آیا بزرگسالان همانند کودکان قادر به یادگیری زبان انگلیسی هستند؟

سلام به همه دوستان.

امروز با شما هستیم با سوالی که خیلی از ماها همچنان باهاش درگیریم. بعضی اوقات این سوالات مارو وادار می کنند که به روش آکادمیک برگردیم، چرا که هنوز اعتقاد کافی برای یادگیری به شکل طبیعی وجود نداره.
در این مقاله سعی می کنیم به این سوال پاسخ بدیم که آیا بزرگسالان هم قادر به یادگیری زبان به شکل طبیعی هستند؟

بچه ها زبان رو عالی یاد می گیرند.

همونطور که خودتون این رو تجربه کردید، یا در اطرافتون می بینید، بچه ها زبان رو عالی یاد می گیرند و همه بچه ها در یادگیری زبان موفق هستند. ولی این موضوع می تونه مارو به بیراهه بکشونه که اگه دقیقا ما هم مثله بچه ها پیش بریم، موفق خواهیم بود. برای پاسخ به این وضعیت بیاید روند یادگیری بچه ها رو با بزرگسال ها مقایسه کنیم:

بچه ها بزرگسالان
آیا زبانی دیگر می دانند؟ خیر بله
آیا حق انتخاب دارند؟ خیر بله
آیا دائما درگیر زبان هستند؟ بله خیر
آیا مشغله خاصی دارند؟ خیر بله
آیا از اشتباه کردن می ترسند؟ خیر بله
آیا ریسک پذیرند؟ بله گاهاً خیر

همونطور که در جدول بالا می بینید شرایط ها کاملا متفاوت هستند و صد البته شرایط مختلف دیگه هم وجود دارند که در این فهرست نیومده. ولی فعلا به همین فهرست می پردازیم:

تک زبان بودن: بچه ها در کودکی فقط به یادگیری یک زبان می پردازند و پیش زمینه ای از زبان دیگه ندارند که زبان مورد نظر رو تحت و شعاع قرار بده. برعکس بزرگسالان همگی حداقل یک زبان رو بلدند، صحبت کنند.

حق انتخاب: کودکان به جز یادگیری هیچ حق انتخاب دیگه ای ندارند. اونها برای بقا نیاز دارند که زبان رو یاد بگیرند. هیچ بزرگسالی نیاز به یادگیری زبان دوم نداره، بلکه انتخاب می کنه که یاد بگیره. حالا یا به خاطر شغل بهتره یا بخاطر سفر و… و اگه این انتخاب درست نباشه ممکنه موجب شکست بشه.

محاصره شدن در زبان: کودکان از ابتدا در شرایط محاصره در زبان قرار دارند. اونها خونواده رو در کنارشون دارند که باهاشون زبان کار کنه، که خونواده درکنار زبان به بچه محبت و ابراز علاقه می کنه. در کنار اینها بچه بازی می کنه و دائماً کنجکاو به یادگیریه. بزرگتر که میشه به مدرسه میره. اونجا خوندن و نوشتن رو یاد میگیره، معلم در بهتر شدن به بچه کمک می کنه، بچه با هم کلاسی هاش در ارتباطه. دوست پیدا می کنه و در طول زندگی به تلویزیون، رادیو، موسیقی گوش میده و ساعت های زیادی رو بدون اینکه متوجه شه مشغول گوش دادن به زبان مورد نظره. تمامی این مراحل به بچه کمک می کنه تا زبان رو یاد بگیره و در اون عالی بشه. حالا بیایم یکم با ریاضی و اعداد بازی کنیم.
فرض بگیریم یه بچه تا سن 18 سالگی به کمال و قاطعیت در زبان می رسه و دایره لغاتش بسیار گسترده میشه.
هر سال 365 روزه * 18 سال* 24 ساعت = 78.840 ساعت رو صرف خوندن، نوشتن، گوش دادن و صحبت کردن می کنه. در واقع دیگه زبان رو یاد نمیگیره بلکه با زبان زندگی می کنه. در نظر داشته باشید که مغز حتی زمان خواب هم در حال یادگیریه. تمام این پروسه در یه مدت طولانی رخ میده.
مشخصه که الان اگه من به انگلیسی برم و 18 سال به شیوه یه بچه بومی زندگی کنم، در اون زبان خیلی خیلی خوب خواهم شد. با اینکه به سطح یه بومی هیچ گاه نخواهم رسید ولی مطمئناً درصد بالایی از زبان انگلیسی رو خواهم دونست.

