با سلام چرا در این جمله که جمع محسوب میشه (خانواده اشher family) از were استفاده نشدهHer family was rich and they had two homes in Britain as well as servants
======================
این تاپیک مربوط به درس «فلورانس نایتینگل» در اپلیکیشن زبانشناس است (دوره «داستان های بچه گانه»، فصل «بسته ی چهارم»)
سلام، میتونید پاسخ سوالتون رو در این پست دریافت کنید:
سلام امکانش هست تفاوت کاربرد be و become رو بگید
ممنون میشم
فرقشون چیه؟
به طور کلی
فرقشون همون فرق بین بودن و شدن هست
be یعنی همون am و is و are یعنی مفهوم بودن
become هم به مفهومه شدن
مثلا :
to be rich یعنی پولدار بودن
to become rich یعنی پولدار شدن
دقیقا تفاوت در بودن و شدن هست که برای توضیح بیشتر به این مثال توجه کنید.
The water is hot. (At this moment it is hot.)
The water became hot. (It changed from being cold to being hot.)
یا در سایت زیر مثالهای بیشتر:
I really want to be king
اینجا که هنوز نشده میخواد بشه داره فکر میکنه اینجا چرا be استفاده شده پس
یا در ادامه متن گفته macbes become king but …
خب اینجا که دیگه شاه شده چرا become
تو درس فرمانده مکبس پکیج اول این متن هست
She wanted to be a nurse and help people
حتی اینجام هست🙄
یعنی : من واقعا میخوام که پادشاه باشم
نمیگه پادشاه بشم، میگه پادشاه باشم
اینجا هم میگه که :
او میخواست که یک پرستار باشه و به مردم کمک کنه
بازم مسئله اینست : بودن یا نبودن 
نه شدن یا نشدن
در مورد مکبس هم :
میگه : مکبس پادشاه میشه ، اما …
اینجا بقول خودتون پادشاه شده ، پس از فعل شدن هم استفاده کرده
در انتها یه توصیه هم دارم که خصوصی براتون میفرستم 
احسنت به شما دوست خوب زبان شناس بابت حضور فعال، پاسخ های خوب و مهمتر اینکه کلیات را بیان میکنید و جزئیات را خصوصی می گین.
اینطور، تالار تبدیل به چت نمیشه.
سپاس فراوان از حسن نظر و منش خوب شما.
یک سوال داشتم تو جمله زیر
I’ve got to get out of here without him seeing me
Him ضمیر مفعولی هست چرا استفاده شده he see me مشکلش چیه استفاده شه فاعل داریم فعلم داریم مفعولمونم که me هست دیگه
به این حالت میگن وجه وصفی، که him رو توصیف میکنه.
خب اگه جمل رو درست بگیم چی میشه
جمله درسته. از چه لحاظ؟
He see me یه همچین چیزی
اونجا دیگه جملهی وصفی نیست. یه جملهی عادیه با فاعل.
Without حرف اضافهاست ما نمیتونیم بعدش ضمیر فاعلی بیاریم. باید ضمیر مفعولی بیاد که اینجا him هست.
معنیشم اینه که “باید از اینجا بیرون برم بدون اینکه او منو ببینه (بدون دیده شدن توسط او)”
خب ما وقتی میتونیم جمله وصفی بگیم که فاعلمون یکی باشه هم تو جمله اصلی و هم تو جمله وصفی؟ درسته؟
فاعل جملهی اول I هست، و فاعل جملهی دوم him. یعنی اولی I بیرون میره (کاری انجام میده که بیرون رفتنه). دومی هم قراره کاری انجام بده که دیدن هست. فقط تنها تفاوتش اینه که ما بعد از حرف اضافه نمیتونیم ضمیر فاعلی (he) بیاریم. درسته اینجا him ضمیر مفعولیه اما نقش فاعل رو داره برای جملهی وصفی.
ما انواع جملات وصفی داریم. شرطش این نیست که فاعلها یکی باشن. در مواردی این صدق میکنه در مواردی هم نمیکنه
مرسی از لطفتون که با حوصله جواب میدین
خواهش میکنم. اینها دستورهای پیچیدهای هستن. خیلی توی محاوره استفاده نمیشن. زیاد نباید درگیر اینا شد