برقرار و پایدار باشید خوشبختم از آشناییتون خانم اما بااین حال هنوز من روی هوا هستم
ما که توی فارسی نمیگیم هوا داغه. میگیم هوا گرمه و اگه بخوایم معادل hot رو بگیم بهش قید تشدید میدیم. مثلا “خیلی گرم”.
اول باید ببینید معنیها توی زبان مقصد قابل فهمه یا نه. تا جایی که لازمه باید به متن اصلی وفادار بود، ولی وقتی مفهومی توی زبان مقصد بی معنی باشه، باید با نزدیکترین معادل، تطبیقش بدیم.
داغ بودن هوا رو من تو فارسی نشنیدم. شایدم باشه من نمیدونم
آره…خیلی گرم میشه داغ
چای داغ رو شنیدیم …هوای داغ، کمتر…چون شهرای ما بیشتر به سمت گرمی هستن تا داغی…
آفریقا و برخی کشورای عربی اصولا این شدت از گرما رو دارن…
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: dāk] ۱. [عامیانه] بسیارگرم؛ سوزان.
البته من فک میکنم لازمه برا هوای جنوب از این کلمه استفاده بشه
چون طرفای ما که ناسلامتی کوهستانیه اینقد گرمه، جنوب حتما خیلی گرمم رد کرده و به حد داغ رسیده.
کلمهای به این زیبایی و خوش سیلابی داریم ما
آره…مخصوصا 50 درجه های اهواز که استاندار سراسر استان رو هم یه وقتایی تعطیل می کنه