The new play will show a king poisoned like Hamlet’s father.
در جمله will
اومده یعنی اینده ساده
ولی poisoned
ed گرفته
یعنی گذشته
حال چطوری میشه زمان جملمون؟
اون فعل نیست که زمانش با will همخوانی داشته باشه یا نه ، past participle (اسم مفعول) هست به معنای پادشاهِ مسموم شده.
تفاوت جمله active و passive رو مطالعه کنید.
معنیشم میشه این
نمایشنامه ی جدید، نمایش یک پادشاه مسموم شده مثل هملت را نشان خواهد داد
دقیقا مثل فارسی خودمونه
و یه توصیه ای هم که به شما دارم اینکه به جزئیات توجه نکنید و پیش برین
گرامر به صورت طبیعی میره تو مغزتون و یادش میگیرین
منظورم از توجه نکردن توجه نکردن به گرامره
وگرنه به قالب ها و حرف اضافه ی فعل ها و … توجه کنید و کامل یادشون بگیرین ولی توجه نکنید که چرا اینجوری استفاده میشه
فقط یاد بگیرین
شما الان که دارین فارسی حرف میزنید میگین چرا فلان جمله رو اینجوری به کار بردم؟
نه فقط حرف میزنید
انگلیسی رو هم اینجوری یاد بگیرین
The new play will show a king poisoned like Hamlet’s father .
قسمت پر رنگ شده در جمله فوق نوعی از عبارت موصولی (adjective phrase) است که فعل موجود در عبارت، مجهول می باشد. عبارت و جمله واره موصولی درباره یک چیز یا شخص اطلاعات اضافی می دهند و اون رو توصیف می کنند.
جمله فوق در اصل به شکل زیر بوده است:
The new play will show a king who is poisoned like Hamlet’s father .
نمایشنامه جدید پادشاهی را نشان خواهد داد که مانند پدر هملت مسموم می شود.
قسمت پر رنگ شده در جمله بالا نیز جمله واره موصولی (adjective clause) می باشد. در جمله واره های موصولی که فعل جمله مجهول است، به جز فعل اصلی در مکالمات روزمره تمامی افعال کمکی و ضمیر موصولی حذف می شوند.
مثال های بیشتر:
The boy who was injured in the accident was taken to hospital. (جمله واره موصولی)
The boy injured in the accident was taken to hospital. (عبارت موصولی)
پسری که در تصادف مجروح شد را به بیمارستان بردند.
George showed me some pictures who had been painted by his father . (جمله واره موصولی)
George showed me some pictures painted by his father . (عبارت موصولی)
جورج نقاشی هایی را که پدرش کشیده بود به من نشان داد.
آٰره حرف شما کاملا درسته
ولی سوالی که اینجا هست اینه که آیا واقعا لازمه اینارو توضیح بدیم مخصوصا برای زبان آموزان تازه کار؟
به نظر من بهتره که بدون اینکه اسمی ازش بیاد و بدونه چیه فقط یاد بگیره و فقط درک کنه جمله رو
و اینکه به نظر من توضیح دادن گرامر واسشون فقط گیجشون میکنه و فرایند یادگیریشون رو کند میکنه
البته این نظر منه
جواب من بود؟ چون ریپلای ندیدم،بی زحمت خواستید جواب بدید ریپلای بزنید که طرف متوجهش بشه.
adjective clause رو که دوستمان nobleman هم توضیح دادن مطالعه کنید، هرچند تو پست های بعدی خودتان هم گفتید “پادشاه مسموم شده”.
به نظرتان من تو فارسی بگم
“یه پادشاهِ مسموم شده” یا بگم “یه پادشاه که مسموم شده بود” تفاوتی داره؟
تو انگلیسیم چه بگن a king poisoned یا a king who was poisoned فرقی نداره.
اونیم که شما میگید درسته ولی ظاهرا فکر میکنید صفت فقط باید قبل اسم بیاد که تو فارسی با کسره گفتش، خیر اینطوری نیست.
آقا من از روزی که اومدم تو تالار همینو میگم. تازهواردها ظاهرا علاقهی وافری به گرامر دارن. کم کم خودشون به این نتیجه میرسن که خوندن گرامر بی فایده است. حداقل تو این سطوح.
الان که خودم آلمانی میخونم، حتی یک درصد هم گرامر نمیخونم. مشکلی هم تو فهم مطالب ندارم. اتفاقا فهمش برام راحتتره. چون باعث میشه که با ساختارهای آلمانی بخونم نه مقایسهش با ساختارهای فارسی.
پیام من ریپلای شده به جواب شما
اگه نگاه کنید زیر پیامتون دوتا پاسخ ریپلای شده بهش که یکیش واسه منه
و اینکه به نظر من اینجا فرق میکنه قضیه
من گفتم پادشاه مسموم شده
منظورم پادشاه مسموم شده است بود که استش رو حذف کردم
و اینکه اینجا به نظر من صفت نیست
یه فعل مجهول بوده که بعد با یک عبارت وصفی وصل شده به جمله ی بعدش که در اینجا ضمیر موصولی و فعل های کمکی حذف شده و شده اینی که میبینید
با اجازه تون من نظر خودم رو درباره یادگیری گرامر میگم.
همونطور که استیون کراشن گفته (یا شاید چیزی که من از مطالبی که درباره شون خوندم برداشت کردم) برای یادگیری زبان بایستی از ورودی قابل فهم کمک بگیریم. این ورودی قابل فهم می تونه یه متن یا یه پادکست باشه. اما من معتقدم در کنار واژه ها و اصطلاحات یه زبان آموز برای درک جمله و متن باید الگوهای گرامری رو هم بلد باشه. یادگیری و فهم الگوها یکی از فاکتورهای لازم برای درک جمله یا متنه.
