With nothing left to give, the king could only think of one thing to help protect his people
این تاپیک مربوط به فصل« بسته ی اول » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه »
With nothing left to give, the king could only think of one thing to help protect his people
این تاپیک مربوط به فصل« بسته ی اول » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه »
سلام در این تاپیک مفصل بحث شده.
قبل از این که تاپیکی ایجاد کنید یه سرچ درباره سئوالتون بکنید اکثر این نوع سئوالا قبلا بهشون جواب داده شده.
مثلا nothing left رو تو تالار سرچ کنید هزار تا تاپیک با این موضوع میبینید. ک سریع تر هم به جواب میرسین.
من فکر میکنم معنیش اینه که:
حالا که پادشاه دیگه چیزی نداشت (چیزی براش نمونده بود) که به اژدها بده، فقط میتونست به یه چیز برای محافطت از مردمش فکر کنه… و اون…