- He didn’t leave a lot of room to, like, take it up a notch.
این تاپیک مربوط به درس« علاالدین و ویل اسمیت » در نرمافزار «زبانشناس» است. : « یادگیری انگلیسی با تلویزیون » درس: « یادگیری انگلیسی با فیلم ها »
این تاپیک مربوط به درس« علاالدین و ویل اسمیت » در نرمافزار «زبانشناس» است. : « یادگیری انگلیسی با تلویزیون » درس: « یادگیری انگلیسی با فیلم ها »
او فضای زیادی برای بهتر کردن کار باقی نگذاشت( انقدر کارش خوب بود که جایی برای بهتر کردنش نبود)
Leave room for something:
جا و فضا برای چیزی خالی گذاشتن
Take it up a notch
سطح کار رو بالا بردن. بهترش کردن، بهبود دادن