And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran away!
این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی تکهی طلا » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه » فصل: « بسته ی سوم »
And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran away!
این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی تکهی طلا » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه » فصل: « بسته ی سوم »
اینجا فعل slip به معنی گذاشتن. یه مثال دیگه از این معنی:
A letter had been slipped under his door.
یک نامه زیر در( اتاقش) گذاشته شده بود.
سلام. قبل از پرسیدن سوال توی تالار سرچش کنین بعضی سوالها چندین بار پرسیده شدن و به جوابتون احتمالا میرسین.