چگونه لغات انگلیسی غیر فعال را به فعال تبدیل کنیم؟

![image](upload://5OgafQdtY3AOurC06mnZMVG1yP0.jpg) _چگونه لغات غیر فعال را به فعال تبدیل کنیم؟_

سلام به همه. امروز به بحث و گفتگو درباره موضوع " لغت" می پردازیم.
شده تا به حال بگید؟ " اه، چرا لغتی که می خوامو پیدا نمی کنم؟"

چند بار این اتفاق موقع تایپ انگلیسی یا مکالمه براتون رخ داده؟

گاهی وقتا موتور مکالمتون روشنه و داره همینجوری پیش میره ولی یهو… قییییژژژ… “صب کن!!! اون لغتی که باید می گفتم چی بود؟” و خب مشخصه… اگه قوی نباشید، احساس استرس و نامیدی میاد سراغتون.
ولی من اینجام که بهتون بگم نگران نباشید. هزاران تحقیق و بحث و گفتگو در این باره انجام شده و جالبه بدونید اکثر چند زبانه ها اعتقادی به واژگان فعال و غیر فعال ندارند و این تمایزی هستش که شما هم باید به نسبت سایر زبان آموزا داشته باشید. چرا؟ تو این بحث دربارش می خونیم. پس با من همراه باشید.

اصلا واژگان فعال و غیر فعال چی هستند؟

واژگان غیر فعال، واژگانی هستند که می تونید اونارو شناسایی کنید و بفهمید ولی زمان صحبت کردن یا نوشتن یادتون نمیاد. و خب، برعکس اون میشه واژگان فعال که یعنی هر لغتی که تو مکالمه و ارتباط می تونید ازش استفاده کنید.

وقتی که زبان یاد می گیرید. هم واژگان فعال و هم غیر فعالتون، دائماً در حال تغییر هستند. شما کلمات رو استفاده می کنید، گاهاً فراموش می کنید، کلمات جدید رو امتحان می کنید، قبلی ها رو مرور می کنید و…

پس کلمات دائماً در حال حرکت بین واژگان فعال و غیر فعال ما هستند و جالبه بدونید همیشه واژگان غیر فعال شما از فعال شما بیشتر خواهند بود.
حتی تو زبان فارسی هم اینجوریه. واژگان غیر فعال ما خیلی خیلی بیشتر از واژگان فعال ما هستند. فقط به اون همه، کلمات عجیب غریب که تو کتاب داستان ها می خونید یا به سریال مثلا یوسف پیامبر نگاه می کنید، فکر کنید. آیا از این کلمات قلمبه سلمبه استفاده می کنید؟ نه… ( مگه اینکه بخواید مردم سوژتون کنن)

به هر حال مهم نیست چقدر لغات رو بفهمید و بلد باشید. خلاصه یه زمانی میرسه که نیاز دارید ازشون استفاده کنید. اینجاست که “آقای واژگان فعال” خودنمایی می کنند.
مشخصه که خیلی از زبان آموزا آرزو دارند، باشکوه و با وقار، طوری که همه حال کنن صحبت کنند، برای این کار باید تمرکزمون رو از روی واژگان غیر فعال و بلند بالا برداریم و به واژگان فعال بپردازیم. با این حال ما کلی واژگان آشنا داریم که می تونیم به واژگان فعال تبدیلشون کنیم که مشخصاً زمان و تلاش کم تری به نسبت یادگیری کلمات جدید می طلبه.

سوال اینجاست: چجوری؟؟؟
بزنیم بریم سراغ جواب:

1.دیکشنریتون رو بندازید دور.

![image](upload://u5HgbMswVuzHA86gwpSW4tfoXTu.jpg)

زمان شرح افکارتون به انگلیسی، یه کلمه رو فراموش می کنید، چه کار می کنید؟ میرید سراغ دیکشنری، درسته؟

خب من از شما می پرسم: وقتی تو فارسی این اتفاق رخ بده شما چه کار می کنید؟ دیکشنری؟ نه!!!
درسته! شما اون مفهوم رو با استفاده از یه کلمه مترادف بیان می کنید. صبر نمی کنید که دیکشنری باز کنید.

