گوید: flashlight
دیگه توی این مورد باید اصلاح صورت بگیره و موارد مشابهش (هر چند دیگه از من گذشته ولی به بقیه که کمک میکنه).
البته در مورد of, the, to و … به احتمال زیاد همون طور که اشاره کردید اشکال از منه.
با تشکر
آقا همه شاهد باشین!!
خودش خودش رو داره نقض میکنه!!
تو متن اصلی توی سرعت سریعش help رو نیاورده و من بدبخت از فایل صوتی help رو میشنیدم و به زور خودمو قانع میکردم…
الان اومدم میبینم توی قسمت حال کامل همون داستان helped رو آورده خیلی هم آشکارا آورده هم توی متن هم صوت…
حالا دیدید لیسنینگ من مبتدی چقدر خوب بود اینو تشخیص دادم!!!؟!؟!؟؟
پس نتیجه میگیریم بعضی جا ها انصافا غلط هست و باید اونو قبول و اصلاح کرد.
با تشکر
اره منم تو بعضی دروس متوجه از جا انداخته شدن چند کلمه ایی شده ام ولی زیاد مهم نبود برام.در کل خیلی کمن و اونم با آپدیت دروس فکر کنم برطرف بشن.
بله دقیقاً… ولی… بعضی جا ها خیلی اذیت میکنن که دیگه نمیشه واقعا ازشون رد شد
خب آخه چرا اصلاح نشن؟؟