چالش دیدگاه من - درس سوم انگلیسی قدرت

مثل دو داستان قبلی عالی بود اما تو این ویس خیلی بی حال بودین ویسای قبلی انرژی و افکت ها خیلی بیشتر بود ولی بازم عالی بود احسنت به شما داستان پردازیتون خیلی عالیه :clap::clap::clap::clap::clap::blush:

4 پسندیده

نتیجه آخرش ؟؟ :joy::joy:


2 پسندیده

It was great mr.Talent :grin: :clap::clap::clap::clap::clap:
good luck for ever :v::v:

2 پسندیده

ایول خلاقیت خیلی خوب بود منتظریم ببینیم ادامش چی میشه

2 پسندیده

این خوب بود ولی اون دوتای قبلی با اختلاف اندک بهتر بودن :sweat_smile::joy::joy:

3 پسندیده

There was a girl and her name was sarah, she wants to be a wonderful swimer in the world. But she scared of water. She tought with herself ( I wanna be the best person), she fights with ger feeling and start to practice. Sara practicd alot every day she visualized won. One day water was cold and she freezed and got sick but she didn’t stop to practice . Ultimately the day comes .She went to the biggest competition. Finally she won.

9 پسندیده

بمیرم الهی گناداش :heart_eyes::heart_eyes::sweat_smile:

باریک خییییلی خوب تونستی اکثر لغاتو جا بدی :heart_eyes::ok_hand::clap::clap::clap::clap::clap::clap:
احسسسنت :rose::rose:

4 پسندیده

مرسی کامبیز جان تیکه عوض کردن کانال رادیو و افکت هاش خیلی با حال بود و همینطور مطالبش
داستانه مثل سریال هایه جنایی شده که نمیشه هیچ حدثی در مورد پایانش داشت…

3 پسندیده

Always your imagination flies :ok_hand::clap::clap::v::grin::grin:
Thanks a lot for this kind of creativity :tulip:

5 پسندیده

مرسی مژده جونم که همیشه در صحنه حضور داری و میبینی. :slightly_smiling_face:
ممنون گلم یهو اخر شبی به ذهنم اومد و مینوشتم. :sweat_smile:

3 پسندیده

:joy: :sweat_smile: :see_no_evil:

2 پسندیده

فوق العاده محشر عالی و …
خیلی خوووووب بود
فقط یه سوال میشه یه توضیح مختصر بدین که چطوری ضبط میکنید؟ چطوری افکت میزارین؟

3 پسندیده

کامبیز هولمز :joy::joy::joy::joy:

ممنونم نسیم خانوم گرامی :grin::rose::rose::rose::rose:

سلام محدثه خانوم. واقعا ممنون که اینقد خوب و عمیق به داستان نگاه کردید که افتش رو هم متوجه شدید :grin: ایشالا تو بعدی جبران میکنم :joy::joy:

Thanks a lot Miss Sarah. :rose::rose::rose::rose:

مرسی هنگامه خانوم عزیز.

چشم حتما ادامش پخش میشه :grin::grin:

ماشالا هنگامه خانوم.

منتظر وویسش بودیما. :grin:

چاکرتم حجت جان. ایشالا بتونه خوب پیش بره کسی خسته نشه ازش :joy::joy:

دمت گرم :rose::rose:

yes of course my imagination is sick :joy:

thanks a lot Miss. doctor :rose::rose:

سلام ثریا خانوم گرامی. ممنونم از حسن نظرتون :rose::rose::rose::rose:

بله حتما.

من از نرم افزار audacity استفاده میکنم. میکروفون که وصله و با اون ضبط میکنم. باقی موارد با میکس کردن ممکنه.

تمام افکت ها و صدا ها رو دانلود میکنم و توش میریزم و میزارم زیر صدام. تقریباً آسونه چیز خاصی نداره. فقط یه مدت دستکاریش کنید دستتون میاد همه چیش :grin::rose:

7 پسندیده

خواهش میکنم واقعا ازین ژانر داستان خیلی دوس دارم و خیلی بهم میچسبه واسه همین خیلی میرم تو اوج داستان. خیلی ممنون پس منتظر یه وویس پربار ازتون هستیم :tulip::sweat_smile:

3 پسندیده

باید خوب بشینم فکر کنم. :joy:

یکم این کارکتر ساختنا سخته. باید یه تحقیقی کنم. شاید بتونیم رو این داستان نوشتنا یه سری کارا کنیم در آینده. شاید چالشی چیزی.

کلا منم این شکلی نوشتن رو دوست دارم :grin:

3 پسندیده

فقط یکم سخته؟ :joy::joy: برا من نوشتن متن کابوسه از سختی فراتره واقعا :sweat_smile::sweat_smile:اونم همچین متنی داستانی باشه ادامه دار باشه تازه ترسناکم باشه ک دیگه فک کنم همون یه خطم نمیتونم بنویسم بازم واقعا باید به شما احسنت گفت با این خلاقیت :clap::clap::clap::clap: امیدوارم ک منم برسم روزی به این سطح

3 پسندیده

باز شروع کردیدا :joy::joy:

یه مدت بود محدثه خانوم اینقد خودتون رو تضعیف روحیه نمیکردید. سال جدید دوباره رو نمایی کردید. :smirk::joy:

نه اختیار دارید. شما بنویسید کمک خواستید من تا جایی که بتونم کمک میکنم. :+1::+1::grin:

نوشتن با نوشتن خوب میشه. نترسید بهش حمله کنید :smiling_imp:

3 پسندیده

عالی بود اقا کامبیز
اما منم با نظر محدثه خانم موافقم
از اتفاق امروز داشتم تعریف فرومتون رو واسه دوستام میکردم کلی از چالشاتون گفتم اومدم داستان جدیدتون رو دانلود کردم هم گوش بدم هم بچه ها پیشرفت بچه های اینجا رو ببینند. اما اون حس ترس و هیجانی که تو بخش قبلی بود اینجا نبود. اما عالی بود آفرین به پشتکارتون.

3 پسندیده

اخه هرچی پیش میرم میبینم نه زبونم باز میشه نه ذهنم واسه همین برام شده مثل یه فوبیا :sweat_smile::sweat_smile:ولی خب نا امید نمیشم ادامه میدم تا بالاخره موفق بشم اخه هر کسی یه سطح توانایی ذهنی و اینجور چیزا داره :sweat_smile::blush:
بله حتما کمکی خواستم ازتون میخام خیلی ممنون از شما تا همینجا هم کلی کمک کردین به من :tulip:
همون چالش های رایتینگ خیلی خوب بود باعث میشد برم سمت نوشتن امیدوارم زودتر چالش جدید هم بیاد که ادامه بدم بهش

4 پسندیده

سلام چشم حتما داستان های بعدی جبران میکنم :grin::grin:

ممنونم از شما :rose::rose:

باز که نمیشه. باید بازش کنید :grin::grin:

افرین محدثه خانوم :clap::clap::clap:

حتما هم چالش رایتینگ رو راه میندازیم دوباره. :+1::+1::rose::rose:

3 پسندیده