همونطور که قبلا بارها و بارها گفتم، یادگیری alternative یا جایگزینهای یک کلمه برای یک زبانآموز حیاتیه. ویدئوی امروز، از سری ویدئوهاییه که توش جایگزین یه کلمهی پرکاربرد رو بهتون آموزش دادم. کلمهی متداول امروز “always” هست که بارها و بارها حین حرف زدن ازش استفاده میکنیم و اکثر زبانآموزان شاید هیچوقت به این فکر نیوفتن که براش دنبال جایگزینهای مختلف باشن.
اگه حوصلهی خوندن توضیحات رو نداری ویدئوی زیر رو از دست نده!
ویدئو
توضیحات
میشه به جای always از این موارد استفاده کنی:
constantly
این واژه بسته به قالب میتونه مفهوم همیشه هم بده. اما معنی اصلیش دائما یا پرتکراره.
The direction of the wind is constantly changing.
مسیر باد دائماً در حال تغییره.
regularly
به مفهوم «به طور منظم» هستش که میشه ازش برای این مورد هم استفاده کنی.
Accidents regularly occur on this street.
همیشه تو این خیابون تصادف پیش میاد.
continually
به مفهوم ادامه داره که میتونی ازش در برخی شرایط به جای always استفاده کنی.
They argue continually.
اونا به طور پیوسته دعوا میکنن.
perpetually
این یه فرم رسمیه، معمولا تو کتابها زیاد میبینیش ولی تو مکالمات کم شنیده میشه. به مفهوم دائماً.
She’s perpetually asking me for money.
دائم ازم درخواست پول میکنه.
all the time
بهترین جایگزین برای always از نظرم همینه. به مفهوم همیشه.
John keeps nagging me about my smoking all the time.
جان همیشه سرم بابت سیگار غر میزنه.
invariably
به مفهوم هموارست. که در برخی قالب ها میتونی جایگزین always کنیش.
Mark was invariably late.
مارک همواره دیر میکرد.