مشارکت در ترجمه

سلام
بخش هایی از کتاب راه زبانشناس رو ترجمه کردم

A Language Adventure. Sciences Po
به اندازه ای خوش شان بودم که از دولت فرانسه برای بار دوم، به مدت دوسال بورس تحصیلی گرفتم و رفتم پاریس، در آنجا وارد موسسه علمی مطالعات علوم سیاسی فرانسه شدم. همچنین این مدرسه به نام Sciences Po, (مؤسسه مطالعات سیاسی پاریس که معمولاً با عنوان مختصر سیانس‌پو از آن یاد می‌شود، ) در نزدیکی کلیسای سن ژرمن، در بخش مرکزی قرون وسطایی پاریس قرار داشت. اون منطقه دقیقا خارج از حوزه لاتین زبانان یا اقامتگاه دانشجویان بود. “سیاس پو” به خاطر داشتن فارغ التحصیلات فرهیخته ای چون پیر ترودو صدر اعظم کانادا به خود می بالد.
فرهنگ و [مکتب] تدریس در سپاسپو با امریا شمالی متفاوت بود‌. در اونجا بیشتر تاکید بر آموزش واقعیت ها بود و قادر بود اون ها رو بر اساس فرمول [و قانون] زمان-احترام به سرعت طبقه بندی کند. هنور در خاطر هست که یک استادتمامِ رشته حقوق بهم میگفت " قالب همیشه از محتوا مهمتر است"
در سیاس پو روش های طبقه بندی ایده ها و افکار شما خیلی آسون بود. هرچیزی که شما قصد گفتنش داشتید و میخوایید به زبان بیارید دارید در قالب فرمول زیر قرار میگیرد. مقدمه، بخش اول، بخش دوم، نتیجه گیری.
این مطلب اهمیت زیادی دارید که بخش اول و دوم حدودا به اندازه هم باشد. در شرایط ایده آل، ارائه بخش اول همان دیدگاه یا تز، بخش دوم در نقطه مخالف (بخش اول) یا آنتی تز، و ارائه نتیجه گیری به معنی شفافیت یا همان سنتز است.
[سه تایی تز، آنتی تز، سنتز ((فرانسوی)برای توصیف ایده فیلسوف آلمانی فریدریش هگل به کار می‌رود.]
این مطلب مورد تاکید، بر مبنای ارائه منطقی و متعادل اطلاعات است که یک نظم و ترتیب قابل استفاده برای برقراری ارتباط در زبان های خارجی است‌ .
این تکتیک منو در سازمان دهی مقالات و دست نوشتهایم به زبان فرانسه کمک کرد‌ در صورتی که من قبل از همه یک نوآموز زبان خارجی بودم…
هنگام نوشتن یا حرف زدن به یک زبانی خارجی این موضوع به صورت خاص مهم است که یک فرمول مبنایی برای دسته بندی افکار و اندیشه هاتون داشته باشید‌، در غیر این صورت (نداشتن فرمول اساسی) میتونه به آسانی باعث سرگردانی شما بشه، به خاطر که شما کنترلی بر روی زبان جدید ندارید.
به صورت واضح، نوشتن یک گزارش اقتصادی، یا نوشتن یه مطلب فلسفی یا نوشتن یه مقاله علمی و دانشگاهی همه مستلزم این است که شما اطلاعات را به روش های مختلف طبقه بندی کنید. در حالت بالا شما به یک ساختار رسمی نسب به زمانی که شما میخوایید به حالت محاوره و غیر رسمی صحبت کنید بسیار نیازمند هستید… ترجیح ساختارهای ( نگارشی) برای چنین نوشتارهایی، از یک فرهنگ به فرهنگی دیگر یکسان خواهد بود. به هر حال، هر وقتی که به یک زبان خارجی مینوشتم ، به خصوص که فرانسه اولیش بود، احساس