Bill hates being stuck in traffic
این تاپیک مربوط به داستان« داستان 57- بیل از گیر کردن در ترافیک متنفر است » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « نیمچه داستانها »
Bill hates being stuck in traffic
این تاپیک مربوط به داستان« داستان 57- بیل از گیر کردن در ترافیک متنفر است » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « نیمچه داستانها »
He is stuck in traffic او در ترافیک گیر کرده است
Being به تنهایی معنی بودن رو میده
ترجمه:بیل گیر کردن در ترافیک را دوست ندارد
Being stuck یعنی گیر کرده بودن، گیر کردن
خیلی ممنونم از شما…
گرامر Being اینجا gerund هست ینی مصدر.