مشغله زندگی: آیا بچه ها شاغل اند؟ آیا اونها درگیر زندگی زناشویی اند؟ مشخصه که نه!! اونها آزادند، درست برعکس یه فرد بالغ.

اشتباه کردن و ریسک پذیری: هیچ بچه ای از اشتباه کردن ابایی نداره ولی وقتی سن میره بالا کم کم ذهن ریسک پذیریش رو کاهش میده که این خودش یکی از معایب بزرگسالیه.

می بینید؟ مقایسه دقیق بزرگسالها با کودکان کار اشتباهیه. مثله مقایسه سیب با پرتغال می مونه. هر جفت میوه اند ولی این کجا و آن کجا؟

خیلی خب… این تا اینجا!!!

الانی که شما دارید این مقاله رو می خونید حتما فردی بالغ هستید. پس حالا که تفاوت رو فهمیدیم، وارد بحث اصلیمون میشیم.

همونطور که گفتیم، افراد بالغ یک سری موارد دارند که زبان دوم رو تحت شعاع قرار میده. مثلا برای ما ایرانی ها: گرامر، تلفظ، آوا، صداسازی و… میتونه در یادگیری انگلیسی چالش برانگیز باشه.
ما ( اکثرمون) در جامعه انگلیسی زبان زندگی نمی کنیم و این هم فهمیدیم که بچه ها یه سری مزیت ها نسبت به ما دارند ولی اگه ما بخوایم تو خونه انگلیسی یاد بگیریم، باید چیکار کنیم؟ ما چه مزیت هایی به نسبت کودکان داریم؟

مشخصه که به عنوان بزرگسال ما می تونیم خودمون روشمون رو انتخاب کنیم، برنامه ریزی داشته باشیم، هدف و انگیزمون رو خودمون انتخاب کنیم ، کتاب بخونیم و…

بزارید از قدرت بزرگسالیمون درست استفاده کنیم. بیاید یه تجربه که فک کنم اکثرمون داشتیم رو مورد بررسی قرار بدیم. موقع شروع یادگیری چی تو گوگل سرچ کردید؟

“بهترین روش برای یادگیری زبان چیست؟” " بهترین کتاب برای یادگیری؟" “بهترین …”

درسته؟

غافل از اینکه به عنوان شخص بالغ اول باید خودتون رو بشناسید و بعد بهترین روش برای خودتون رو پیدا کنید. روشی که برای من
مناسبه ممکنه برای شما مناسب نباشه. پس نیازه از ابتدا چیز های متفاوت رو امتحان کنید و ببینید چی برای شما خوبه ؟

برای پیشرفت، در گذشته در تاپیکی از ده فاکتور پیشنهادی لوکا صحبت کرده بودیم که در زمینه یادگیری بهتر بود. در اینجا به 7 تاش به صورت خلاصه می پردازیم.

نگرش: دو تا نگرش میشه داشت: یادگیری زبان خوش گذرونیه یا سخته؟ شما نیاز دارید این باور رو در خودتون ایجاد کنید که یادگیری زبان، یعنی خوش گذروندن و هم گام با طبیعت انسان حرکت کردن.

زمان: چجوری زمان بسازیم؟ جواب رو خودتون بهتر از هر کس دیگه ای می دونید. اگه واقعا عاشق کاری باشید، براش زمان پیدا می کنید. با وجود تکنولوژی و داشتن گوشی های موبایل، پیدا کردن زمان امری اجتناب ناپذیره.

تداوم: برای رسیدن به موفقیت باید منظم بود و دائماً به صورت روزانه تلاش کرد. این تلاش می تونه روزی یک یا دوبار یا بیشتر باشه. مثلا می تونید زمانی که سر حالید و وقت آزاد دارید، 30 دقیقه به گوش دادن و کتاب خوندن اختصاص بدید و وقتی مشغول انجام کاری هستید از زمان های مرده استفاده کنید. توجه داشته باشید که ذهن با کم کم پیشرفت کردن بهتر سازگاری داره تا با شدت داشتن در امره یادگیری. پس 10 ساعت در روز خوندن به نسبت 30 دقیقه در روز خوندن دلیل بر برتری نیست، چرا که با افزایش زمان به مرور موجب کاهش تمرکز میشه. پس تداومتون رو هم مدیریت کنید.