میکردم عبارات منفردی که مینویسم دقیقا شبیه همان هایی بود که در محاوره صحبت می کردم… در ذهنم بین زبان نوشتاری و گفتاری وجه تمایزی قائل نمی شدم. به طوری (گمان می کردم) بی شک اون ها یکی هستند. همیشه تلاشم رو می کردم که تا حد امکان‌اون دوتا رو شبیه بهم بکنم. من‌این روش رو به همه نوآموزان زبان های خارجی به عنوان روشی برای پیشرفت در سنجش درستی زبان گفتار از زبان نوشتار پیشنهاد میکند.
دوره های درسی در سیاسپو خیلی هیجان انگیز بود.
محبوب ترین استاتید دانشگاه مثل ژان باپتیست دوروسل، سخنرانی هایشان سرشار از مخاطبین بود.
واقعیت های فراوانی بهمون یاد دادن و اساتید در نظراتشون قاطع و اغلب همراه با عصبانیت های کنایه آمیز بودند. اون ها به ایده پردازی دانشجویانشون علاقه ای نداشتند. یه جورایی هنوز این جو رو نسبت به حالتی که در دانشگاه مگ گیل احساس می کردم و پشت سر گذاشته بودم‌‌ پر التهاب تر یافتم
محافل روشفنکران انگلیسی زبان کانادایی در مقایسه با فرانسوی ها تحمل کمتری نسبت به اصالت واقعی خودشون دارند. این جنبه به طور ویژه دلیلی بر صحت سپهر سیاسی زمانه است
متعقدم دلیل این موضوع، روش سنتی یادگیری عمیق تر و اعتماد به نفس زیادتر روشنفکران فرانسوی است.
فرانسوی ها به بیان ظریف و درست و صحیح نسبت به خودشون اهمیت زیادی میدهند.
ارائه شفاهی و خواندن یک انشاء، مهمترین امتحان برای دانشجویان در سیاسپو بود.
به دانشجویان فرصتی اندک برای طبقه بندی ( اطلاعات) و یک ربع ارائه (شفاهی) در حضور یک هیئت بلندپایه از اساتید، بر مبنای موضوعات انتخاب شده تصادفی، میدهند.
دانشجویان بر روی توانایی بیان نظرات و دیدگاهاشان در یک چارچوب منطقی و منصفانه راجع به متحوای یا اطلاعات واقعی که آنها آماده کرده بودند قضاوت میکنند.
امروزه این تمایل وجود دارد که زبان گفتاری را به صورت متفاوت از زبان نوشتار تدریس کنند. من با این روش مخالفم. زبان گفتاری شبیه زبان نوشتاری اثرگذار است. واضح، ساده و با دقت .
این در حالی است که گویندگان بومی میتوانند در زبان محاوره کمی شلخته و بی نظم صحبت کنند. اعتقاد ندارم به اینکه این موضوع حتما باید به عنوان یک مدل در زبان آموزان جدید، تدریس شود. تازمانی نوآموزان در استفاده از زبان راحت و مسلط شده باشند، صحب کردن به زبان عامیانه و از استفاده گویش محاوره ای بیش از اندازه، برای افراد غیر بومی مناسب نیست. زبان آموزان باید تلاش کنند آنگونه که مینویسند، صحبت کنند. همیشه تلاشم بر این است که موقع صحبت کردن به یک زبان خارجی، جملات و عبارات را به صورت شفاف دقیقا مثل زمانی ادا کنم که اون هارو مینویسم…
من از سبک های بیش ازحد محاوره ای و یا سبک های خیلی پیچیده ی نوشتاری اجتناب میکنم.
در این روش، تمرینات منظم نوشتاری میتونه کمک شایانی و بزرگی به یادگیری درست حرف زدن بکند.

