بهترین جملات انگلیسی برای شروع راحت مکالمه

سلامی دوباره :star_struck:
پیش از عمیق شدن در موضوعات، طرز فکری که برای شروع یک مکالمه نیاز دارید را به شما خواهم گفت. ترس از صحبت‌کردن با غریبه‌ها در واقع حاصل ترس از “عجیب” و یا احمق به‌نظر رسیدن می‌باشد. شما در اصل از واکنش فرد دیگر، مانند غریبه‌ای که می‌گوید: “ I don’t want to talk to you نمی‌خواهم با شما صحبت کنم” و یا حتی به شما بخندد، واهمه دارید. (البته، در زندگی واقعی به‌ندرت چنین اتفاقی می‌افتد!)
اگر بخواهم صادق باشم، من هنوز هم هنگام آغاز یک مکالمه در زبانی که در حال یادگیری آن هستم، می‌ترسم. اکثرا چند دقیقه‌ای طول می‌شد تا وارد جریان شوم. فقط بدانید که این احساس کاملا طبیعی‌ست. سعی کنید طبیعی بودن آن را پذیرفته، بیش‌ازحد نگرانش نباشید…


:small_orange_diamond:گام اول…صمیمانه باشید…
اولین کلید احساس آرامش و غلبه بر ترس شما، داشتن اوقاتی خوش و صمیمی بودن است. لبخند بزنید و از تجربه‌ی ملاقات فردی جدید لذت ببرید.
:small_orange_diamond:گام ۲…فشار را کم کنید…
بسیاری از ترس شروع مکالمات ناشی از فشاری‌ست که به‌منظور رسیدن به نتیجه‌ای خاص در آن، به خود وارد می‌کنید.

بنابراین، انتظارات به‌خصوصی ازینکه چه پیش خواهد آمد نداشته باشید! هر چه شد، شد. چیزی به‌ جز اینکه آن‌ها را کمی بهتر بشناسید، از خود یا دیگری انتظار نداشته باشید.

هم‌چنین موضوعی را تحمیل نکید و یا در چیزی که قصد بیان آن را دارید، پرخاشگر نباشید. این نوع انرژی، شخصی را که به تازگی ملاقاتش کرده‌اید، دلسرد (دلزده، بی‌علاقه) می‌کند…
:small_orange_diamond:گام سوم… به‌خاطر بیاورید که دنیا حول محور شما نمی‌چرخد…
مکالمه را تنها مربوط به خود نکنید. سعی کنید از زندگی دیگری سوالاتی بپرسید. به ]زندگی[ خود، تنها هنگامی که واقعا مرتبط با موضوع هستند، گریزهایی بزنید.

اگر آن‌ها از خودتان پرسیدند چه؟ پاسخ دهید؛ اما، پس از آن، همان سوال را از آن‌ها بپرسید. مردم معمولا سوالاتی را که می‌خواهند نهانی از خودشان پرسیده شود را مطرح می‌کنند؛ پس، پرسش را وارونه کنید و ببنید شریک مکالمه‌ی شما چه چیزی برای گفتن دارد.
مکالمه را تنها مربوط به خود نکنید. سعی کنید از زندگی دیگری سوالاتی بپرسید. به ]زندگی[ خود، تنها هنگامی که واقعا مرتبط با موضوع هستند، گریزهایی بزنید.

اگر آن‌ها از خودتان پرسیدند چه؟ پاسخ دهید؛ اما، پس از آن، همان سوال را از آن‌ها بپرسید. مردم معمولا سوالاتی را که می‌خواهند نهانی از خودشان پرسیده شود را مطرح می‌کنند؛ پس، پرسش را وارونه کنید و ببنید شریک مکالمه‌ی شما چه چیزی برای گفتن دارد.
:small_orange_diamond:گام ۴…روراست باشید…

هنگام پرسیدن سوالات و یا حرف زدن درباره موضوعی، تنها به دلیل حفظ بودن یک عبارت خاص، از خود حرفی درنیاورید.

