چالش کتاب کاغذی 📜

جواب حقی بود:joy:

4 پسندیده

سوال دیگه ای بود،در خدمتم:wink:

4 پسندیده

سلام سمیرا خانم
مرسی عالی بود توضیحات شما
من اگه بخوام کاری رو انجامش بدم و واقعا مصمم بشم انگار تصمیم کبری گرفته باشم
جدی هستم و سریع در انجام
کلا کارها رو جدی می گیرم.

3 پسندیده

سلام.
این یه ویژگی عالیه که دارین و فکر می کنم با تمرین به دستش آوردین. یعنی اوایل اینطور نبوده و کم کم با برنامه ریزی و مصمم بودن روی هدفتون یادش گرفتین. درست می گم؟

4 پسندیده

بله دقیقا همینطوره که می فرمایید من اگه بخوام برای خودم و یا خانواده کاری انجام بدم. اولا که اولویتم کار برای خانواده س و نیاز هاشون و بعد اولویت دوم خودم
مثلا بیرون باشم اصلا نمیتونم چیزی را بگیرم و تنها بخورم با این امر اولویت دادن به اونارو تمرین کردم.
خلاصه ریاضت داره ولی لذتش اذیت شدنه را پوشش میده و برای کارها هم همینطور وقتی کاری بخوام بکنم اگه دنیا داره از هم میپاشه من کاری که بهم محول شده از طرف خانواده و دوست انجام میدم و تمرکزم روی کارمه
ممنون از ارسال این خلاصه ی قشنگ کتاب

3 پسندیده

خوشبختانه می شه تمرینش کرد و متوجه شدم که شما هم با تمرین بهش رسیدین .
چند سال پیش مادرشوهرم رو به خواهر شوهرم حرف قشنگی زد که شد الگوی رفتاری من و آویزه ی گوشم .
بهش گفت تو ده بار هم از جلو این لیوان آبی که خوردی بیای و بری ، هیچ کس جز خودت برش نمی داره و هیچ چیز جز بار ذهنی برات نداره که نکنه بهش بخورم ، آبش نریزه رو فرش و … .
یه بار خم شو و برش دار و خودت رو رها کن .
حالا اینو تو خودم سعی می کنم شخصی سازی کنم ،
چه برای کارهای ساده مثل ظرف شستن که هر چه به تعویق بندازم آخرش باید خودم انجامش بدم ، چه ارسال فاکتور برای مشتری و درخواست تسویه حساب :face_with_spiral_eyes:

وقتی آخرش باید خودم انجامش بدم ، بزار سختی یک چیز رو بکشم ! انجام اون کار تا جوش خوردن برای اتمام تایمم !!!

3 پسندیده

خدا عمرشون بدهد ما هر چی داریم از بزرگترها داریم.
موفق باشید به امید موفقیت با توکل به خدا

2 پسندیده

سلام به همه عزیزان

جای خای سلوچ صوتی رو آورده با گویندگی آقای محمود دولت آبادی :slightly_smiling_face:

برای دوستانی که این نویسنده دوست دارند :bouquet:

2 پسندیده

دو قرن سکوت، نوشته عبدالحسین زرّین کوب

خوندن این کتاب یک ایرانی میهن دوست رو ناراحت میکنه. ولی بر این باورم که باید با تاریخ کشورمون آشنا بشیم تا دوباره تاریخ برامون تکرار نشه. این کتاب نگاهیه به تاریخ ایران از زمان فروپاشی حکومت ساسانیان به دست اعراب مسلمان تا پیدایش نخستین حکومت مستقل ایرانی به دست طاهریان. در این کتاب درباره چرایی سقوط ساسانیان، اثرات فاجعه بار بورش اعراب به ایران و جنبش های دینی و سیاسی صحبت میشه.

وقتی بدبختی و عقب افتادگی کشورم رو در این روزها می بینم ریشه اش رو در یورش اعراب به ایران پیدا میکنم. منظورم این نیست که زمان ساسانیان همه چیز گل و بلبل بوده ولی ای کاش چنین اتفاقی در تاریخ نمی افتاد. ای کاش خسرو پرویز اون اشتباهات رو مرتکب نمیشد و ای کاش رستم فرّخزاد به اون شکل کشته نمیشد… بگذریم.

