لغات تکراری و هم معنی

سلام دوستان

Once upon a time, a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever.

کلمات biggest و most و humongous و trouble تقریبا یه معنی دارن. چرا باهم اومدن؟


این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز » در نرم‌افزار «زبانشناس» است. دوره: « داستان‌های بچگانه » فصل: « بسته ی سوم »

2 پسندیده

سلام

اینها هر کدوم معنی متفاوتی دارند
به جز humongous و Biggest که میشه گفت تقریبا یک معنی دارن
اما کاربردشون متفاوته

برای Exaggeration

8 پسندیده