برای مثال، هنگامی که از گربه‌ها بیزارید؛ نگویید !I love cats too” من هم عاشق گربه‌ها هستم!” و یا از “گفتن عمویم در یک کارخانه کار می‌کند My uncle works in a factory” بپرهیزید، درحالیکه که اصلا عمویی ندارید بماند آن‌یک که در کارخانه‌ای کار کند.
خب حالا شروع کنیم به جملات کاربردی:+1::ok_hand:
:closed_book::blue_book::closed_book::blue_book::closed_book::closed_book:
:red_circle:مرحله یک: آغاز مکالمه
بهترین راه آغاز یک مکالمه با کسی که او را نمی‌شناسید، پرسیدنی سوالی‌ست که آن‌چنان شخصی نباشد. در اینجا پرسش های مودبانه‌ای را مشاهده می‌کنید که می‌توانید به‌کمک آنها دست به کار شوید:

” ?Do you know what time it is من را ببخشید، شما از ساعت اطلاع دارید؟” یا ” ?Excuse me, do you have the time شما می‌دانید ساعت چند است؟”

” ?Hi. Is this seat taken سلام. این صندلی گرفته شده؟” اگر پاسخ “No خیر” باشد سپس می‌توانید با این پرسش ادامه دهید: ” ?Do you mind if I sit here آیا اشکالی ندارد اگر اینجا بنشینم؟”

  • “Pardon me. Do you know what time this place closes?” “معذرت می‌خواهم. آیا شما می‌دانید این‌جا چه ساعتی بسته می‌شود؟”

فرضا شما در مکانی تجاری هستید. (“place مکان” می‌تواند با “restaurant رستوران، cafe کافه و یا store فروشگاه” جایگزین شود.)

بهتر از این‌ موارد، آغاز یک مکالمه با متوجه‌شدن نکته‎ای در رابطه‌ی با آن شخص و نظردادن راجع‌ به آن به‌نحوی دل‌پذیر است. در ذیل مثال‌هایی می‌آوریم:

نکته: هر آنچه در کروشه مشاهده می‌کنید قابلیت جایگزینی با واژه‌ی دیگری مختص مکالمه‌ی شما را دارد.
:red_circle: مرحله ۲: پروردن یک موضوع.
حالا که شروع به حرف‌زدن کردید، نیازمند پروردن موضوع مقرر و ادامه‌ی گفت‌وگو دارید.

در صورتی که آن‌ها به سوال شما پاسخ دادند، متعاقب آن، جهت یافتن جزئیات بیشتر، می‌توانید یک یا دو پرسش دیگر طرح کنید. نظیر:

  • “Is that store near here?” “آن فروشگاه به‌اینجا نزدیک است؟”
  • ” Was it good value ? قیمت هایش مناسب بود؟”

(از پرسیدن سوالاتی خاص مرتبط با پول مانند ” ?How much did it cost این چقدر است؟” بپرهیزید چرا که گستاخی تلقی خواهند شد.)

  • “Do they have other colors available?” “از آنها رنگ‌های دیگری هم قابل دسترسی هست؟”
  • سپس، به زمینه‌ای به‌منظور علت اولیه‌ی پرسش‌تان فراهم کنید. مثال‌هایی را در زیر مشاهده می‌کنید:
  • “The reason I asked is because I’ve been thinking about replacing my phone.” “دلیل اینکه پرسیدم این بود که به جایگزینی گوشیم‌ام فکر می‌کردم…
    :red_circle: مرحله ۳: گسترش مکالمه با سوالات بیشتر…
    معمولا می‌توان هنگامی را که شخصی علاقه‌اش را به یک گفت‌وگو از دست می‌دهد، متوجه شد. اگر به آن نقطه رسیدید، بهانه‌ای بیاورید و به راهتان ادامه دهید.

هرچند، اگر می‌بینید که شخص می‌تواند پذیرای مکالمه‌ای طولانی باشد، آنگاه چرا کمی بیشتر صحبت نکنید و آن‌ها را بهتر نشناسید؟ در اینجا برخی سوالات کلی هستند که برای ادامه‌یافتن مکالمه‌ می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

  • “Are you from this area?” “شما اهل این منطقه هستید؟”
  • “So, what do you do for a living?” “خب، شغل شما جیست؟”
  • “What brings you here today?” “چه چیزی امروز شما را به اینجا کشانده؟”
  • “Do you come here a lot?” “ شما زیاد به اینجا می‌آیید؟”