A Language Adventure. Travel And Culture
فرانسوی ها به خاطر داشتن منطق به خودشون
مباهات میکنند. هرچیزی که در مقابل منطق و استدلالشون قرار بگیره غلط هست و با بی رحمی تمام بهش حمله میکنند.به همین خاطر خلی هاشون گاهی اوقات متکبر و نامهربان به نظر میرسند‌.
به هرحال، کشور فرانسه برای من، نه فقط یک کشور پویا هست بلکه در مهمان نوازی درجه یک است.
دریافت یک بورس تحصیلی این اجازه رو به من داد که بتونم از دو سال آخر اقامتم در فرانسه لذت ببرم.
من در سراسر اقامتم در فرانسه از اتمام اقشار این کشور مهربانی و رفتار سخاومندانه مشاهده کردم…
خیلی از اوقات در حومه شهر رایگان سوار ماشین میشود و اغلب به وعده های غذایی و ماندن در منزل شهروندان دعوت میشدم.
احساس مسئولیتم در قابل فرهنگ و زبان فرانسه داشتم به ایجاد یک پل ارتباطی بین مردم فرانسه کمک شایانی کرد.
مطمئن بودم اگر یه انگلیسی زبان معمولی مانده بودم هیچ وقت چنین امکانی برام فراهم نمیشد.
در فرانسه خیلی از انگلیسی زبانان امریکای شمالی در یادگیری زبان های جدید بسیار موفق بودند
این قضیه خیلی مرسوم هست که معمولا غیر انگلیسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی تلاش میکنند.
در هر صورت این‌ رویه به علت پرفایده بودن منحصر به فرد زبان انگلیسی اجتناب ناپذیر است ، برای آن دسته از انگلیسی زبانانی که هرگز پرمایگی شخصی یادگیری یک زبان جدید را تجربه نمی کنند یه ضرر بزرگ محسوب میشه
گشت و گذار در مناطق ییلاقی و بازدید از روستاها و شهرک های تاریخی و گفتگو با مردم‌ فرانسه برام دل انگیز بود. مانند سایر کشورها فرانسه دارای لهجه های منطقه ایست. وقتی به یک زبان خارجی صحبت میکنید مجبورید به منظور بدست آوردن لهجه بومی زبانان از یک بومی زبان تقلید بکنید. در این مورد معنای این کار این هست که من به لهجه پارسی در پارس و به لهجه های مناطقرجنوبی در مناطق مدیترانه ای و به همین ترتیب به سمت جلو صحبت میکنم…(یعنی در هر منطقه به لهجه محلی همان منطقه صحبت میکنم). حداقل در همون اوایل، اجتناب از این نوع مکالمه سخت است. اما این مسئله نشانه خوبیست، از آنجا که نشان میدهد با دقت تمام به تلفظ و آواهای بومی زبانان گوش میکنید.
با این اوصاف احساسم اینکه برای یک غیر بومی زبان، انتخاب و اتخاد قالب استاندارد گفتگو به جای لهجه های منطقه ای ، بهترین روش است. در همه کشورها چارچوبی از زبان وجود دارد که استاندارد در نظر گرفته میشه. این امکان مجود داره که در شهر تور، فرانسوی صحبت میکنند در شهر پکن (پایتخت پکن) به زمان ماندری صحیت میکنند و در شهر توکیو به زبان ژاپنی حرف میزنند

