معنی hold on در جمله زیر

She and Dad were holding on to the enormous beast.

==================
این تاپیک مربوط به درس« گرگینه ی باتلاق فیور فصل 12 » در نرم‌افزار «زبانشناس» است.
دوره: « قصه های گوسبامپس » فصل: « گرگینه ی باتلاق فیور »

1 پسندیده

محکم گرفتن، چسبیدن به، ول نکردن

3 پسندیده