یادگیری گرامر از طریق برگرداندن جملات فارسی به انگلیسی

سلام

توی این دو سالی که توی تالار زبانشناس عضو شدم، خیلی دوست داشتم به طریقی با دوستانی که در سطح متوسط (intermediate) قرار دارند گرامر انگلیسی کار کنم. اما دقیقاً نمی دونستم باید از چه متدی استفاده کنم که هم جنبه تفریحی داشته باشه و هم به بالا بردن دانش گرامری این دوستان کمک کنه.
خیلی وقت پیش ها، روشی رو برای آموزش گرامر به یکی از دوستانم تست کردم که تا اندازه ای از طرفش مورد استقبال قرار گرفت و خوشش اومد.
توی این روش یه کتاب گرامر یا واژگان رو جلوم میذاشتم و ترجمه جملاتش رو به فارسی می گفتم و از دوستم می خواستم که معادل انگلیسی ترجمه من رو بگه. روزی نیم ساعت و دو بار در هفته این پروسه رو با هم ادامه دادیم و خوشبختانه جواب داد.
حالا قصدم اینه که برای دو هفته به صورت آزمایشی این بازی رو انجام بدم. در صورتی که از طرف دوستان مورد استقبال قرار گرفت ادامه میدیم و در غیر اینصورت هم فراموشش می کنیم.
برای شروع دو یا سه روز یک بار پنج تا ده جمله فارسی رو می نویسم و شما با توجه به دانش گرامر و واژگان تون اون جملات رو به انگلیسی ترجمه می کنید. بعضی جاها اگه راهنمایی ای لازم باشه داخل پرانتز عنوان میشه. دو روز بعدش معادل انگلیسی ای که داخل کتاب بوده رو می نویسم و شما می تونید معادل انگلیسی خودتون رو با جملات اصلی مقایسه کنید و اگه نکته گرامری خاصی هم وجود داشته باشه توضیح میدم.


پ. ن 1: این بازی برای دوستانی هست که گرامر پایه رو بلدن.
پ. ن 2: انتقاد، پیشنهاد و هر نظر دیگه ای درباره بازی رو با یه پیام خصوصی بیان کنید و زیر این موضوع رو خیلی شلوغش نکنیم.
پ. ن 3: همیشه ممکنه برای یه جمله فارسی چندتا معادل انگلیسی مختلف - اما معادل هم - وجود داشته باشه، اما من ترجمه ای رو که داخل کتاب دیدم رو می نویسم.


آرشیو تمرین های بازگردانی جملات از فارسی به انگلیسی

جملات و نکات سری اول: بخش اول، بخش دوم

جملات و نکات سری دوم: بخش اول، بخش دوم

جملات و نکات سری سوم

38 پسندیده

جملات امروز:

  1. چند وقت به چند وقت میری پیش دندون پزشک؟
  2. رابرت معمولاً سالی دو یا سه بار میره مسافرت.
  3. به اون آدما گوش کن. به چه زبونی دارن صحبت می کنن؟
  4. ما ده کیلومتر بدون توقف کردن دویدیم.
  5. از مسافرت کردن با قطار سیرم (زده م).
  6. او منو به دروغ گفتن متهم کرد.
  7. هیچ کس به این شک نکرد که ژنرال یه جاسوس باشه.
  8. شهر زیباییه. چند روز رو اونجا گذروندن ارزشش رو داره.
  9. تو بهتره چند روز رو اینجا بگذرونی. ارزشش رو داره.
24 پسندیده

I’m sick of train

He accused me of lying

13 پسندیده

سلام وقتتون بخیر
بنظر من هم ایده خیلی جالبیه

  1. How often do you go to the dentist???

  2. Robert usually goes on a journey 2 or 3 times a year

  3. listen to those people, Which languages are they speaking???

