تجربه من در خصوص زبانشناس این هست که خیلی از اصلاحات رو با گوش دادن مکرر یاد گرفتم و نکته تعجب آور این بود که وقتی با پارتنرهام حرف می زدم نا خودآگاه توی کلام میآمد.
دیگه این که من از انگلیسی قدرت استفاده نکردم چون واقعا از این که بخوام تایم طولانی روی یک درس بگذارم واسم خسته کننده بود در عوض مطالبی رو که واقعا از خوندنشون لذت می بردم رو خوندم و خیلی چیزها یاد گرفتم تکنیک شدو کردن توی مکالمه خیلی بهم کمک کرد چون سر کلاس میرم باید می تونستم لهجه درست رو به بچه ها یاد بدم.
جعبه لایتنر زیاد جالب نبود واسم چون معنی کلمه رو بیشتر توی جمله می تونستم به خاطر بسپارم.
فقط یک نکته این که من حدود دو سال پیش کلمات ۵۰۴ رو روی فلش کارت نوشتم و حفظ کردم و در کمال تعجب دیدم هنوز بلدم و اونجا بود که فهمیدم من با نوشتن بیشتر ارتباط برقرار می کنم.
راز اصلی موفقیت خودم رو در این میدونم که وقتی زبان می خونم از کسی یا چیزی که واقعا از لحنش و نوع درس دادنش لذت می برم استفاده می کنم چون یادگیری با چیزی که خوشت نمیاد ازش باعث میشه دلزده بشی و من هیچ وقت نگداشتم دلزده بشم.
مثلا توی شنیدن پادکست اگر میدیدم از صدای گوینده خوشم نمیاد گوش نمیدادم
یک کلام واسه یادگیری باید سراغ منابع مورد علاقه خودتان برید. مثلا توی انگلیسی قدرت داره میگه مطالب رو تکرار کنید، در صورتی که هیچ قانون کلی در جهان وجود نداره.
تکرار کردن باعث میشه کلمات بره توی ضمیر ناخودآگاه ولی اگر از سر اجبار باشه خودت از خودت بدت میاد
موفق باشید