معنی کاملتر این جمله رو می خواستم.؟

Once upon a time, a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever

==================
این تاپیک مربوط به درس« جک و لوبیای سحرآمیز » در نرم‌افزار «زبانشناس» است.
دوره: « داستان های بچه گانه » فصل: « بسته ی سوم »

1 پسندیده

عظیم‌ترین و بزرگترین توده‌ی مشکلات

2 پسندیده

یکی بود یکی نبود،پسری به نام جک خودش را در دردسر بسیار بزرگ و عظیم انداخت.

2 پسندیده