نفر B یه آدم همه فن حریف است و می تواند انواع کارهای فنی و کارهای تعمیراتی را انجام دهد.
به همین خاطر نفر A هم علاقه مند شده که یه آدم همه فن حریف شود.
A: I wish I could be a handy person. Where would I go to learn how to be a handy person?
B: Well, you could start by going to a hardware store.
لطفا بخش درشت (bold) را ترجمه نمایید.
با تشکر
سلام دوست عزیز
برای این قسمت میتونی بگین: کجا میتونم برم که تبدیل به یه آدم فنی بشم؟
یا کجا میتونم یاد بگیرم که آدم فنیای باشم؟
1 پسندیده
متشکرم، خیلی خوب.
حالا ترجمه های زیر چه ایرادی دارند:
سوال بعدی:
آیا “آدم همه فن حریف” معادل درستی برای “handy person” است؟
با تشکر مجدد
گزینهی اول روون نیست ولی دومی بهتره فقط یه خرده زیادی کلمه به کلمه ترجمه شده.
فکر میکنم قبلا هم گفتم تو ترجمه اصلا ملاک ترجمهی کلمه به کلمهی تمام لغات متن مبدا نیست، همین که مفهوم رو بتونین به صورت روون به گوش شنونده یا خواننده برسونین کفایت میکنه.
در مورد کلمهی handyperson هم ترجمهتون خوبه. کلا به آدم همه فن حریف، دست به آچار یا یه خرده عامیانهترش آچار فرانسه گفته میشه. البته همون فنی اینجا مناسبتره.
1 پسندیده