She turned a corner and saw Willow.
این تاپیک مربوط به فصل« یک مومیایی، بدون وسایل آرایش » در نرمافزار «زیبوک» است. مجموعه: « بافی - قاتل خون آشام ها » کتاب: « اینکا، دختر مومیایی »
She turned a corner and saw Willow.
این تاپیک مربوط به فصل« یک مومیایی، بدون وسایل آرایش » در نرمافزار «زیبوک» است. مجموعه: « بافی - قاتل خون آشام ها » کتاب: « اینکا، دختر مومیایی »
اصطلاح turn a corner معنی موفق شدن پس از مدتی یا موفقیت پس از سختی یا مشکلات میده