تنوع: در انتخاب منبع باید دقت کنید. منبعی باید انتخاب شه که براتون جالب و قابل فهم باشه. تنوع باعث میشه که شما خسته نشید. فرض کنیم که شما همیشه به یادگیری از طریق چشم بپردازید و فقط بخونید و بخونید. به مرور خسته کننده میشه و ادامه دادن با این شرایط براتون غیر ممکن میشه. مثلا در همین مقوله خوندن، می تونید تنوع ایجاد کنید. مثلا خوندن بدون صوت، خوندن با صوت، گوش دادن، بلند خوانی، صحبت با خودتون درباره کتاب و…

انگیزه: انگیزه مثله یه سوخت واسه ماشینه. شما اگه ماشین لامبروگینی (بهترین روش) هم داشته باشید بدون سوخت (انگیزه) اون ماشین تبدیل به یه تیکه آهن بی مصرف میشه. خیلی از زبان آموزا بابت همین موضوع انگیزه به شدت افت می کنند و کم میارند.

انجام: شما برای بهتر شدن نیاز دارید اول، بد باشید. باید چیزی رو بد بگید تا خوب گفتنش رو یاد بگیرید. بچه ها دائماً اشتباه می کنند. عالی بودن و عالی خواستن یکی از بزرگترین دیوار ها برای پیشرفته شماست. برای مکالمه نیاز دارید که حس آمادگی داشته باشید. وقتی که این حس رو پیدا کردید از خودتون شروع کنید، با خودتون صحبت کنید، شاید به نظر مسخره بیاد ولی این روش به شدت موثره، به مرور یه شریک مکالمه ای بگیرید و یا به سفر خارجه برید. به مرور با استفاده ی زیاد از زبان بهتر و بهتر می شید و کم کم مکالمه تبدیل به امری خودکار میشه.

مسیر یادگیری؟

هیچ مسیری به اسم “بهترین” وجود نداره. تنها مسیر جلو روی شما برای موفقیت، مسیر شماست.
برای حرکت از نقطه “الف” به نقطه “ب” یه عالمه شرایط و مسیر رو میشه امتحان کرد و هر شخص با توجه به ماهیت خودش زبان رو به شیوه های مختلفی یاد می گیره. پس مسیر خودتون رو پیدا کنید.

بطور مثال روش موفقیت در زبان لوکا لامپاریلو ( زبان آموز مورد علاقه من) رو مورد بحث قرار میدیم:

زبان رو در سه مرحله در نظر بگیریم: شروع کننده، متوسط، پیشرفته

در سطح شروع کننده:

در این مرحله زبان براش کاملا نا آشناست، پس از کتاب های دو زبانه و سری بندی شده استفاده می کنه. این کتاب ها مخصوصا شروع کننده هاست. در این مرحله کیفیت مهم تره نه کمیت. چرا که هر روز آروم آروم پیش میره و کم کم زبان می خونه. هدف در این سطح ساختن پایه ای از زبان در ذهنشه.

در سطح متوسط:

در این سطح یادگیری زبان کم کم خودکار میشه، وقتی به این مرحله رسید، نیازی نمیبینه به زمان فکر کنه، چون میشه از زبان به هر نحوی استفاده کنه. تو این مرحله از یادگیری از کتاب های دو زبانه، به کتاب های تک زبانه کوچ می کنه. ولی در صورت نیاز از ترجمه کمک می گیره. تو این مرحله کتاب رو با روش گسترده خوانی زیاد می خونه و بهشون گوش میده. اینجا کیفیت و کمیت اهمیت زیادی پیدا می کنند و هدف ساختن یه هسته و کلیتی از زبان در ذهنشه.

در سطح پیشرفته:

زبان براش آشناست، باز هم نیازی نیست که به زمان فکر کنه، فقط نیازه از مرحله قبل بیشتر برای زبان وقت بزاره. از تلویزیونها، مستندات، کتاب ها، فیلم ها و مکالمه با بومی زبانها استفاده می کنه. تو این مرحله تداوم استفاده از زبان اهمیت داره و هدف اینه که به سطح شبهه بومی برسه ( چرا که یادگیری هیچوقت متوقف نمیشه)

چرا اینقدر این روش واسه لوکا لامپاریلو موثر بوده؟

چون اصل پارتو در این برنامه نهادینه شده، لوکا از کار های بیهوده جلوگیری می کنه و از حداکثر زمان و فرصت ها برای بهتر شدن استفاده می کنه. یکی دیگه از کارهایی که ایشون انجام میدن کم کم و پله پله پیش می رن و به مرور برنامشون رو تغییر می دن.