ما فقط زمانی که بخوایم کسی رو ذوق زده کنیم یا بخوایم خیلی علمی به نظر بیایم یا چیزی بنویسیم که بهتر به نظر برسه، سعی می کنیم واژگانمون رو قلمبه سلمبه جلوه بدیم. فقط تو این شرایطه که ما به سمته دیکشنری می ریم که یکی، دو تا کلمه خوب پیدا کنیم. مثلا من برای ترجمه کتاب ای جی گاها مجبور بودم تو گوگل دنبال یه سری کلمات بگردم، که خودم عمراً ازشون استفاده می کردم.

بیشتر اوقات ما راهی آسون برای صحبت کردن یا نوشتنه کلماتی که یادمون میره پیدا می کنیم.

پس به جای اینکه هر بار کلمه ای رو یادتون میره، بدوئید، برید دیکشنری رو چک کنید، این بار از روش ساده سازی جملات استفاده کنید. با این کار ذهن شما کم کم به مهارت پیدا کردن واژه ای که شما نیاز دارید، می رسه و مشخصاً تو شرایط های سخت شما راحت تر چیز ها رو توصیف می کنید و در نتیجه مکالمتون به خودش جریان می گیره و ادامه پیدا می کنه. بدون هیچ مشکلی…

2. راهتون رو ساده کنید

![image](upload://nlrpelqadUWSx604dJyWiP6CVOj.jpg)

قبل از اینکه دایره لغاتتون رو گسترده کنید، یه جایی تو مغز و مکالمتون برای کلمات جدید ایجاد کنید. به این میگن آسون کردن راه.

شاید تا حالا، از این ترفند برای شرح افکارتون، زمانی که تو فعل گذاری مشکل داشتید، استفاده کردید. شما از کلمات کمک کننده، استفاده کردید که اصلاحاً Plague words نام دارند.

بطور مثال بیاید very و really رو در نظر بگیریم. به جای یادگیری یه سری مترادف خاص، ما این کلمات رو به کلمات دیگه می چسبونیم. ما میتونیم به جای گفتن huge از کلمه very big یا really big استفاده کنید یا به جای enormous یا gigantic می تونیم از very very big یا really really big استفاده کنیم.
خیلی ساده ما می تونیم از این کلمات به جای فکر کردن به مترادف های خاص و توصیفی استفاده کنیم.
حالا به این فکر کنید، که به کدوم کلمه کمک کننده در انگلیسی متکی هستید؟

برای افزایش دایره لغات فعالتون، بیخیال مترادف هایی که دوست دارید به عنوان جایگزین استفاده کنید، بشید. خواهشاً از دیگران کپی نکنید، سعی کنید تو پیدا کردن اینجور اسمها و صفات برای ارتباط داشتن با مردم، تنبل نباشید.
چجوری کلمات کمکی خودم رو پیدا کنم؟

  1. چت ها و کامنت هایی که تو فیس بوک یا انجمن ها یا سایت های مشابه، به انگلیسی داشتید، رو دوباره بخونید.
  2. یه لیست از کلماتی معمولا به عنوان کمک کننده استفاده می کنید رو پیدا کنید و یاد داشت کنید.
  3. این لیست رو به یه رفیق بدید و بگید هر موقع که ازشون استفاده کردید بهتون بگن (البته زمانی که طرف حوصله داشته باشه)

بعد از اینکه یاد گرفتید از کلمات کمک کننده مثله very، thing ، amazing و… استفاده کنید خود به خود مغزتون یاد میگیره همیشه راه آسون رو پیش بگیره و کم کم شروع به استفاده از مترادف هایی می کنه تو بخش غیر فعال مغز قرار دارند.

