Bill hates being stuck in traffic
این تاپیک مربوط به داستان« داستان 57- بیل از گیر کردن در ترافیک متنفر است » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « نیمچه داستانها »
Bill hates being stuck in traffic
این تاپیک مربوط به داستان« داستان 57- بیل از گیر کردن در ترافیک متنفر است » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « نیمچه داستانها »
He is stuck in traffic او در ترافیک گیر کرده است
Being به تنهایی معنی بودن رو میده
ترجمه:بیل گیر کردن در ترافیک را دوست ندارد
Being stuck یعنی گیر کرده بودن، گیر کردن
خیلی ممنونم از شما…
گرامر Being اینجا gerund هست ینی مصدر.
درود!
بسیار سوال خوبی پرسیدین
being اینجا به عنوان اسم فعل یا مصدر مطابق با دستور گرامر زبان انگلیسی می باشد.
اسم فعل یا مصدر می تواند صفت هم باشد.
being stick in traffic در ترافیک گیر شده بودن
ولی در جمله گذشته stick یعنی stuck اومده بنابراین
being stuck in traffic یک نوع عبارت مجهول بدون فعل توبی می باشد.
منظورتان چیست؟
منظور اینست که چون فاعل اومده فعل توبی مجهول برداشته شده (معلوم و مجهول ترکیبی)
بیل متنفره در ترافیک گیر کرده باشه
سلام
معنی stuck در زبان انگلیسی fixed in place
برگردانش به فارسی میشود گیر یا برجا یا بی حرکت
being stuck in بی حرکت بودن
(برجا یا ساکن شده بودن)
در نتیجه یک عبارت است.
being stuck in traffic موندن تو ترافیک