I slumped gratefully into the seat, and he slammed the door shut.
این تاپیک مربوط به درس «به خانه ارواح خوش آمديد فصل پانزدهم» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «قصه های گوسبامپس»، فصل «به خانه ی ارواح خوش آمدید»
I slumped gratefully into the seat, and he slammed the door shut.
این تاپیک مربوط به درس «به خانه ارواح خوش آمديد فصل پانزدهم» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «قصه های گوسبامپس»، فصل «به خانه ی ارواح خوش آمدید»
سلام دوست عزیز
اینجا معنی کلمهی shut میشه همون بستن هستش.
معنی جمله میشه : او در را محکم بست یا در رو به شدت به هم کوبید و بست.
‘shut’ usually collocates with ‘slam’. Look at these examples:
The window slammed shut.
She slammed the drawer shut.
He slammed the door shut.
ممنون خیلی کامل بود
ممنونم