  4. We ran 10 kilometres without stopping
    ببخشید نمیدونم چقدر از ترجمه هام درست بوده ، اگه اشکالی داشت بفرمائید تا ادامه ماجرا
    موفق باشید :palms_up_together::palms_up_together::palms_up_together:

14 پسندیده

How ofen do you go to the dentist
Robert usually goes to the travel two or three times a year
Listen to them,what language do they speak
We ran 10 kilometers non stop
It’s a beautiful city,it’s worth spending a few day there
You had better spend a few day here,it’s worth it

12 پسندیده

ســـلام ‌. منم تا حالا چند بار این رو انجام دادم. کار جالبیہ.

?How often do you go to a dentist

Robert usually goes to a journey 2 or3 times a year.

?Listen to them. Which language are they speakig

We ran 10 kilometers without stopping

I’m struck of traviling by train

He/ She :slight_smile: accused me for lying

No one doubt that jeneral was a spy

It’s a beautiful city. It’s worth to stay there for a few days.

. Yo’ve better stay here for a few days . It’s worth

11 پسندیده

Today’s sentences:

How often do you go to the dentist?
Normal Robert goes two or three times a year.
Listen to those people. What language are they talking about?
We ran ten kilometers without stopping.
From traveling by Sirem train (permit).
He accused me of lying.
No one complains that the general is a spy.
The beautiful city has been worth a few days here.
You’re best off with a couple of days of Boston offers. It’s worth it.

12 پسندیده
  1. چند وقت به چند وقت میری پیش دندون پزشک؟
  2. رابرت معمولاً سالی دو یا سه بار میره مسافرت.
  3. به اون آدما گوش کن. به چه زبونی دارن صحبت می کنن؟
  4. ما ده کیلومتر بدون توقف کردن دویدیم.
  5. از مسافرت کردن با قطار سیرم (زده م).
  6. او منو به دروغ گفتن متهم کرد.
  7. هیچ کس به این شک نکرد که ژنرال یه جاسوس باشه.
  8. شهر زیباییه. چند روز رو اونجا گذروندن ارزشش رو داره.
  9. تو بهتره چند روز رو اینجا بگذرونی. ارزشش رو داره.

معادل انگلیسی جملات سری اول:

  1. How often do you go to the dentist? or How often do you see the dentist?
  2. Robert usually goes away two or three times a year. or Robert usually goes on a trip two or three times a year. or Robert usually takes a trip two or three times a year.
  3. Listen to those people. What language are they speaking?
  4. We ran ten kilometres without stopping. or We ran ten kilometers nonstop.
  5. I’m fed up with travelling by train. or I’m sick of travelling by train.
  6. He accused me of telling lies. or He accused me of lying.
  7. Nobody suspected the general of being a spy. or Nobody suspected (that) the general had been a spy.
  8. It’s a nice town. It’s worth spending a few days there.
  9. You should spend a couple of days here. It’s worth it. or It’s better for you to spend a few days here. It’s worth it.

نکات مفید:

  1. یکی از معانی فعل مرکب go away مسافرت کردن و ترک خونه به مقصد مکانی به قصد تعطیلات یا تجارت هست.

  2. تفاوت journey و trip

A trip usually involves you going to a place and back again; a journey is usually one-way. A trip is often shorter than a journey, although it does not have to be. It is often short in time, even if it is long in distance. Journey is more often used when the travelling takes a long time and is difficult. In North American English journey is not used for short trips.

  1. بعد از عبارت It’s worth فعل به صورت جراند (gerund) میاد.

  2. از should و had better برای توصیه کردن به انجام عملی استفاده میشه. اما در استفاده از should و had better یه تفاوتی وجود داره. شما زمانی که از had better برای توصیه به انجام عملی استفاده می کنید، در صورت نادیده گرفته شدن اون توصیه ممکنه خطرات و مشکلاتی برای توصیه شونده پیش بیاد.

You’d better wear your jacket or you may catch a cold.

بهتره ژاکتت رو بپوشی وگرنه ممکنه سرما بخوری.

It’s a good film. You should go and see it.

فیلم خوبیه. بهتره بری و اونو ببینی. (اگه هم نره مشکلی براش پیش نمیاد.)