شما هم باید با توجه به شرایط خودتون برنامه ریزی کنید و با توجه به سطوح و مراحل یادگیریتون راهتون رو تغییر بدید.
اگه با این روش ها و مواردی که بیان شد اقدام به زبان آموزی کنید، همانند کودکان با روش طبیعی زبان رو خواهید آموخت.

موفق باشید

46 پسندیده

سلام باید بگم هیچ وقت از این زاویه به تفاوت مسیر یادگیری یه کودک با فرد بالغ توجه نکرده بودم. فقط ادم مدام میگفتن ااز روش یادگیری کودکان تقلید کنید ولی هیچ کس زیاد به تفاوت مسیر یادگیری و نوع تقلیدش اشاره نکرد بود . یا حداقلش من نخونده بودم.
مرسی که گفتین.
والا دیگه نمیدونم چه الفاظی به کار ببریم تا نشانه تقدیر از شما باشه.
فقط یک کلام مقالاتتون محشره. خدا برکت وقت و سلامت چشم بهتون بده :بس که در این راه مفید استفاده میکنید. :pray::pray: :joy::rose:

17 پسندیده

مقالاتتون راه گشا هستند بی نهایت ممنون به خاطر تلاشتون.
مبحث یادگیری بچه ها خیلی با بزرگسال متفاوته یکیش همین نداشتن دغدغه فکری در بچه هاست
با اجازه آقا کامبیز ی نمونه یادگیری بچه ها رو اینجا میزارم البته یادگیری زبان عربیه
گوش بدین و لذت ببرید :grinning:

19 پسندیده

وااااااااااااااااااااااااای مردم برای این صوت اشک تو چشام جمعه :joy::heart_eyes::joy::heart_eyes:
خدایا چه جیگرن این فرشته کوچولوها :kissing_heart::kissing_heart:
یه جین نصیب زبانشناسیا کن
آمیییییییییییییییییییییییییییییییییییییینننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن :joy::joy::joy:

6 پسندیده

نی نیه خیییییلی نازه :heart_eyes:
خودم بالا ۱۰ بار گوشش دادم

آمیییییین

3 پسندیده

یه چالش صوت کودکان راه بندازیم فیض ببریم :joy::joy::joy:

2 پسندیده

دیگه مقالاتت داره مثل ویکیپدیا پر از کلمات همراه با لینک مرتبط میشه
دست مریزاد پسر

به نظر من دیگه باید کم کم مسئولین مملکت به فکر بیفتن و یادگیری زبان انگلیسی رو از ابتدا مثل فارسی برای بچه ها شروع کنن

چون تو دنیای امروزی همه جای دنیا از زبان انگلیسی برای پیشرفت تو زندگی و ارتباط و معاملات و معادلات تجاری و غیرتجاری (از من بعیده این کلمات :sweat_smile:) استفاده میکنن

فکرشو بکن تو مملکت خودمون همه انگلیسی رو مثل بلبل حرف بزنن، چقدر میتونه شرایط عوض بشه؟

چون اینجا مثل کشورهایی مثل هند و تایلند و هنگ کنگ و یه سری کشور با مردم بی استعداد نیست

کلی آدم با استعداد اطرافمون هستن که حقشونه تو بهترین کمپانی های دنیا کار کنن

12 پسندیده

چرا خودمون بهترین کمپانی دنیا رو نسازیم ؟ :joy: والا ما توانشو داریم بگین بعله

5 پسندیده

:joy:
توانشو که صد در صد داریم، منم همینو میگم
ولی کمپانی ای که قرار باشه اینهمه معروف بشه که تو کل دنیا معروف بشه سالها زمان میبره

5 پسندیده

۱۰۰% تاثیرگذاره، متاسفانه تنها سد راه شیوه آموزشه که حداقل در آموزش و پرورش یک ریال نمی ارزه که اگه می ارزید تازه طرف برا ارشد و دکتراش به فکر زبان نمی افتاد.