هر یک از این پرسش‌ها می‌توانند جهت گسترش مکالمه و شناخت بیشتر فرد دیگر مورد استفاده قرار بگیرند. در اینجا هدف، یافتن فصول مشترک علائق شما می‌باشد. هنگامی که آن‌ها به موضوعی مرتبط با زندگی شما اشاره می‌کنند، فرصت کاوشی تمام و کمال را به شما خواهند داد.
:red_circle: مرحله ۴: کاوش عمیق یک موضوع
زمانی‌ که گفت‌وگوی شما وارد به موضوعی وارد می‌شود که شما با انگلیسی صحبت کردن آن راحت هستید؛ سپس، این فرصتی برای شماست تا آن را عمیق‌تر به بحث بگذارید.

برای مثال می‌گوییم شما متوجه شده‌اید که شریک گفت‌وگوی شما صاحب یک گربه است. شما نیز گربه‌ای دارید. حالا زمان نشان دادن تصاویری از گربه‌تان روی گوشی شماست!
یا اگر شخص به گیاهخوار بودن خود اشاره‌ می‌کندو اتفاقا شما نیز گیاهخوار باشید، حالا شما اشتراکاتی دارد. چرا در مورد دستور غذای گیاهی مورد علاقه‌شان نپرسید؟

در ذیل، جملات و عباراتی آمده‌اند که ممکن است جهت عمیق شدن در یک موضوع به کار بیایند:

  • “Really? I’m a [vegetarian] too! What made you decide to [stop eating meat]?” “واقعا؟ من هم گیاهخوار هستم! چه چیزی باعث شد تصمیم به توقف خوردن گوشت بگیرید؟”

  • “I love [cats]! In fact I [have two]. What type of [cats] do you have?” “من عاشق گربه‌ها هستم! در حقیقت من دو گربه دارم. شما کدام گونه گربه‌ها را دارید؟”

  • “[Football] is my favorite sport! What team do you support?” “فوتبال ورزش مورد علاقه‌ی من است! شما طرفدار کدام تیم هستید؟”

  • “You’re kidding! I [drive a motorcycle] as well. What type of [bike] do you have?” “شوخی می‌کنید! من هم یک موتورسیکلت دارم. شما چه مدل موتوری دارید؟
    :small_orange_diamond:حال می رسیم به مرحله آخر:small_orange_diamond:
    بخشی از خوش‌صحبت بودن آن است که بدانید چه زمانی بایستی حرف‌زدن را متوقف کنید. هنگامی که مکالمه به پایان می‌رسد، به دنبال راهی برای دسترسی آن‌ها به شما در آینده باشید. اگر احساس می‌کنید به گفت‌وگوی مجدد تمایل دارند، می‌توانید به‌کمک یکی از عبارات زیر فرصتی به ایشان بدهید:

  • “Well, if you ever want to chat again, I’m usually here [every Monday afternoon].” “خب، اگر خواستید هرموقع مجدد صحبت کنید، من معمولا هر دوشنبه عصر این‌جا هستم.”

  • “Let me give you my email address. If you’re ever in the area again it’d be great to meet up.” “اجازه بدهید نشانی ایمیلم را خدمت‌تان بدهم. عالی خواهد چنانچه هرگاه باز هم در این منظقه بودید، ملاقات کنیم.”

  • “Feel free to call me if you want to hang out. Here, I’ll give you my number.” “اگر خواستید وقتی بگذرانیم راحت تماس بگیرید. بفرمایید، من شماره‌ام را خدمت‌تان می‌دهم.”

و به‌خاطر داشته باشید که از آن‌ها تشکر هم کنید!

  • “I really enjoyed our chat. Thanks so much.” “من بسیار از صحبت‌مان لذت بردم. سپاس فراوان.”
  • “It was really nice meeting you.” “ملاقات با شما بسیار دلنشین بود.”
  • “I had a great time talking with you. Hope to see you again soon.” “خوشحال شدم با شما صحبت کردم. امیداورم به‌زودی دوباره ببینم‌تان…:wave:
    بچه ها اگر می خواهید بیشتر با این مراحل آشنا شید
    یه سری به این سایت بزنید…سایت🔸apidlearn.ir🔸
    خدا نگهدار:wave::wave::tulip:
10 پسندیده