3. یاد آوری 100 درصدی

یکی از پیشنهاداتی که به زبان آموزا میشه، اینه که کلمات جدید رو تو دفترچه یاداشت یا فلش کارت بنویسند.
استفاده از این روش حتی با اینکه به یاد آوری کلمات ختم بشه، یه مشکل داره و اون اینه که کلمات بدون زمینه، مفهومی ندارند.

به جای خوندن یه لیست از لغات و عبارات که از جاهای مختلف برداشته شدن ، یه سری گام برای تمرین کردن کلمات در مطالب مختلف یا موقعیت های واقعی که امکان داره باهاش رو به رو شید، ایجاد کنید.

یه راه خوب استفاده از نرم افزار زبان شناسه. شما لغاتی رو به لیست نمی دانم ها اضافه می کنید و اون رو در مثال ها مختلف، در دوره های مختلف مرور می کنید که این باعث میشه دائماً با لغت در ارتباط باشید.

یکی دیگه از راه ها برای این کار اینه که بنویسید و بنویسید و بنویسید. داستان های کوتاه و پیغام هایی از موضوعات مختلف رو روی برگه بیارید.
موضوع مورد علاقتون رو انتخاب کنید، تو شبکه های مجازی به اشتراک بزارید، یه دفتر خاطرات درست کنید، افکارتون رو تو یه فایل متنی بریزید یا هر چیز دیگه.

مهم اینه که تا می تونید کلمه ها رو در قالب یه داستان یا نقل قول یا هر چیز دیگه ای بنویسید و این کار رو هر زمان که تونستید انجام بدید. از مترادف ها، مفاهیم، ساختار و استایل های مختلف نوشتاری استفاده کنید. از هر فرصتی استفاده کنید که به مطالبتون برگردید و دوباره اونارو بخونید تا از سطح پیشرفتتون آگاه بشید و از دوباره نویسیشون امتنا کنید. برای بهترین نتیجه می تونید، از تکنیک پیشنهادی آقای هوگ در کتابش استفاده کنید

به به!!! بعضیامون ممکنه یه کوچولو تنبل باشیم که هر روز چیزی بنویسیم ( خودمو میگم) یا کلا از نوشتن خوشمون نمیاد، یا تمرین روزانه به نظرتون چیز بیخودی میاد. اگه شما هم جز این جور افرادید شاید نیاز به یه سری چیزا برای با انگیزه موندن داشته باشید که شاید این موارد، براتون خوب باشن:

  1. تو یه مسابقه شرکت کنید.
  2. اگه کسی شما رو به چالش نوشتن دعوت کرد بپذیرید.
  3. با رفیقتون یا معلمتون سر این نوشتن ها شرط ببندید.
  4. به خودتون بابت هر دستاورد جایزه بدید. مثلا من از این ترفند واسه طراحی استفاده می کنم. اگه وقت نهار باشه اول میگم این طرح تموم شه و بعد برم نهار بخورم. وقتی تموم میشه نهار خوردن بهترین نعمت دنیا میشه واسم.

4.خوب و متمرکز بخونید

![image](upload://pVI63ShxbZmVcDZnS8gMxpuIZcv.jpg)

هممون می دونیم که خوندن دایره لغاتمون رو افزایش میده. چون که زبان آموز دائماً مجبوره به دنبال کلماتی بره که نشنیده یا ندیده. که این باعث میشه برای فهمیدن اون منبع به سراغ مفهوم کلمات بره. با این حال یکمی زبان استفاده شده تو کتاب ها پیچیده تر از زبانیه که ما تو مکالمات ازش استفاده می کنیم.
بهتر از همه خوندن کتاب، حافظه و تمرکز رو بیشتر می کنه که برای زبان آموزا امری حیاتیه.

ولی سوال اینجاست: آیا می دونید چجوری بخونید که این ترفند رو به کار بگیرید؟

خاطرات و بیوگرافی هایی که از زبان نویسنده باشند.