فایل نسخه قدیمی و سانسور نشده کتاب رو در زیر میذارم:

Two-Centuries-Silence-old-1330-ketabha.pdf (9.7 مگابایت)

خواهش میکنم. شما لطف دارید. براتون بهترین ها رو آرزومندم. :hibiscus: :hibiscus: :hibiscus: :rose: :rose: :rose:

6 پسندیده

چنین گفت بودا
دماپادا (راه حق)

ab56581cb7dc48c681afd3096b806b56

این دو کتاب رو برای آشنایی با آیین بودا پیشنهاد میکنم. بنظرم در زبان فارسی این دو کتاب خیلی خوب فلسفه و اندیشه بودایی رو پوشش میدن. کتاب چنین گفت بودا ترجمه بخشهای مختلف از متون کهن بودایی با ترجمه ای بسیار روانه و کتاب دوم هم ترجمه یکی از مشهورترین نوشته های بودایی هستش که از زبان اصلی (زبان پالی) ترجمه شده. مترجم فرهیخته یک مقدمه بسیار خوب هم درباره اندیشه بودایی در آغاز کتاب نوشته و درباره زندگی و آیین بودا توضیح بسیار خوبی داده.

مطالعه گفته های بودا آرامش خاصی به من میده. بودا حرف های کاربردی زیادی برای این جهان پر از رنج داره که قطعا ارزش بارها خوندن رو دارن.

این هم بگم که استاد ملکیان کتاب دماپادا رو به عنوان یکی از ده کتاب اثرگذار معرفی کرده اند:

پاسخ مصطفی ملکیان به چالش معرفی ده کتاب اثرگذار • صدانت

5 پسندیده

عصیان، نوشته یوزف روت

این رمان کوتاه و اثرگذار رو چند سال پیش خوندم و در ذهن و ضمیرم ماندگار شد. داستان درباره یک کهنه سرباز به نام آندریاس هست که پس از پایان جنگ جهانی اول میخواد دوباره وارد جامعه بشه. او معتقده که جهان بر پایه عدالت اداره میشه و خدا و حکومت همواره به فکر شهروندان هستند. ولی روند داستان به گونه ای پیش میره که تمام باورهای آندریاس نیست و نابود میشه و نویسنده پایان کتاب رو با نقل قول های کوبنده و ماندگار به پایان میرسونه.

مطالعه این رمان زیبا رو به همه دوستان پیشنهاد میکنم.

علیه توست که من سر به عصیان برمی‌دارم، نه علیه آنها. تو مقصری، نه مزدورانت. تو میلیون‌ها دنیا داری ولی نمی‌دانی چه باید بکنی؟ قدرت مطلقت چه بی‌اثر است! آیا کوهی از وظایف بر گردنت است و نمی‌توانی آنها را از هم تفکیک کنی؟ عجب خدایی هستی! آیا قساوتت حکمتی است که ما از آن سر درنمی‌آوریم؛ پس چه ناقص خلقمان کرده‌ای! اگر محکوم به رنج بردنیم چگونه است که همه یکسان رنج نمی‌بریم؟ اگر رحمتت برای همه کافی نیست، دست‌کم عادلانه تقسیمش کن! اگر گناهی مرتکب شدم، نیتم آن بوده که کار خوبی انجام دهم! چرا نگذاشتی به پرنده‌های کوچک غذا بدهم؟ اگر تو خود به آنها غذا می‌دهی پس چه بد این کار را می‌کنی. آه ای‌کاش که هنوز می‌توانستم انکارت کنم. اما تو اینجایی. تنها، بی‌رحم، ابدی، توانا بر همه‌چیز، قادر مطلق و بالاترین مرجع؛ و هیچ امیدی نیست که مجازات شامل حال خودت شود، که مرگ تو را فرابخواند، که دلت به رحم بیاید. من لطفت را نمی‌خواهم! مرا به جهنم بفرست!

(بریده ای از رمان عصیان، نوشته یوزف روت)

5 پسندیده

خاطرات بچگی ام چیزیه که خیلی برام باارزشه و اون رو با هیچ چیزی عوض نمی کنم. والدینم همیشه و همه جا هوای منو و خواهر برادرم رو داشتن و بهمون یاد دادن چطور زندگی کنیم که حال دلمون هم خوب باشه.
راستش تا قبل از خوندن این کتاب ،اون قدر عمیق فکر نمی کردم که والدینی باشند اینقدر سمی . والدی که دست روی بچه اش بلند کنه، با ناسزا و فحش هاش باعث شکسته شدن اعتماد به نفس و عزت نفس بچه اش بشه و توی همون بچگی تله های شخصیتی براش به وجود بیاره که آینده و زندگی زناشویی اش رو تحت تاثیر قرار بده .
این کتاب رفتارهای والدین سمی و تاثیراتی که روی بچگی و بزرگسالیشون می گذاره رو به خوبی با مثال توضیح می ده . شاید خوندن این کتاب راهنمای خوبی باشه برای کسانی که با وجود تلاششون باز اون طوری که می خوان زندگیشون پیش نمی ره . حتی می تونه والد بهتری از ما بسازه.

