سلام دوستان. وقتتون بخیر
اگه خندهی خونتون پایین اومده، توصیه میکنم حتما این درس رو گوش بدید و لذت ببرید.
پ.ن: این لغات ممکنه معانی متعددی داشته باشند، که اینجا فقط معنی مورد نظر توی این درس رو قرار دادم.
“Yes, a little gerbil saved me from the abyss.”
the abyss
مغاک، ورطه
Have you ever been helped out by an animal?
to help out
گره از مشکل کسی باز کردن (در زمان یا موقعیت بخصوص)
كاري كه مجبور نيستي در آن كمك كني ولي براي اينكه خوب باشي و خوب جلوه كني آن را انجام میدهی
به داد کسی رسیدن
Aaron: I pulled you out of a deep dark space.
to pull out
بیرون کشیدن، بیرون آوردن
Aaron: The second time was when you were drowning in the Kamogawa River. I took pity on you and saved you.
take pity on (someone)
به حال کسی دل سوزاندن، احساس ترحم نسبت به کسی
Dan: Maybe they were trying to get rid of them. No, he claims that they were looking out for him.
to get rid of
از سر باز کردن، دک کردن، (از شر چیزی) خلاص شدن
look out for
مواظب (چیزی یا کسی) بودن، هوای کسی را داشتن
Dan: He was kind of out of his head. He was, yeah. I think he had some kind of …
out of one’s head
دیوانه، خل، یاوهسرا
Dan: Right. But anyways, aside from the fact that they were stealing these babies, they were taking care of them almost like a human would take care of a dog.
aside from
به جز، به استثنای، به علاوه، علاوه بر، قطع نظراز، گذشته از
take care of
مراقبت کردن از
Aaron: And he’s like emotionally upset. I wouldn’t want to mess with him, right?
mess with
درافتادن با، درگیر شدن با
He also tries to reach out to people himself who are suffering from bipolar or mania or different kinds of mental issues and trying to give them hope that it’s not always going to be that way.
to reach out to
توجه کردن و درک کردن مردم، ابراز علاقه به دیگران، علاقه به هم نشینی با کسی و تلاش زیاد برای ارتباط یا کمک به کسی
==================
این تاپیک مربوط به درس« گفتگو » در نرمافزار «زبانشناس» است.
دوره: « مگا داستان » فصل: « حیوانات وحشی نجات بخش »