وقتی که به دنبال مطالب علمی هستیم، به کل تمرکزمون رو از شرح واژگان نویسنده دور می کنیم. پس پیشنهاد من اینه که از یه ترفند روانشناسی استفاده کنید، که خوندن داستان های شخص اوله (این داستان ها از زبان نویسنده تعریف میشن) پیشنهاد من خوندن نسخه های انگلیسی کتاب های ای جی هوگ یا استیو کافمن یا کتاب های داستان شخص اول یا هر نوع بیوگرافی که دوست دارید بخونید. این باعث میشه راحت تر خودتون رو جای شخص بزارید و به کلمات با دقت بیشتری توجه کنید. بهترین حالت اینه که داستان رو بلند بخونید.

دوستانی که علاقه دارند می تونند از منابعی که به زبان شخص اول در زبانشناس هست استفاده کنند. بطور مثال : مجموعه شاگردان emma یا کتاب های انگلیسی ای مثله کتاب گویا یا راه زبانشناس و…

اشعار

درست مثله کلمات کمکی، ما گرامر های کمکی هم داریم. که به ما در تنوع دادن به واژگانمون کمک می کنند. تو انگلیسی می تونه جمله مجهول " there is یا there are " مثال زده شه. اگه به اشعار علاقه دارید، با احساس بیشتری اونا رو بخونید تا واژگان و ترکیب زبان مورد نظر رو جذب کنید.

معمولا اشعار به شکل خلاقانه ای، جملات رو جمله بندی می کنن و با شیوه ای خاص جملات بلند رو تبدیل به جملات کوتاه و در عین حال قدرتمند می کنند. پس خوندن اینا می تونه واژگان غیر فعال شما رو به سمت واژگان فعال سوق بده که صد البته الگو های گرامری جدید یاد می گیرید. نمیدونم تا به حال دقت کردید یا نه. وقتی تو برنامه تلویزیونی ای چیزی شعرا رو دعوت می کنن چجوری حرف میزنن. از واژگان خاصی استفاده می کنن که خب هر کسی نمیتونه با اونا آشنا باشه. چون برای شاعر شدن نیازه دایره لغات بسیار قوی ای داشته باشید. البته شما نیازی نیست مثله اونها غرق در لغات بشید در حد اینکه از شعر ها لذت ببرید کافیه.

خود من به شخصه از شعر خوشم نمیاد. ولی به کسانی که اشعار رو دوست دارن می تونن اشعار رو جز برنامه هاشون برای یادگیری بهتر لغات قرار بدن و به شکل یه موضوع کناری در کنار کتاب ها یا مطالبی که می خونید استفاده کنید.

این پایان این مقالست و در کلام آخر بهتون میگم که گسترش واژگان فعال اونقدر ها هم وحشتناک نیست. و نیازی نیست سالیان سال روشون کار کنید و هزاران چالش رو رد کنید.
اینو بدونید که تغییر واژگان غیر فعال به فعال یک روند کاملا طبیعیه که همه ی ما در طول زندگی تجربش کردیم.
پس اولین گام اینه که بدونیم چجوری کار می کنن. بعدش وقتی که ترفند های بالا رو، روش پیاده کردید، خیلی راحت سرعت انتقال از غیر فعال به فعال رو هر روز حس می کنید.

موفق باشید.

