این تاپیک مربوط به داستان« داستان 45- تونی کوهپیمایی کرده است » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « نیمچه داستانها »
به معنای توانایی داشتن و یا دارا بودن(داشتن چیزی, مثلا یک توانایی) هست.
و گاهی هم ممکنه با یک اسم همراه بشه و یا پیشوند بهش اضافه بشه و…
مثال:
He is able to lift that piece of rock
ترجمه:او توانایی اینو داره که اون تیکه سنگو بلند کنه.
She is capable of doing hard exercise
او ظرفیت انجام تمرینات سخت رو داره.
That old man is disabled, and can’t walk on his own anymore.
اون پیرمرد از کار افتاده است و دیگه قادر نیست خودش به تنهایی راه بره.
امیدوارم مطلب مفید بوده باشه براتون:wink:
2 پسندیده