سلام،
این اصطلاحات رو با شما در میون میگذارم:
Almost there: اصطلاحی هست به مفهوم «تقریبا داریم میرسیم». در واقع داریم میگیم : تقریبا داریم میرسیم به اونجا که میخواستیم برسیم!
مثال:
Don’t give up Mary, we’re almost there.
!Ready, set, go: یک اصطلاح هست برای شروع مسابقات. اینجا در این درس بجای go میگن let’s roll که همون شروع کاری هست که میخوان انجام بدن.
au contraire: به زبان فرانسه هست و به معنی on the contrary و در فارسی به معنی «برعکس»
Let up on:به معنی «رها کردن» «ول کردن»
مثال: He’s never gonna let up on you، یعنی اون ول کن ات نیست یا دست از سرت بر نمیداره.
Going to the light: یک اصطلاح احساسی هست که وقتی میدونیم کسی داره میمیره میتونه بکار بره.
Wingman: به معنی رفیق و یار و همراه
!You are so dead: یک اصطلاح هست مشابه چیزی که ما در فارسی وقتی از دست کسی یا کسانی شاکی هستیم میگیم «میکشمت!» یا «میکشمتون!»
Not half bad: وقتی از اینکه چیزی یا کسی خوب هست و انتظارش رو نداشتیم بکار میره. از ظاهرش به نظر میاد بار منفی داشته باشه اما معنی اش در دیکشنری هم surprisingly good هست.
مثال: The pizza wasn’t half bad. انگار یجورایی میگیم پیتزاش خوب بودا.
Go with: اینجا به معنی «همراهی کردن» هست.
You are just saying that: یک جملهی تعارفی هست وقتی کسی از شما تعریف میکنه و میخواهید بگید اینجوریا هم نیست…
مثال: girl 1: OMG you look so fabulous in that dress!
girl 2: aww, i know you’re just saying that!
girl 1: no babe, i really mean it!
البته کاربرد دیگه هم داره که مربوط به این درس نمیشه. اون هم وقتی هست که کسی حرفی میزنه که میدونیم داره بیخود میگه و به قول معروف حرف مفته. تو این حالت معنی اش میشه چیزی تو مایه های «آره جون خودت!» یا «همینطوری یه چیز میگیا!»
این تاپیک مربوط به بخش« 5بخش » در نرمافزار «زوم» است. : « عصر یخبندان- ذوب »