زمانی که دیگران را وادار به واکنش میکنید، این شمایید که قدرت را در دست دارید. بهتر است که حریفهایتان را به سمت خودتان بکشید تا در طی این مسیر، بی خیال نقشههای خودشان شوند. آنها را با سودهای افسانهای اغوا کنید، سپس دست به حمله بزنید.
در قلمرو قدرت، باید از خودتان بپرسید اگر در مسند قدرت نباشم، فایدهی این همه تعقیب و گریز، حل مشکلات و شکست دادن دشمنانم چیست؟ چرا همیشه به جای جهت دادن به اتفاقات، باید نسبت به آنها واکنش نشان بدهم؟ پاسخ ساده است: دیدگاه شما نسبت به قدرت اشتباه است. شما عمل مؤثر را با عمل پرخاشگرانه، اشتباه گرفتهاید. اکثر اوقات مؤثرترین واکنش این است که فاصله را حفظ کنید، آرام باشید و کاری کنید که دیگران با تلههایی که برایشان پهن میکنید، ناکام شوند. برای به دست آوردن قدرتی طولانیمدت بازی کنید نه برای یک پیروزی سریع.
جوهر قدرت عبارتست از داشتن توانایی ابتکار برای وادار ساختن دیگران به واکنش در مقابل حرکتهایتان. حریفهایتان را در حالت پدافنی نگه دارید. وقتی دیگران را وا میدارید به سمتتان بیایند، ناگهان آن شخصی میشوید که کنترل موقعیت را در دست دارد. کسی که کنترل را در دست دارد، کسی است که قدرت را در دست دارد.
برای اینکه در این موقعیت قرار بگیرید لازم است: یاد بگیرید بر احساساتتان چیره شوید و هیچگاه تحت تاثیر خشم قرار نگیرید و در مقابل باید دیگران را به واکنش خشمگینانه وادارید.
یکی دیگر از مزایای این قانون، این است که وقتی حریف به سمت شما میآید مجبور است در قلمرو شما دست به عمل بزند. بودن در خاک دشمن، او را مضطرب و وادار به شتابزدگی میکند و در نهایت باعث میشود دست به اشتباه بزند.
برای مذاکرهها و جلسات نیز، عاقلانه این است که دیگران را وادارید به قلمرو منتخب شما بیایند.
==================
این تاپیک مربوط به فصل« قانون ۸ - دیگران را وادار سازید به سوی شما بیایند، اگر لازم شد از طعمه استفاده کنید » در نرمافزار «زیبوک» است.
کتاب: « 48 قانون قدرت »