واژه معادل با «تبدیل شدن» در عبارت

معنی و مفهوم تبدیل شدن از کجا اومد من هر چی سعی میکنم نمیتونم تطبیق بدم

Over time, Soichiro’s company produced 60 million Cubs, making the Honda Cub the highest selling motor vehicle in history.

به‌مرورزمان، شرکت سویچیرو ۶۰ میلیون Cub تولید کرد، و Honda Cub تبدیل به پرفروش‌ترین خودروی موتوری در کل تاریخ شد


این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی موفقیت یعنی ۹۹ درصد شکست » در نرم‌افزار «زبانشناس» است. دوره: « داستان های واقعی » فصل: « موفقیت یعنی 99 درصد شکست »

3 پسندیده

سلام . Making اینجا (تبدیل شدن) ترجمه شده

2 پسندیده

Making به تنهایی هم میشه تبدیل شدن؟

2 پسندیده

اگه توی دیکشنری یه نگاهی بندازید میبینید که فعل make معانی زیادی داره . یکیش هم تبدیل شدن معنی میده

2 پسندیده

این عکس رو هم ببینید :point_down::point_down::point_down:

2 پسندیده

البته make into اگر بیاد به معنی تبدیل شدن میشه

2 پسندیده

این توضیحات رو با دقت بخوانید:

۱- تمامی افعالی که در زبان فارسی از “صفت+کردن” ساخته میشند به این شکل هستند:

make + dirrect object + adjective

برای ساخت این فعل نمیتونیم از do استفاده کنیم چون صفت انجام دادنی نیست بلکه “ساختنی،ایجاد کردنی” است.

در زبان فارسی فعل “کردن” دو منظور داره، اول do معادل “کردن” و دوم make معادل “ایجاد کردن، سبب شدن، ساختن”
صفت یک حالته و شما هیچوقت نمیتونید فعل رو که در واقع یک عمل هستش روی صفتی انجام بدید! بلکه شما یک صفت که حالت هستش رو “ایجاد میکنید”.

مثال:

  • اتاقم را رنگ “کردم”.
    یک اسم داریم که شیء هست بنابراین شما مفهوم فعل “کردن” معادل do رو باید به کار ببرید.
    I painted my room
  • برادرم را شاد “کردم”، سبب/باعث شادی برادرم شدم
    اینجا شما یک حالت دارید که قطعا نمیشه عملی رو روش انجام داد،بنابراین باید اون حالت رو “ایجاد کنید”.
    i made my brother happy

۲- بسیاری افعال متشکل از “صفت+کردن” در انگلیسی به شکل یک فعل واحد هم وجود دارند. در این موارد باید دقت کرد که آیا “صفت” مورد نظر فعلی داره که بشه با همون فعل واحد بیانش کرد. مثلا صفت worried رو که فعل worry داره میشه به دو شکل گفتش
He worry me
he make me worried
ولی صفت happy هیچ فعلی نداره بنابراین صرفا با فعل make میشه تلفیقش کرد.

:red_circle: حالا مثال شما

  • با کردنِ هوندا بالاترین فروش کننده خودروی موتوری …
    این جمله منطق یک انگلیسی زبانه، حالا بیایم طبق منطق و ذهنیت فارسی بگیمش راحت تر بشه.
    “با بالاترین فروش کننده کردنِ هوندا …”
    هوندا رو چیکار کرد؟ عالی ترین،بالاترین فروش کنندش “کرد”.
    اونیم که میبینید make رو ing دار استفاده کرده یکی از ۶ حالتیه که فعل با ing میاد.
    با + اسم مصدر

نکته: چرا به جای “فروش کننده” نگفتم “فروشنده”!
توی این ساختار شما از صفت+کردن فعل میسازید و “فروشنده” اسم هست، ولی فروش کننده یک صفته که برمیگرده به اسم هوندا.
وقتی شرکتی محصولش خیلی فروش میره، اون شرکت صفتش خوب “فروش کننده” هست.

امیدوارم همین مقدار کافی باشه، والا باید بریم تو بحث اینکه اصلا خود فعل چیه و do از کجا اومده و یا حتی چرا همیشه تو جملات سوالی و منفی do هست ولی تو جملات مثبت فقط بعضی وقتا تحت عنوان تاکیید هست.

4 پسندیده

مرسی برادر عالی توضیح دادی🌷

2 پسندیده