معانی گوناگون یک واژه

من از اونجایی که یه مقدار کمالگرا یا وسواسی هستم معمولا اگر واژه ای معانی متعدد داشته باشه تلاش میکنم همشون رو یادبگیرم . مثلا اگر ۵ تا معنی داشته باشه هر ۵ تا رو توی لانگمن همراه با مثال میخونم و تلاش میکنم همشون رو یاد بگیرم . ولی اگه مثلا ۱۰ تا معنی داشته باشه چیزی حدود ۵ تا رو حفظ میکنم و بقیه رو یا نگاه نمیکنم یا سطحی میخونمشون . این کار خیلی وقت و نیرو از من می‌گیره و گاهی هم تمامشون تو ذهنم نمیمونه. حتی مثلا برای یک واژه که حروف اضافه مختلفی باهاش میان سعی میکنم همه رو بخونم . میخواستم بدونم کسی تجربه‌ای در این زمینه داره یا اینکه اصول مشخصی در زمینه یادگیری واژگان هست یا نه ؟ این کار ثمربخش هست یا اینکه بهتره هر بار یک معنی رو یاد بگیریم ؟

3 پسندیده

سلام دوست عزیز شما اگ کتاب ریشه شناسی رو بخونید یا همون ایتومولوژی رو همه مترادف هارو راحت یاد میگیرید ناخودآگاه.مرسی و زنده باشی.

2 پسندیده

سلام . ممنون از پاسختون . ریشه شناسی کمک میکنه ولی نه در بیشتر موارد . مثلا کلمه snap معانی متعدد داره . اینجا ریشه شناسی کمک نمیکنه . یا در مورد phrasel verb ها با معانی متفاوت باز ریشه شناسی کاری از پیش نمیبره. سوال من اینه که آیا درسته مثلا وقتی با snap روبرو میشم برم تمام یا بیشتر معانیش رو یاد بگیرم ( که این کار رو معمولا دارم انجام میدم ) یا اینکه صرفا همون معنایی که در یک متن بهش برخوردم رو یاد بگیرم.

1 پسندیده