دانشجویان عزیز
روزتون مبارک🌺
_ترم زندگیتون بی مشروطی،
_لحظاتتون همیشه پاس،
_معدل شادیتون ۲۰،
_سایه حذف از زندگیتون دور…
یادم رفته کیا دانشحو هستند
شما بقیه رو منشن کنید.
دانشجویان عزیز
روزتون مبارک🌺
_ترم زندگیتون بی مشروطی،
_لحظاتتون همیشه پاس،
_معدل شادیتون ۲۰،
_سایه حذف از زندگیتون دور…
یادم رفته کیا دانشحو هستند
شما بقیه رو منشن کنید.
ممنونننن
تا اونجایی که یادمه اکثرا تموم شده دوران دانشجوییشون و چنتا از دوستانم در شرف دانشجو شدن هستن
بقیه خودشون خودشون رو منشن کنن
هر موقع این ویدیو رو میبینم کلیییی میخندم
خیلییی خوبههه
تو عمرم کوبیده نخوردم، let alone کوبیدهی دانشگاه.
عاشق این اصطلاح (let alone) شدم و جدیدا همه جا به کارش میبرم.
این معنی رو میده؟
not to mention something, to say nothing of something
یا اینجوری معنی میده؟
used to indicate that something is far less likely or suitable than something else already mentioned.
تو عمرم کوبیده نخوردم، چه برسه به کوبیده ی دانشگاه!
دقیقا همین معنی رو میده.
سلام پروین خانم بزرگوار
ممنون بابت ایجاد این تاپیک. ویدیوتونم خیلی با حال بود من هم به نوبه ی خودم روز دانشجو رو به تمام دانشجویان کشورم تبریک میگم.
این جمله رو امروز تو کتاب “پیتر و شمشیر رحمت” بهش برخوردم.
But she couldn’t even get a message to the streets of London above her, let alone to an island far out at sea.
برخلاف سابق که ساختارهای گرامری رو سرچ میکردم، اخیرا فقط سعی میکنم موقع کتاب خوندن، تو حالتهای مختلف نحوهی استفاده و کاربرد ساختارهای جدید رو (جدید برا خودم) بررسی کنم.
اینجا متوجه شدم که موقع استفاده از let alone باید ساختارها موازی باشند.
مثلا اینجا با استفاده از to به مکان اشاره کرده، و بعد از let alone هم باز از همین حرف اضافه استفاده کرده. جاهای دیگه هم دیدم که فعلها، اسمها، صفتها و… به صورت موازی استفاده میشن.
چه ریز بین و با دقت
منکه زیاد دقت نمیکنم به این چیزا فقط انقدر تکرار میکنم و میشنوم و میبینم که یکی اشتباه استفاده کنه خود به خود میفهمم یه چیزی اشتباهه
یا اینکه خودم بخوام استفاده کنم فقط با این الگوه میاد تو ذهنم و جور دیگش انگار عجیبه
دیگه شما خیلی باکلاسید
مثل ما اهل عتیق به گرامر اهمیت نمیدید.
نفرمایید شما استاد(مربی ) ما هستین
شما این مراحلی که ما داریم میگذرنیم رو قبلا گذروندین و در واقع الان دارین گرامر رو با دقت میخونین
مثل یه معلم زبان که میخواد تدریس کنه و داره رشته ی زبان میخونه
با اینکه همیشه چه تو زبان فارسی چه تو انگلیسی گرامر رو خیلی خوب یاد میگرفتم و توش خوب بودم ولی علاقه ای به یادگیریش ندارم
گرامر خیلی یادگیری رو پیچیده میکنه چون واقعا سخت و پیچیده است!