68 پسندیده

سپاس فراوان:heart_eyes:
واقعا جالب بود
دقیقا منم همینطور
چقدر موقع حرف زدم بخودم فشار میارم که کلمه ای رو بیاد بیارم اما یادم نمیاد…حالاشاید مترادفش یه کلمه ساده باشه که یادمه اما نمیدونم چرا گیر میدم اون کلمه سخته که بقول شما غیر فعاله رو بکار ببرم:relaxed:
در کل خیلی مفید بود
امیدوارم توصیه هاتونو بکار بگیرم

8 پسندیده

خواهش می کنم خانوم قربانی.
بله یکی از دلایلی که تو مکالمه گیر می کنیم، فکر کردن زیاده، باید ریلکس باشیم و اجازه بدیم همه چی راحت از دهانمون بیرون بیاد.
ما تو فارسی زیاد برای صحبت کردن فکر نمی کنیم ولی وقتی به انگلیسی میرسه، میخوایم تمامی لغاتمون رو دونه دونه انتخاب کنیم که به شدت استرس زاست.
ایشالا با این ترفند ها و تمرین و گوش دادن های دائمی این مشکل رو حل می کنید :rose:

15 پسندیده

سلام
سپاس بیکران از نکات بسیار ناب و مهمی که ارائه دادین
من دقیقا مشکل بزرگم همین بود که واژگان فعال کمی دارم. واسه همینم هست نمیتونم فالبداهه مکالمه کنم. تو نوشتن متن هم همیشه دوست داشتم حداقل چندتا واژه با کلاس بگم که متن ساده نباشه.:smile: برا همین میرفتم سراغ دیکشنری .ولی ممنون که ما رو با اشتباهاتمون اشنا کردین…
روند ساده سازی مفهوم لغات رو میشه تو درسای وکب ای جی دید که چجوری یه واژه رو شرح میده من که لذت می برم. البته مدتی هست خیلی رو لغت کار نکردم ولی این موضوع تلنگر خوبی بود.

و اما در مورد کتاب. من دوست دارم زندگی نامه افراد موفق رو به انگلیسی بخونم ولی نمیدونم با چه عنوانی سرچ کنم راهنمایی کنید ممنون میشم.
بازم تشکرات فراوان image

12 پسندیده

سلام
ممنون از مطالب مفیدی که میزارید.:slightly_smiling_face:

من جز اون دسته از آدمام که خیلی با خودشون صحبت می کنن ,البته حواسم هست وقتی تو جمعی هستم این کار و نکنم :sweat_smile: ولی وقتی تنهام با خودم صحبت می کنم یعنی در مورد ی موضوعی فکر میکنم و بلند صحبت می کنم :grin: و من این مشکل رو وقتی با خودم میخوام انگلیسی صحبت کنم هم دارم یهو ذهنم خالی از کلمه میشه انگار که تا الان هیچ کلمه ای یاد نگرفتم ,البته من یکی از مشکلات بزرگم اینه که خیلی فارسی فکر می کنم و سعی می کنم اون جملات رو به انگلیسی برگردونم و این باعث میشه خیلی کند بشم:confused:

7 پسندیده

خواهش میکنم :rose:

تو این مورد باید بگید در چه موضوعی مد نظرتونه
اگه تجارته؟

اگه بازیگری؟

همین سایت منبع خوبی برای خوندن بیوگرافی مردمه.

ورزشی؟

و…
هر چی رو دوست دارید تو گوگل سرچ کنید autobiographies by بعد اسم اون شخص یا موضوع رو بنویسید.
مهم اینه آتو بیوگرافی باشه نه بیوگرافی
البته خود بیوگرافی خوندنم هم عالیه ولی آتو بیوگرافی واسه این که شخص مورد نظر داستان رو میگه تصویر سازی بهتری داره.

