معنی sit
این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی شیر و موش » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه » فصل: « بسته ی دوم »
معنی sit
این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی شیر و موش » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه » فصل: « بسته ی دوم »
بمعنی " نشستن" هستش
…
ببخشید من این واژه رو تو متن ندیدم
فکر کنم منظورتون عبارت set him free هست که به معنای آزاد کردن هست.
با توجه به متن : آزاد کردن شیر
معنی. free میشه آزاد پس set میشه فعل؟؟؟
نه تو جمله but the mouse had a plan to set him
بله
واژگان ممکن است معانی متعددی داشته باشند از جمله free
بله، در اینجا به معنی آزاد هست.
Set هم فعل هست
سعی کنید عبارت رو یاد بگیرین.
خود واژه Free میتونه حتی بهعنوان فعل به معنی آزاد کردن به کار بره.
یکی از معانی set میشه " قرار دادن"
پس معنی کلمه ب کلمه عبارت set him free میشه " قرار دادن او در آزادی"
ولی در کل ب زبون خودمونی معنیش میشه " او را آزاد کردن"