پی نوشت : عکس از اینترنت، کتاب رو به کتابخونه پس دادم:shushing_face:

6 پسندیده

سلام مرسی از توضیحات تون
بسیار عالی توضیح دادین
توی کتابفروشی ها دیده بودم ولی از اسمش ترسیدم و حتی بازم نکردم که ببینم در مورد چیه هرچند اسمش کاملا معلومه که چیه.
متشکرم از روشن کردن چراغ تالار با حضورتون و چراغ قوه ی این تاپیک

1 پسندیده

درود بر شما اقا مصطفی
کتابی هم مونده که نخونده باشید؟!؟
شما منو یادِ یکی از دوستانِ خدمتم میندازید.
ایشون از بچگی یه کتابخونه ی بزرگه توی خونشون داشت و هر کتابی رو ازش میپرسیدم خونده بود:open_mouth:🫨

3 پسندیده

ممنون آقا مصطفی:slightly_smiling_face:

تو نگاه اول ،شاید کسی فکر کنه که من که والد سمی نداشتم، خب خوندنش چه فایده ولی نکات زیادی توش بود که وقتی می خوندم با مثال هایی که دورم بود ،دلیل رفتار بعضی آدم ها رو می فهمیدم. این که بعضی ها چرا اینقدر خجالتی و کم رو هستند، چرا بعضی ها اعتماد به نفس پایینی دارن و … .
و حتی دیدم بعضی از کلماتی که استفاده می کنم چقدر می تونه توی روحیه فرزندم تاثیر بزاره.

یه نکته از کتاب رو بگم که مهم نیست والد باشی یا نه و کلی هست:

“گاهی کسی در حقمون ظلمی می کنه و به ما می گن ببخشش، ببخشی ذهنت آروم میشه و راحت تر با این قضیه کنار میای!
ولی بخشیدن به این راحتی که می گن نیست، مثل زخمی که هنوز ترمیم نشده و باند پیچی اش کنی.
برای بخشیدن باید اول اون زخم مداوا بشه. برگردی عقب و با اون زخم روبرو بشی. تو حتی این حق رو داری که نبخشی . چون کسی که بهت اون ضربه رو زده هم آگاه بوده، پس از شکنجه خودت که چرا نمی تونم ببخشم و یادم نمیره ،دست بردار.”

1 پسندیده

حالا یه سوال هم بپرسم.
خیلی دوست دارم در مورد تله های شخصیتی بیشتر بدونم. زخم هایی که از کودکی بهمون وارد میشه .کتابی توی این زمینه سراغ ندارین؟
کتابی ،پادکستی ،مطلبی ؟

1 پسندیده

درود بر آقا فرنام عزیز.
شما خیلی به من لطف دارید.
کاش همونطور بود که شما گفتید ولی کتاب های زیادی هست که نخوندم و امیدوارم در آینده فرصت خوندشون رو پیدا کنم. :rose: :hibiscus: :rose: :hibiscus:

4 پسندیده

سلام سمیرا خانم
شما لطف دارین چشم اگه کتاب یا مطلبی یافتم حتما گزارش به شما می کنم.
بچه های من بزرگ هستند و دیگه وقت ازدواجشون هست و سعی کردم همیشه با گفتن اینکه اشتباه کردم منو ببخش هم جرات مقصر شدن و گذشت رو یادشون بدم میدونم دغدغه ی شمام مث همه ی پدر مادرای دلسوز و مهربون اینه که بهترین رفتار رو داشته باشید و یاد بچه ها هم بدین ولی تجربه ای که من تا حالا داشتم اینه که باید خودمون راه ها و رفتارهای خوب رو بریم تا اونا هم روی خط ما برن و خوشبختانه از نظر تربیتی همسرم قانونمند و منظم و پیگیر هستند منم هستم ولی بخاطر مشغله ی کاری کمتر.
پدرم فوق العاده سخت گیر بودن
مادرم با گذشت و فداکار

3 پسندیده

سلام دوستان کتابخوان زبانشناس
کتاب " هر دو در نهایت می میرند "عالی نه ولی خوب بود

بخش هایی از کتاب که به نظرم جالب توجه بود:

زندگی کردن، نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین

جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتی‌ها برای آن ساخته شده باشند.

این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است.

کسانی رو که دوستشون دارید پیدا کنید و هرروز رو مثل یک زندگی تازه شروع کنید

5 پسندیده

تشکر از شما خانم گرامی
از معرفی کتاب و از زنده نگه داشتن چالش با کتابی با مضمون عشق به زندگی
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

2 پسندیده