از مشارکت و همراهی تون سپاسگزارم. امیدوارم نکات گفته شده و جملات منتخب سری اول براتون مفید و کاربردی باشه.

24 پسندیده

سلام.
هضم! این یکی برا من سخته :dizzy_face:

8 پسندیده

سلام

یه جمله نمونه دیگه که شاید با این الگو بیشتر آشناتون کنه:

The police stopped the car because they suspected the driver of stealing it.

یا

The police stopped the car because they suspected (that) the driver had stolen it.

پلیس ماشین رو متوقف کرد چون اونها به این شک کردند که راننده اون رو دزدیده باشه.

12 پسندیده

سلام آقا فرشید
ممنون از پست قشنگتون
واسه منم رایتینگ کم کم خیلی داره مهم میشه و اگه ادامه بدین منم شرکت میکنم
البته رایتینگم زیاد تعریفی نداره


جواب رو هم زود گذاشتین ولی من حدود سه ساعت پیش جملات رو نوشته بودم ولی الان میفرستم( تقلب نکردم اصلا) خوش حال میشم اگه اشتباهی بود بگین

How often do you see the dentist?
Robert usually travels two or three times a year
Listen to those people, what language are they speaking?
We ran 10 Km nonstop
I’m sick of traveling by train
He accused me of lying
No one suspected that general would be a spy
It’s a beautiful city. It’s worth spending a few days there
You should spend a few days here. It’s worth it.

12 پسندیده

سلام فیروز جان

ممنون از اینکه توی این تمرین شرکت کردی. اتفاقاً با مقایسه جملات شما با جملات اصلی، به این نتیجه رسیدم که نوشتارتون از من یکی که قوی تره.

بذار به حساب اینکه زیاد وقت شناس نیستم. شک ندارم که شما تقلب نکردید، چون هیچ کس دوست نداره سر خودش رو کلاه بذاره.

تموم جملاتی که پیشنهاد دادی درستن به جز جمله هفتم.

بعد از لحظه ای که فهمیدیم ژنرال جاسوسه، می خوایم درباره جاسوس بودن ژنرال اظهارنظر کنیم:

Nobody suspected (that) the general had been a spy.

و اما اظهار نظر شما در اون لحظه:

No one suspected that the general would be a spy.

اظهار نظر شما مربوط به مدت زمانیه که جاسوس بودن ژنرال محرز شده. در اون مدت زمان دیگه شکی وجود نداره و ما مطمئنیم که ژنرال جاسوس بوده.

امیدوارم با توجه به توضیحاتم متوجه نکته گرامری شده باشی.

12 پسندیده

سلام آقای متین گرامی
نکاتی که گفتین خیلی خوب بود
من اون مورد ۶ رو نتونستم برگردونم چون متهم کردن رو بلد نبودم چی میشه، اون مورد جاسوسی رو هم با would گفتم.
در مورد “سیر شدن” هم ی یاد آوری خیلی خوب بود برام. چون اینو داخل درس اول یا دوم انگلیسی واقعی خونده بودم و چند باری هم استفاده کردم ازش. الان تثبیت شد :grin::ok_hand:
ممنون :rose::rose:

9 پسندیده

نفرمایید استاد
ما به گرد پای شما هم نمیرسیم
با انجام همین یه تمرین کلی چیز یاد گرفتم :pray:
راستشو بخوای من به گرامر توجه نمیکنم و فقط سعی میکنم بنویسم
و مبنای درست یا غلط بودن جملات فقط اون حسیه که میخوام بنویسم و میگه این آشنا نیست یا غلطه و …

من در ابتدا به خاطر اینکه تو جمله نوشته بودین … جاسوس باشه به این شکل نوشته بودم:
no one suspected of the general being a spy
یا همین با یکم تغییر. دقیق یادم نیست
ولی اصلا واسم آشنا نبود و یه چیزی تو ذهنم میگفت غلطه
شاید به خاطر این بود که خیلی این ساختار رو کم دیده بودم یا اگه دیده بودم توجه نکرده بودم

ممنون به خاطر توضیحاتتون
من اینجوری فهمیدم که اگه بخوایم تو این جور جمله ها از suspect استفاده کنیم باید تو این بازه ی زمانی باشه و اگه خارج از این بازه باشه دیگه شک و تردید باقی نمیمونه و باید از یه فعل دیگه استفاده کنیم!
درست فهمیدم؟

6 پسندیده

سلام خانم دوستی

خوشحالم که نکات گفته شده به کارتون اومده، در آینده تلاشم رو می کنم که اصطلاحات و نکات کاربردی بیشتری رو مورد بررسی قرار بدم.