آقا چرا ما همیشه برا بالابردن خودمون بقیه رو میکشیم پایین؟ :thinking::grinning: تمام کشورهایی که گفتید اتفاقا خیلی با استعداد و پرتلاش هستن، هند که مثل ایران قطب ریاضات جهانه و در امریکا هم خیلی خوب دارن میدرخشن. اون کشورهای تایلند و هنگ کنگ هم که حسابی تو تکنولوژی دارن بالا میرن.

9 پسندیده

چون حسودیم شد بهشون، فقط کافیه قیافه هاشونو با ما مقایسه کنی :sweat_smile: (شوخی)

به قول شما ما داریم چوب نظام آموزشیمونو میخوریم، اگه همه چی اصولی پیش بره ، شک نکن از همه بهتر میشیم، نگو که پتانسیلشو نداریم :smiley:

7 پسندیده

سلام این یه مورد رو از آقا مصطفی الهام گرفتم یه اشاره ای تو یکی از تاپیکا به این موضوع کرده بودند که بچه ها ۲۰ سال پست هم زبان میخونن و ما شرایطمون فرق داره.
ی جورایی ذهنمو مشغول کرد گفتم یکم بگردم ببینم چی میشه پیدا کرد :grinning:
دست شما درد نکنه شما لطف دارید :tulip:

متاسفانه با گوشی نشد باز کنمش :sweat_smile: فردا با کامپیوتر گوش میدم حتما نظرمو میگم
مرسی فاطمه خانومه عزیز :tulip:

فدای تو شاه :grinning::heart:

6 پسندیده

مقاله جالبیه
واقعا دیگه نمیدونم از چه کلمه ای استفاده کنم که از شما تشکر کنم
تشکر واقعا حق مطلبو ادا نمیکنه…:pray::pray::pray::pray:

5 پسندیده

خواهش میکنم. لطف دارید شما بزرگوار :tulip:

4 پسندیده

ای جانم
خیلی بامزه بود:heart_eyes::heart_eyes::heart_eyes::heart_eyes:

3 پسندیده

این خیلی باحال بود
ترکیدم از خنده:joy::joy::joy:
میدونم بحث جدیه

شرمنده یه مقدار پارازیت شدم

4 پسندیده

نه بابا این چه حرفیه :zipper_mouth_face:

من بحث جدی حوصله م نمیگیره توش شرکت کنم
یچیزی گفتم همینجوری

راحت باشید، شوخی کنید و از زندگی لذت ببرید :sunglasses:

4 پسندیده

باریک باریک :ok_hand::ok_hand:
خیلی خوف بود آقا کامبیز :blush:

آخییییییی :heart_eyes::heart_eyes:

آمییییییین یا رب العالمیییییین :joy::joy::joy::joy:
فقط دوجینش کن مشتری شیم :wink::stuck_out_tongue_winking_eye::heart_eyes::joy:

5 پسندیده

جان من یکی بیاد نظام آموزشی کشورهای مختلف رو با هم مقایسه کنه. کامبیز جان! تخصص خودته. @YoKambiz

قبلا هم در تالار گفته ام. دانش آموزهای هیچ کشوری در دنیا، زبان رو در مدرسه یاد نمی گیرند. به هزار و یک دلیل، که قبلا چند تاشو گفته ام. مهمترینش اینه که وقت نیست. زبان خیلی کار داره. درس ها زیاده.
یک نکته ی دیگه این که مردم توانایی زبان رو در اسپیکینگ می دونن. اما در واقع اسپیکینگ فقط یکی از مهارت هاست. سیستم آموزشی ما با تکیه بر لغت، گرامر و ریدینگ، پایه های ریدینگ و رایتینگ رو می سازه. ممکن یه جای دیگه، مهارت های دیگه رو در اولویت بگذارند.
یک دانش آموز، حداکثر نه ماه از سال، هفته ای دو تا سه ساعت در یک کلاس بالای سی نفر بدون امکانات آموزش می بینه. اگز دانش آموز سخت کوشی باشه، بیرون کلاس هم حداکثر همون قدر یا دو برابر در هفته کار می کنه. این مدت زمان کار، برای فراگیری زبان اصلا کافی نیست. در اصل هیچ‌ وقتی هدر نرفته. اما کافی نیست.

5 پسندیده

به قول شما کاشکی همه جوانب رو در نظر میگرفتن

من هنوز یادم نمیره چجوری فعل های عربی رو صرف میکردیم و معلم بخاطر اشتباهمون نامه دعوت اولیا میداد :expressionless:
اینجوری کی تونسته عربی صحبت کنه آخه؟!

5 پسندیده