ما میگیم بزن به چاک
اونا میگن برو یه بادبادک هوا کن
Go fly a kite
ما میگیم بزن به چاک
اونا میگن برو یه بادبادک هوا کن
Go fly a kite
ما میگیم فلانی وقتش را با دوستان ناباب میگذرونه
اونا میگن وقتشو با سیب های بد میگذرونه
he spends his time hanging out with bad apples
اونا هم تقریبا مثل ما میگن
ما میگیم از پشت خنجر زد
اونا میگن از پشت چاقو زد
Stab someone in the back
ما میگیم فلانی دَله دزده
اونا میگن فلانی انگشتهای چسبناکی داره
to have sticky fingers
تا همین الان نمیدونستم رفراندم که اینقدر توو کتابهای تاریخ داشتیم یه کلمه فارسی نیست😎
به انگلیسی
و
به فرانسه
referendum
référendum
ولی من از همون اول میدونستم فارسی نیست اصلا قوارش به زبان فارسی نمیخورد
پس چه ساده بودم من
اونا هم مثل ما که میگیم نمک به زخم پاشیدن
میگن نمک به زخمش مالیدن
rub salt into someone’s wound
ما میگیم ایستگاه کردن طرف اونا میگن کشیدن پای طرف
Pulling someone’s leg
ایستگاه منظور سر به سر گذاشتنه؟
بله مشخص شما تابحال کسیو ایستگاه نکردین
باور کنید من اولین باره کلمه ایستگاه کردنو میشنوم
خوبه همزمان اصطلاحات فارسی انگلیسی باهم اینجا یاد میگیرین
جالب بود. نشنیده بودم
ما میگیم کاچی بهتر از هیچیِ
اونا میگن نصف نون بهتر از هیچیِ
half a loaf is better than none
ما میگیم بی برو برگرد اونا میگن آفتابی یا بارونی باشه
Come rain or shine
انگلیسی ها تقریبا مثل ما میگن
ما میگیم خودشو تابلو کرد
اونا میگن از خودش یه نمایشگاه ساخت
make an exhibition of oneself
ما میگیم مثل کف دست میشناسمت
بریتیش میگن I Know you like a back of my hand
پشت دست
چه قدر لطیف و روانشناسی شده