با عرض سلام و احترام
معنی اصطلاح
cough up و موارد کاربرش.
[//]: # (لطفا مطالب زیر را به هیچ وجه تغییر ندهید)
این تاپیک مربوط به درس« درس داستان کوتاه » در نرمافزار «زبانشناس» است.
دوره: « انگلیسی قدرت » فصل: « کایزن (فلسفه ی بهبود پیوسته) »
2 پسندیده
دو حالت داره. معنی اصلیش:
وقتی آب دهان تو شش ها گیر میکنه میشه اون رو با سرفه بالا آورد.
حالا همین رو ما به شکل استعاره برای اصطلاحات به کار می بریم که میشه معنی غیر رسمیش:
مثلا تو این درس میگه مغز رو وادار کنید که یه ایده بیرون بده. ولی این بیرون دادن کاملا غیر طبیعی و غیر عمدی هست. یعنی مغز نمیخواد ولی شما زورش میکنید که ایده بده بیرون.
در واقع cough up به مفهوم پرداخت یا دادن بدون اشتیاق هستش.
مثالی که کمبریج زده هم میتونه کمک خوبی باشه برای درک بهتر:
7 پسندیده
Although you can’t force your brain to cough up creative ideas
یعنی شما نمیتونی مغز خودتو مجبور کنی که ایده های خلاقانه بده بیرون.
معنی cough up بجز اینکه سرفه کردن میشه، اصطلاحاً به معنی “به زور و با اکراه چیزی رو پرداخت کردن” هم هست.
مثلا:
I had to cough up all my savings for repairing the house.
معنیش میشه:
من مجبور بودم تمام پس اندازم رو برای تعمیرات خونه بکشم بیرون (پرداخت کنم).
5 پسندیده