معنی فعل travel

سلام… در یکی از معانی فعل travel در دیکشنری آکسفورد این توضیح اومده:
to be still in good condition after a long trip
و این جمله رو به عنوان مثال آورده:
Some wines do not travel well
آیا به معنی نشئه شدن و این چیزاس؟

1 پسندیده

سلام دوست عزیز
travel به معنای سفر کردن،رهسپارشدن و حرکت کردن هستش.

2 پسندیده

سلام… ممنونم که وقت گذاشتین و پاسخگو بودین… اما با مراجعه به دیکشنری معانی متفاوتی داره که در این معنی خاص که مدنظر من هست: ظاهرن معنی سرخوشی و نشئگی و… می ده.
خاستم ببینم درست متوجه شدم یا نه؟ :pray:

2 پسندیده

خواهش میکنم.
اتفاقا من سرچ کردم که ببینم معنی دیگه هم داره یا خیر واسه من که فقط همینو اوورد.

3 پسندیده

زنده باشید
ظاهرن trip هم یکی از معانیش همینه
یعنی حس سرخوشی ناشی از مصرف مواد یا مشروب و…

2 پسندیده

سلام دوست خوبم، عبارت travel well یعنی یه محصول (مثلا غذا) بعد از حمل و نقل شدن تو یه مسیر طولانی، همچنان سالم باشه و از کیفیتش کم نشده باشه.
جمله‌ای که شما نوشتید هم همین رو نشون میده: برخی از شراب‌ها بعد از یه مسیر طولانی خراب میشن.:sunflower:

3 پسندیده

سلام… تشکر از شما استاد گرامی… ممنون که پاسخگو بودین. اصطلاح جالبی بود:ok_man::pray::rosette:

1 پسندیده