گوش دادن به لجهه محلی گوینده زبان خارجی همیشه مفرح و سرگرم کننده است اما احساس بی طرفانه و غیر جانب دارانه داشتن نسبت به تلفظهای استاندارد، معمولا رویه عاقلانه ای است.
(اما رویه عاقلانه آن است که نسبت به تلفظ های استاتدار احساس بیطرفانه داشته باشیم)
انگلیسی کشور کانادا مثال بارزی از قالب استاندار و طبیعی زبان انگلیسی است. در روش مشابه برای نوآموزان زبان بهتر این است که از اصطلاحات عامیانه و محاورات بی ادبانه استفاده نکنند.
بسیاری از اصطلاحات عامیانه فرانسوی یا همانگونه که آرگو ( گویش خاص فرانسوی ها) گفته میشه، من هنوز متوجه اون ها نمیشم. این ندانستن باعث درسر من نشده. معمولا در مطالعاتم با اون ها روبه رو نمیشم اما انتظار ندارم که وقتی صحبت میکنند از اون ها استفاده نکنم. ( یعنی این اصطلاحات عامه بیشتر در صحبت کردند استفاده میشه تا کتاب خواندن).
برخی از زبان آموزان در استفاده از اصطلاحات عامیانه قبل از اینکه دونند ازش چطور استفاده کنند، شتاب زده عمل میکنند.من فکر میکنم یه غیر بومی زبان به بهترین شکل استاندارد و صحیح گفتگو میکنه.
تاریخ فرانسه تاریخ مردمی متفاوت است که اروپا رو ایجاد کردن. برخی نمونه های اولیه از مجسمه سازی و نقاشی های انسانی در غارهای بخش جنوب غربی فرانسه است که متعلق به تاریخی متجاوز از 20000 سال است. در زمان فتح رمیان بیش از 2000 سال پیش، گول سلتیک های در فرانسه مسلط بودند. Celtic Gau گروهی از مردی سلتیک زبان قاره اروپا محسوب میشوند که در عصر آهن و رومیان میزیسته اند ) هرچند مستعمرات یونان در جنوب وجود داشتند قبایل مختلف دیگر در شمال و مردمان باسکی باستانی (مردمی که در بخش غربی کوه‌های پیرنه در فرانسه و اسپانیا زندگی می‌کنند) در جنوب غرب میزیسته اند. رومیان باعث ایجاد تمدن و شهرسازی شدند و زیرساخت های مهندسی رو ایجاد کردند که هنوز آثارش در آمفی تئاترها و جاده ها و گذراب ها سالم مانده و امروزه توریست ها میتوانند از آنها دیدن کنند مخصوصا در جنوب فرانسه. رومیان با خودشان سنت اَشپزی مدیترانه ای را آوردند مانند نان، روغن زیتون و شراب…
فرانسه جامعه ای با گستره مختلفت از فرهنگ ها و سنت های متناجس است همانطور که بیشتر کشور ها اگر شما به باندازه کافی به عقبه و گذشته اونها برگردید به این شکل هستند. این تنوع اجتماعی بازتاب دهنده انواع افسانه های اصیل فرانسوی است. خیلی اوقات فرانوسی ها به روی تبار و دومان فرانوسی خودشون تکیه میکنند. در دیگر زمان ها فرانسوی ها به ریشه های لاتین خودشان افتخار میکنند و از این لحاظ با مردم شمال اروپا نسبت به مردم مدیترانه درک متقابل بیشتری دارند. بی شک ادبیات و هنر فرانسویان تحت نفوذ منابع رومیان کلاسیک و مصر عهد باستان بوده است. در عین حال قهرمانان اولیه فرانسه شامل
کلوس، پپلوقف، شالماقتل و شالدماین همگی فرانک های آلمانی بودند. ( فرانک های آلمانی گروهی از مردم با ژرمنیک زبان بودن که در قرن پنجم به غرب امپراطوری روم حمله کردند…
دلواپسی های مرتبط با خوردن و آشامیدن یکی از ویژگی های غالب فرهنگ توسعه یافته فرانسه و یکی از موضوعات قابل گفتگو همه سطوح اجتماعی است.
فرانسوی ها متوجه شدن که مشتاقانه و با ظرافت صبحت کردن درباره یک موضوع خاص، یک بخش بزرگ از لذت هاست. پس از مدت طولانی که از تحصیلاتم در فرانسه گذشته بود این فرصت رو داشتم که گروهی از مدیران صنعت چوب ژاپن‌ را در توری از کارخانه فراوری چوب در فرانسه رهبری کنم.
یادم‌هست در وهله اول به یک کارخانه درب و پنجره پیشرفته در بندر تولوز فرانسه رسیدیم… برای دقایق زیادی هئیت نمایندگان وقتی که میزان فرانسوی ما مشغول توضیح های تصویری بود در حالت انتظار ماندند. اعضای تور ژاپنی من صبورانه نشسته بودند و گوش میکردند. اما در نهایت آنها میخواستند بدانند که کلیت بحث و استدلال درباره چیست. من توضیح دادم که میزبانان فرانسوی ما در حال توضیح داد آنچه بودنو که قرار بود برای نهار داشته باشیم. هنوز به خاطر دارم که وعده غذایی من سالاد سنگدان گرم ( این سالار مخصوص کشور فرانسه است و مخلوطی از سنگدان مرغ، سیب زمینی و گوجه فرنگی و چندین نوع سبزی است.) و تاس کباب لوبیا و گوشت بود که زیر یک درخت کاج در بیرون یک قصر مدیترانه ای میل کردیم. اعضای کارخانه که ما بازدید کردیم خیلی قابل رویت و دیدار نبودند. به همراه زبان و فرهنگ فرانسه مثل دیگر فرهنگ ها یک قرابت با یک نوع غذا وجود داره که یک بخش با اهمیت یادگیری زبان و فرهنگ است. همگرایی پیرامون سبد غذایی میتواند بهترین روش براس یادگیری از محیط باشد.
سیسیرو سیاستمدار و سخنور رومی تعریفی از این همگرایی ارائه داده به این صورت که " به همراه دوستان نهار بخورید زیرا آنها زندگی کردن را به شما هدیه میدهند. اینگونه میل داشتن به برقراری ارتباط با بیشتر غذاها وجه مشترک برای همه زبان ها و فرهنگ هاست و بدون شک ریشه در به اشتراک گذاشتن جستجوهای ماقبل تاریخ داشته است.