سلام منم اینکارو زیاد انجام میدم. معمولا همه جا حرف میزنم. فرقی نداره کجا تو خونه جلو پدر مادر، تو حموم دستشویی آشپز خونه همه جای خونه :joy: ( که البته یکم رو مغز میرم، انتقادا زیاده ولی عادت کردن)
درباره این موضوع فارسی به انگلیسی بهترین راه استفاده از TPRS هستش. یکی از تکنیک های خوب TPRS درس های ministory هست. اینارو خودتون میدونید از کجا باید پیدا کنید :grin: ولی خب واسه کسایی که شاید این کامنتو میخونن نمیدونم میگم که تو پکیج داستان های واقعی، انگلیسی قدرت، VIP ، داستان های کوتاه، مگا داستان ها میتونن پیدا کنن.
موقع جواب دادن به سوالات به هیچ وجه مکس نکنید. تبدیل به یه بازی کنیدش. هر کی سریع تر جواب بده…من یا گوینده؟ هر کی سریع تر جواب بده برندست.
مهم نیست جوابتون بلنده یا کوتاه مهم اینه جواب باشه.
گاهی وقتا گوینده امون نمیده، مثلا تو پکیج داستان های کوتاه بلافاصله بعد سوال جوابو میگه پس فرصتی واسه جواب بلند دادن ندارید پس جواب کوتاه کافیه.
مثلا میپرسه

are you fleeing an alien invasion who is responsible for the death of your family and friends?

جواب بلندش میشه؟

no I'm not fleeing an alien invasion who is responsible for the death of my family and friends. I'm fleeing a brutel goverment that is responsible for the death of my family and friends

خب اینو بخواید بگید که 10 هیچ عقب میوفتید. پس

no I'm not

تبریک میگم بدون اینکه فکر کنید بازیو بردید :blush:
این تو دراز مدت باعث میشه بدون اینکه به فارسی فکر کنید جواب سوالاتو بدید. اصلا بدون اینکه به سوال و گرامر و … فکر کنید جوابو بدید. چون ذهن اون عادت های بد که ناشی از فکر کردن دائمیه از بین می بره و با عادت های این چنینی جایگزینشون می کنه.

پس مصمم باشید تمرین کنید، عمیق بخونید و صد در صد موفق میشید.

14 پسندیده

من تقریبا همین الانم در این حد هستم یعنی چه انگلیسی قدرت و چه داستان های واقعی داستان هایی که واقعا روشون تمرکز کردم و خیلی تکرارشون کردم زودتر از گوینده جواب میدم ولی فک کنم این کار تاثیرش رو در دراز مدت میگذاره و زمان میبره که بخواد روی صحبت کردن هم پیاده بشه.

4 پسندیده

دقیقا همینطوره
همین الان هم مطمئن باشید تاثیر گذاشته ولی باید حسش کنید
خود الانتون رو با 6 ماه قبل مقایسه کنید و بگید خب من اینقد پیشرفت کردم و 6 ماه بعد با این روش پیش برم کجام
خیلی خوبه نگرشتون برای بلند مدته. بعضیا متاسفانه با این بلند مدت مشکل زیادی دارند.

7 پسندیده

خب کسایی که میخوان حداکثر شیش ماهه به زبان انگلیسی مسلط بشن باید ی تجدید نظر کنن روی تصمیمشون چون ما همین زبان فارسی رو هم دوسال طول کشید تا اولین کلمه ی بابا یا مامان رو عنوان کنیم تازه بعد از سه یا چهار سال تونستیم روان صحبت کنیم ,به نظر من برای یادگیری زبان دوم حداقل یکسال تا یکسال و نیم آدم باید وقت بگذاره ,کمتر از این فک نکنم بشه مسلط شد.

7 پسندیده

همه چی بستگی به شرایط مختلف داره.
امکان داره یکی سال ها بخونه و نتونه صحبت کنه ( نمونش کلاس های زبان)
امکان داره یکی بره تو یه کشور انگلیسی زبان مدتی رو بگذرونه و به شدت متمرکز شه و بخونه( روزی 7 ساعت به بالا). که آره تو 6 ماه بستگی به زبانی که داره میخونه به تسلط برسه.

ولی کلیت همینی که شما می گید درسته.
واسه کسایی که روزی یکی دو ساعت بخونن یک سال و نیم زمان تقریبی خوبیه.

هرچند باز باید نگرش اینو داشت که یک سالو نیم هم نشد نباید جا زد و باید ادامه داد.