ولی خب واسه ما مبتدیا گرامر مهم نیست و همین که بتونیم مثل یه بچه ی هفت ساله ی آمریکایی حرف بزنیم از سرمونم زیاده
من چون زبانشناسی خوندم به این چیزا زیاد دقت میکنم. اتفاقا درمورد همین let alone یه مقالهی خیلی طولانی هم یکی از اساتید باهامون کار کرد که من اون موقع زیاد بهش اهمیت ندادم. یه مقالهی خیلی طولانی فقط درمورد این اصطلاح
کم چیزی هم نمیخواید ها
wooow
در نگاه اول توقع خیلیی پایینی میاد ولی واقعا خیلی بالاست و فعلا فقط میخوام به این برسم
مسیری هم که جلو خودم گذاشتم مسیریه که یه بچه ی هفت ساله جلو روشه
بدون هیچ گونه کتاب درسی و چیزایه سطح بالا
فقط گوش دادن به حرف زدن های معمولی و دست و پا شکسته حرف زدن خودم و …
که فک کنم تا الان به سطح یه بچه ی دو ساله رسیدم تا رسیدن به یه بچه ی هفت ساله هم خدا کریمه
البته به خاطر دانشگاه مجبور میشم کلی مقاله بخونم ولی خب چیزی که خودم واسه یادگیری میخونم اونا نیست
جدیدا متوجه شدم واسه من خوندن متن های سخت خیلی آسونتره تا خوندن متن های آسون و عامیانه
جدیدا کتاب گوسبامپس رو شروع کردم انقدر قید بعد جلمه ها میارن که دیگه کلافم کردن
یه مقاله که میخونم نیازی نیست به دیکشنری رجوع کنم ولی واسه این قیدا …
البته اینا رو هم باید اقد تو موقعیت های مختلف بشنوی و ببینی تا بسته به موقعیت یادشون بگیری
این یعنی اینکه پروسهی لسینینگتون داره کامل میشه.
کاری نداره که. باید تو پروسه غرق بشین و یه پارتنر خوب داشته باشین.
اینها چون از قواعد سرپیچی نمیکنن فهمشون راحتتره. ولی محاوره خداییش خیلی سخته چون هر روزه در حال تغییره. باز خوبیش اینه که برا انگلیسی خوندن منابع زیاد و متنوعی هست و به لطف اینترنت ماها چیز زیادی رو از دست نمیدیم به شرطی که مدام با این آپدیتها درگیر باشیم.
درستشم همینه
یه چیزی که هست اینه که هرچه دامنهی اسلنگها و اصطلاحاتمون بالاتر بره قدرت صحبت کردنمونم بالاتر میره. من اینو به تجربه دریافتم. چون این موارد توی صحبت کردن خیلی کلیدی هستند. چون آپشنهامون بالاتر میره و هنگام صحبت کردن درموندهی یه دونه لغت نمیشیم.
با مثال بخوام بگم، مثلا وقتی بخوایم بگیم چیزی رو دوست نداریم و مورد علاقهمون نیست فوری میریم سراغ I don’t like it. اما بهتر از اونم میتونیم بگیم It’s not my favorite. من خودم برا این مورد از It’s not my cup of tea استفاده میکنم. و هزاران مثال دیگه…
خیلی کم وقت دارم و واقعا در حال حاضر نمیشه ولی من تا میتونم سعیمو میکنم
با هم اتاقیم همیشه حرف میزنیم اگه وقت داشته باشیم اگه نه هم در حد چن کلمه و حرف های معمولی
دقیقا
امروز این عبارت رو یاد گرفتم
Tug of war
قبلا توی یه آهنگی شنیده بودم ولی اصلا پیگیری نکردم ببینم معنیش چیه. عنوان یکی از فصلهای کتاب “پیتر و شمشیر رحمت” بود و چون برام ملموستر بود فک نکنم دیگه معنیشو یادم بره
اینم از خوبیهای گستردهخوانی
چه عبارتیی
فک نکنم تا هزار سال دیگه هم میشنیدمش یا هم اگه میشنیدم بهش توجه میکردم
در عین حال که کلمه ی ساده ایه!
اقد از گسترده خوانی نگین که من خیلییی حرص میخورم انصافا
هم اینکه وقت ندارم و هم اینکه هنوز نسخه ی آی او اس زبان شناس نیومده و من نمیتونم از برنامه اونطور که باید استفاده کنم