اما اینی که چرا نام الگو و ساختار گرامری رو میاریم برای اینه که زبان آموز اگه دنبال اطلاعات بیشتریه بتونه با جستجوی نام الگو اطلاعات بیشتری کسب کنه، شاید توضیحات من و سایر دوستان کافی و قابل فهم نباشه.
یادگیری گرامر یه زبان به چه شکلی غلطه؟
مثلاً فرض کنید شما توی هیچ متنی به وجه سببی (causative) برنخوردید، حالا بخواید وجه سببی رو یاد بگیرید در صورتی که داخل متونی که مطالعه می کنید برخورد چندانی باهاش نداشته باشید، خود این کار باعث میشه بعد از مدتی این قاعده گرامری از خاطرتون محو بشه. پس درستش اینه که اگه قاعده ای رو یاد می گیرید باید استفاده و کاربردش رو در متون مختلف هم ببینید، وگرنه یادگیری اون قاعده گرامری بی فایده س. مثل این می مونه که یه فرمول ریاضیات یاد بگیریم، اما هیچ وقت ازش استفاده نکنیم و کاربردش رو درک نکنیم. خب، این فرمول دیگه به چه دردی می خوره؟!
به شدت به کسانی که دنبال یادگیری زبان هستن، یادگیری قواعد پراستفاده و کاربردی زبان رو هم پیشنهاد می کنم.
شاید مخالفان یادگیری گرامر خرده بگیرن که مگه ما زبون مادری مون رو با یادگیری گرامر یاد گرفتیم که بخوایم برای یادگیری زبان انگلیسی هم از گرامر استفاده کنیم؟
اگه به حرف زدن خودمون هم توجه کنیم، می بینیم که خیلی جاها داریم دستور زبان فارسی رو رعایت می کنیم. اما چطوریه که ما موقع صحبت کردن به دستور زبان فارسی خیلی توجه نمی کنیم و راحت هم صحبت می کنیم؟! ما این دستور زبان رو چون به کرات ازش در زندگی روزانه مون استفاده کردیم، دیگه برای استفاده مجدد ازش نیازی به فکر کردن درباره ش نداریم، چون استفاده ازش برامون به صورت ناخودآگاه در اومده. وقتی بخواید 2 رو با 3 جمع بزنید مطمئناً خیلی معطل نمی کنید و جوابتون 5 هست. اما وقتی یه انتگرال پیچیده بهتون بدن اینقد راحت و سریع نمی تونید بهش جواب بدید، چون صبح تا شب رو که نمیشینیم انتگرال حل کنیم، اما حاصل جمع 2 و 3 برامون یه کار معمول و روزانه س و به صورت ناخودآگاه انجامش میدیم.
امیدوارم جوابی که دادم خیلی درهم و برهم و غیرقابل فهم نباشه.
سلام وقت دوستان بخیروشادی
نظر شخصی من در مورد گرامری که دوستان درحال پرسیدن هستند مخالف هستم
من خودم هم به هیچ عنوان از گرامر استفاده نمیکنم و خیلی وقتها سوالهای عزیزان واقعا روی اعصاب بااینکه همه ی مجربین و مربیان و دوستانی که تجربه کردند و در تالار مطرح کردند بازهم کسی توجه نمیکنه و دوباره همه بصورت روش گرامری دارند پیش می آیند و این کاملا غلط است.
دقیقا مثل بچه های کوچک پدر ومادر سعی نمیکنند حرف زدن را باگرامر به بچه هاشون یاد بدهند حتی وقتی بچه ها مدرسه هم میروند تامقطع اول راهنمایی سعی نمیکنند درسها را با گرامر یاد بچه ها بدهند بلکه فقط سعی میشه بچه ها فقط حرف زدن رو یادبگیرند پس نتیجه میگیریم امثال من که ابتدای راه هستیم نیازی ندارند که گرامریادبگیرند.وقتی مثل بچه های کوچک زبونمون باز نشده هرگز بایادگیری قواعد و گرامر هرچقدر هم ابتدای باشه هرگز نمیتونیم صحبت کنیم و صحبت کردنمون باتاخیر و کندی همراه خواهد بود.
ما چون بزرگسال هستیم و بااین روش گرامری بزرگشده ایم الان هم سعی داریم جملات رو باگرامر یادبگیریم و این واقعا اشتباه است ابتدای راه نیاز به گرامر نداریم.تجربه ی شخصی خودم است در طی این۲ماه.
ودر مورد ریاضی که دوستمان گفتند ایا شما در دوران مهد کودک و دبستان و راهنمایی انتگرال خواندید یا اول بااعداد آشنا شدیند و پلهپله پیش امدید تا به سطح لازم یادگیری انتگرال و دیفرانسیل رسیدید؟؟در زبان هم همینطوره شمااول باید پایه ی حرف زدن رو یادبگیرید به سطح بالاتر رسیدید میتوانید قواعد و گرامر را یادبگیرید ما هرچیزی رو باید اول ناخودآگاه یادبگیریم بعد در مورد ساختارو جزییاتش کنجکاوی کنیم از ازل تا ابد یادگیری به همین شکل بوده مثل قرآن خواندن و نماز خواندن و آواز خواندن وغیره امیدوارم سوء برداشتی نشده باشه و جسارتی نکرده باشم نظرم کاملا شخصی بود
۱توصیه به عزیزانی که پاسخ سوالات گرامری دوستان را میدهند بعد ازاینکه پاسخ دادیند انتهای پاسخ بنویسید: (گرامر ممنوع)