11 پسندیده

بله حرفتون کاملا متینه ,به شرایطم بستگی داره.

من حد نرمالش و در نظر گرفتم طبق روشی که درپیش گرفتیم و مدت زمانی که خودم و بیشتر بچه های این گروه در طول روز میگذاریم به نظرم همون یک تا یک و نیم سال زمان میره.

3 پسندیده

تو فوق العاده ای پسر :sunglasses:
مطلب هات کاملا کاربردیه
این تگی که گذاشتی هم خیلی عالیه
Abosloutely Perfect :cowboy_hat_face:

5 پسندیده

مطالب های گذشتمم با این تگ جدا کردم
اگه چیزی هست که فکر می کنی باید اضافه بشه هم بهش این تگو بزن.:grin:
دمت گرم

3 پسندیده

باشه حتما انجام میدم

2 پسندیده

آقایی می کنی :rose::heart_eyes:

2 پسندیده

خیلی عالی بود آقا کامبیز .ممنونم
تجربه من وقتی که یه لغت جدید میبینم اینه که اول سعی میکنم تو جمله حدسش بزنم بعد تو دیکشنری معنیش رو چک میکنم بعد تو گوگل سرچ میکنم تو قسمت تصاویر عکسهای مربوط به اون کلمه رو نگاه میکنم و یه عکس یا جمله که مفهوم اون کلمه رو برسونه و گویا باشه پیدا میکنم و اسکرین شات میکنم.اون عکس تو گوشی من میمونه و آخر شب معمولاا اون عکس ها رو نگاه میکنم اگه خیلی سخت باشه میذارم بک گراند گوشیم و هر موقع گوشیم رو نگاه میکنم اون رو میبیبنم…اینم روش خوبیه مخصوصا برای کسایی که حافظه تصویری خوبی دارن .پیشنهاد میکنم امتحان کنید .موقع خوندن متن جدید ،به طرز شگفت اوری شکل اون کلمه میاد تو ذهنتون و خیلی تو یادگیری و به یاد موندن کلمات جدید موثره.


Thriveیعنی رشد کردن


هوای داغ و سوزانند


Ambition جاه طلبی.بلندپروازی

10 پسندیده

آره روش خیلی خوبیه. این روش رو اولی ریچارد هم استفاده می کنه. تو فلش کارت SRS که داره. بعد تو اون مثله شما عمل می کنه.
معنی رو یه سمت می نویسه کلمه خارجی رو سمته دیگه، تو توضیحات از عکس و جمله استفاده می کنه. که روش عالی ای برای دایره لغاتش معرفی کرده.

که من اصلا حافظه تصویری خوبی ندارم :joy::joy:
آفرین به شما

@golmirzaei سلام
میگم علی آقا راه نداره تو بخش توضیحات اضافه کردن عکس هم راه بندازین؟
مثلا یه آیتم باشه یه عکسی رو نشون بده تو بخش توضیحات
میدونم درخواستا خیلی زیاد شدن :grin: دیگه شرمنده اخلاق ورزشی

5 پسندیده

آره عالی میشه اگه بشه :heart_eyes:

4 پسندیده

یک چیزی شبیه به اینو من وقتی قابلیت جمله رو به لایتنر اضافه کردیم به ذهنم رسید. گفتم یه امکان اضافه کنم که جمله رو دستی خود کاربر وارد کنه (چون امکان پذیر بود) و مشکل فقط خوندن جمله بود که راه حلش قابلیت ضبط صدای کاربر بود. بعد از بحث و بررسی به این نتیجه رسیدیم که این قابلیت رو به زمانی که کاربر امکان اضافه کردن لغت به صورت دستی به لایتنر رو داشت موکول کنیم. همون موقع یاداوری کنید اینم میذاریم فکر نکنم خیلی سخت باشه.

7 پسندیده

چ جالب.من نمیدونستم.ولی روش خیلی خوبی بوده برای من

2 پسندیده