این مگه گذشته کامل نیست پس چرا شکل سوم فعل نداره
So he did never have to milk it again
==================
این تاپیک مربوط به درس« جک و لوبیای سحرآمیز » در نرمافزار «زبانشناس» است.
دوره: « داستان های بچه گانه » فصل: « بسته ی سوم »
این مگه گذشته کامل نیست پس چرا شکل سوم فعل نداره
So he did never have to milk it again
==================
این تاپیک مربوط به درس« جک و لوبیای سحرآمیز » در نرمافزار «زبانشناس» است.
دوره: « داستان های بچه گانه » فصل: « بسته ی سوم »
he decided to sell the old cow, so he’d never have to milk it again!
اون would هست نه did. آینده در گذشته هست.
او تصمیم گرفت که گاو پیر را بفروشد، بنابراین او هرگز مجبور نمیبود که دوباره آن را بدوشد.
تو فارسی آینده در گذشته رو با این فرم میگیم:
می+گذشته ساده
تو انگلیسی: would+simple present
اها ممنون بله would رو اشتباه did فکرکردم مرسی
ببخش سوالام زیاد شد
The goose cried out and the giant spotted Jack…
تفاوت بین cry و cry out دقیقا تو چیه
تو دیکشنریا گفته اولی عمل گریه کردنه که معمولا با اشک همراه هست ولی دومی به صدای گریه بر میگرده و مثل سر و صدا میمونه این درسته
یعنی ما تو این جمله اگه بگیم cried اشتباه هست؟
to shout or make a loud noise because you are in pain or very afraid
این تعریف cry out هست.
The giant put Jack back down on the groun
اینجا back down نقشش چیه نباشه چی میشه
غول جک رو روی زمین گذاشت
What on earth is going on here?
یا اینجا on earth
این کلمات اضافه چه خب نگفتنش تاثیری داره یا نه
زیبان انگلیسی یکی از زبان هایی هست که تقریبا هر فعلی رو با جزییاتش توضیح میدن، طوری که ابهامی نمیمونه. حروف اضافه این تصاویر رو شفاف میکنن.
تو فارسی میگیم “برگرداندن” تو انگلیسی دیدشان اینه که شما هر عملی یا فعلی رو که انجام میدی برگشتش رو با back میگی.
مثلا go back تو ذهن انگلیسی دقیقا یعنی “میرم عقب” یعنی فعلی رو که انجام دادم الآن باز میرم اون نقطه شروع که میشه back.
این غوله قبلش حتما بلندش کرده و وقتی میخواد بزارتش زمین جک رو “برمیگردانه” که تو انگلیسی دقیقا فعل دیداریش اینه که غول جک رو put میکنه عقب.
هر جا بعد فعلی این back اومد یعنی یه عملی قبلش انجام شده رسیده به این فعل ما و حالا دوباره میخوای برش گردانی به حالت اول یا جای اول.
put back,give back,go back
غول جک رو “برمیگردانه” “به سمت پایین” “روی” زمین.
اون down همیشه یه جهت به پایین رو نشان میده. حرف اضافه on هم که یعنی “رو”.
تصویر فعل که یه انگلیسی زبان تو ذهنش میبینه دقیقا اینه: غول جک رو به پایین روی زمین برمیگردانه.
برای تاکید میاد. معنی خاصی نداره
کاربردش بیشتر تو انگلیسی بریتیش هست…
تو آمریکایی از عباراتی مثل the hell, the f…k استفاده میشه. البته اینها معنای منفیتری القا میکنن نسبت به on earth
یعنی اینجا چه خبره؟
یک سوال دیگه اینجا
But Jack decided he was tired of milking cows
Decided چرا فکر کرد معنی شده thought استفاده نکرده
چون اینجا فکر کردن معنی شده
سلام
وقتی دو کلمه یا عبارت، معنا و مفهوم واحدی رو میرسونن، اون دیگه به سبک نگارش و سلیقه نویسنده یا گوینده بستگی داره که از کدوم استفاده کنه
در این مورد هر دو یک مفهوم رو میرسونن
مثل فهمیدن و متوجه شدن توی فارسی که هر دو یک مفهوم رو میرسونن
ممکنه در جواب شخصی بگین :
منظورت رو فهمیدم یا بگین
منظورت رو متوجه شدم
البته اگر بخوایم با یک وسواس معنایی به قضیه نگاه کنیم،
شاید بشه اینطوری گفت که اگر بر اساس یک پیشینه و سابقه ای ، به یک درک یا فکری برسیم، میتونیم از decided to استفاده کنیم، ولی اگر فی البداهه و بدون پیش زمینه یا بر اساس یه فرض ، یه فکری بکنیم، از thought استفاده کنیم
تو جمله زیر میشه بگین چرا از گذشته استمراری تو قسمت دوم استفاده کرده
Jack’s mama couldn’t believe what Jack was telling her
میشه از گذشته کامل استفاده کرد
یا حتی از حال کامل ( چون اگه درست یادم باشه کاری که تو گذشته انجام شده ولی زمانش و مکانش نا معلومه یا برای ما مهم نیست از حال کامل استفاده میکنن ) و اینکه این عمل در گذشته بوده و تاثیرش هنوز هم هست
داستان توی گذشته داره روایت میشه. در جملهی اول could گذشته است. پس جملهی دوم نمیتونه زمان حال باشه. جک داشته به مادرش یه چیزی رو میگفته پس باید استمراری باشه نه کامل. گذشتهی کامل یعنی امری که تمام شده
مادر جک نمیتونست اون چیزی رو که جک داشت بهش میگفت، باور کنه.
در آینده در پستی جدا درمورد کاربردهای زمان حال کامل جدا توضیح خواهم داد. اگه یادم بمونه
خب اینجوری بگیم چی مادر جک نمیتونست چیزی رو که جک بهش گفته بود رو باور کنه
یعنی گفته تموم شده
راوی تعیین میکنه که چطور داستانو روایت کنه. بسته به اینه که دیالوگها چطور بیان بشن