این ویژگی احساس تعامل متقابل بین مردم‌ را مستحکم میکند. به عنوان یک دانشجد کم بضاعت اغلب اوقات شانش خوردن و لذت بردن از غذاها باکلاس رو نداشتم. به هر حال وقتی در جنوب فرانسه کنار جاده می ایستادم و برای راننده کامیون ها برای سواری شدن مفتی علامت میدادم اوناها من رو بع یک نهار کامل همراه با شراب مهمان می کردند.
حالا اون ها چطور بعد از خوردن نوشیدنی های مست کننده به رانندگی ادامه میدادن برای من به صورت یک معما است. من فهمیدم که کنترل بر روی رانندگی و مشروب الکی در سال های آخیر در فرانسه بسیار تشدید شده…

Hitchhiking in Europe
یقین دارم در اون سال سراسر اروپا از اسپانیا تا سوئد تا ایتالیا در نهایت آلمان و تمام کشورهای در این بین رو به صورت رایگان مسافرت کردم.
برای بررسی و کاوش تاریخچه و جغرافیاو ملاقات با مردم اروپا و تمرین زبان های اونها راه بهتر ازین نبود.
متاسفانه ماشین سواری مجانی به همان راحتی که قبلا بود دیگر نیست… محل اقامتم بسیار متفاوت بود.
اکثر اوقات محل اقامتم در خوابگاهی مجردی بود که بهترین مکان برای کسانی که از دیگر کشور ها به آنجا سفر میکنند بود.
اغلب با مسافرانی که یک کوله پشتی بزرگ داشتند در حالی که شست دست را به سمت جاده گرفته بودند و در انتهای جاده منتهی به شهر در کنار بک درخت ایستاده بودند برخورد می کردم. به همین صورت همه ما در تلاش بودیم که با ماشین سواری رایگان به مقصد بعدی برسیم.
در مسیرم از رشته کوه های آلپ فرانسه به سمت دریا مدیترانه، کنار جاده بادخیز ناپلئون دراز کشیده بودم، در حالی بیدار شدم که بدنم یخ کرده بود‌، در عوض، روز بعدش قبل از رسیدن به دریای شهر نیس؛ توانستم در کنار مزارع اسطوقدوس زیر آفتاب ملایم یه چرت بزنم و گرم بشم. من در پارک ها، داخل گودال ها، روس شن های سواحل و در هتل های مختلف خوابیدم.
راجع به دو اتفاق، یکی در شهر بوبلیگن آلمان و یکی دد شهر پغپینیو فرانسه، من به زندان محلی وارد شدم و با مهربانی تا صبح همون جا بهم اقامت دادن‌. من مرتکب جرمی نشده بودم اما دیروقت بود و باران میبارید.ماموران زندان از اینکه هم صحبت پیدا کرده بودند خوشحال به نظر میرسیدند. در هر دو اقامتگاه من فقط مهمان بودم که در عین سادگی اما تمیز بود.
مسیرهای همیشگی مرا از جنوب فرانسه میبرد، میدی, (پیراهن محلی و سنتی زنانه با دامن متوسط) به همراه دهکده های سنگی عجیبش، پوشش گیاهی خشک مدیترانه های، آثار باستانی رومیان، شهرهای تاریخی نظیر شهر اوینون (درجنوب خاوری فرانسه) شهر نیمز و آرل و پیرمردهایی که در میدان شهرک شنی بولی بازی میکنند. دمای هوا در تابسنان به راحتی از ۴۰ درجه سیلسیون فراتر میرفت. از اینجا به بعد، در اوایل دهه 1960 یک مقصد مناسب برای ماشین سواری مجانی به سمت اسپانیای زمان فرانکو ادامه مسیر دادم. لغات و دستور زبان اسپانیایی مشایه فرانسه است. از این رو هر دو زبان میتوانند به عنوان گویش لاتین درنظر گرفته شوند. با مقداری کمی مطالعه و خواندن منابع اسپانیایی و گفتگوی روزمره با اسپانیایی های پرحرف و مهربان، توانستم مهارت زبان اسپانیایی خودم رو به یک سطح قابل قبولی برسانم. اولین برخورد با شهر بارسون، هنگامی اتفاق افتاد که من روی یک اتوبوس شهری پرازدحام رفته بودم و توسط افراد بی ملاحضه زیر دست و پا لگدمال شدم. اون ها به اعتبار اینکه کوله پشتی به همراه داشتم منو کمک کردند و مطمن شدند که از آدرس خوابگاه ارزان اطلاع پیدا کردم و سپس منو به نوشیدن شراب در میکده محلی دعوت کردند‌. همه ما از یک پارچ اشتراکی شراب می نوشیدیم با یک دهانه و لوله دراز که درطول بازو نگه داشته میشد تا اینکه یک جریانی از شراب بتواند داخل دهانشون جاری بشه.

3 پسندیده

خیلی هم عالی، ممنون از لطفتون. به همکاران اطلاع میدم بررسی کنن :rose::rose:

1 پسندیده

سلام… همکارمون ترجمه تون رو چک کردن و نیاز به ویرایش در ترجمه‌تون وجود داره.
اگه تمایل دارین که روی اپ بارگذاری بشه، ممنون میشم ویرایش ترجمه رو هم انجام بدین