همونطور که خودت هم می دونی یکی از کاربردهای would اظهارنظر درباره آینده در گذشته ست. وقتی از suspect می خوایم استفاده کنیم باید براساس حدسیات و شک و گمانم مون نسبت به زمان حال یا گذشته باشه. شما در جمله ای که پیشنهاد داده بودید شک تون رو نسبت به آینده بیان کرده بودید: هیچ کس شک نکرد که ژنرال یک جاسوس خواهد بود. اما ما می خوایم درباره گذشته اظهارنظر کنیم. اون زمانی که برامون جاسوس بودن ژنرال در هاله ای از ابهام قرار داشت. از suspect برای ابراز شک نسبت به موضوعاتی که زمان وقوعشون در زمان حال یا گذشته س، استفاده میشه.

10 پسندیده

1- ?How often do you go to dentist
2- Robert usually takes a trip twice or three times a year
3- Listen to those people. What language do they speak
4- We run 10 kilometers non-stop.
5- I’m sick of traveling by a train
6- He accused me to telling lie
7- Nobody doubted General was a spy
8- It’s a nice city. It’s worth to spend a few days there
9- It’s better for you to stay here a few days. It’s worth

7 پسندیده

ممنون از مشارکت تون.

جمله اول تون و جمله نهم با کمی تغییر به لیست ترجمه ها اضافه شدن. در خصوص جمله هفتم توضیحاتی رو که قبلاً داده شده، مطالعه بفرمایید.

6 پسندیده

عالی بود، ادامه بدید.

8 پسندیده

جملات سری دوم:

  1. نمی دونم فیلم درباره چیه. اون رو ندیده ام.
  2. من هرگز کانادا نبوده ام. آیا شما تا به حال اونجا بودید (بوده اید)؟
  3. علی شش ماهه اینجا داره کار می کنه.
  4. تمام عمرم رو اینجا زندگی کرده ام.
  5. ماشین لباسشویی رو تعمیر کرده ام. الآن داره خوب کار می کنه.
  6. نیگاه کن! یکی یه چیزی رو کاناپه ریخته (است).
    خب، من نبودم. من اون کار رو نکردم.
  7. دیشب دیر رسیدم خونه. خیلی خسته بودم و مستقیم به بِستر رفتم.
  8. وقتی دیشب رسیدیم خونه، فهمیدیم که کسی به زور وارد آپارتمان شده (بود).
  9. آدمایی که کنار من توی هواپیما نشسته بودن، عصبی بودن. اونها قبلاً پرواز نکرده بودن.
  10. اونچه نمی فهمم اینه که چرا مردم حاضرن هر روز صبح برای نیم ساعت فقط برای رسیدن به سرکار توی راه بندان بشینن.

سلام

از این سری به بعد، قصد دارم هر سری یه اصطلاح رو هم بین جملات معرفی کنم. احتمالاً بدونید اصطلاح این سری داخل کدوم جمله س.

11 پسندیده

I don’t know what the movie is about. I have not watched it.

I have never been in/to Canada. Have you ever been in there?

Ali has been working here for six months

I have living here all over my life

I have repaired the washing machine. It is working good now.

Look! Someone has poured something on the sofa

well.I was not. I didn’t do that

I got home late last night. I was too tired and i went straight to bed

When I got home last night, I realized someone has come home by force

The people sitting next to me on the plane were nerves. They had not flown before

Something I can’t understand is that why people is ready to stay in … for half an hour every morning just to get to work.

12 پسندیده