A: Do you mind if I ask you something?
B:You’re always asking me things. No, I don’t mind at all. What is it?
با توجه به things
لطفا بخش برجسته رو ترجمه نمایید.
با تشکر
A: Do you mind if I ask you something?
B:You’re always asking me things. No, I don’t mind at all. What is it?
با توجه به things
لطفا بخش برجسته رو ترجمه نمایید.
با تشکر
خوب، ترجمه خودم
چون نفر A زیاد سوال میکنه.
کدام ترجمه درست است:
-تو همیشه همه چیز رو از من می پرسی.
-تو همیشه درمورد همه چیز از من می پرسی.
-تو همیشه کل چیز از من می پرسی.
-شاید هم ترجمه نیاز به اصلاح داشته باشه.
با تشکر
تو همیشه داری ازم چیزی میپرسی
سلام دوست عزیز
خیلی نیاز نیس این کلمهی things رو داخل جمله بیارید.
میتونید فقط بگید تو همش داری ازم سوال میپرسی.
من خیلی خوشم میاد از این نوع سوالاتی که قرار میدید.این نوع سوالات در کتاب به نوعی برای کمک به روان ترجمه کردن است . مخصوصا که اکثر سوالات با عبارت از نظر فنی همراه است
برخلاف دوستمون به نظر من اگه things رو لحاظ نکنیم این عبارت با جمله
B:You’re always asking me.
فرقی ندارد.
من ترجمه های بامزه ای در مورد این جمله دیدم
تو همیشه خدا ازم سوال می پرسی
وقت و بی وقت ازمسوال می پرسی
که آن هم things رو در نظر نگرفتند.
یکی از معانی things وقایع و شرایط و چیزها است.
و در واقعا میگه
تو همیشه همه چیز را از من می پرسی. یعنی یک طیف بسیار گسترده ای از موضوعات.
در مورد همه چیز نمیتونه درست باشه ! چون در این صورت about things مطرح میشد.
کلی چیز همنمیتونه باشه چون کلی چیز بخشی از یک کل است ولی اینجا منظور طیف گسترده تری منظور است.
و اگر قرار به انتخاب از بین جملات با حفظ فنی بودن ترجمه باشد .
من پیشنهادم جمله اول است.
سلام دوست عزیز
وقتی میگیم تو همش داری ازم سوال میپرسی یعنی دربارهی همه چیز ازم سوال میپرسی.
و اینکه من این جمله رو تا حالا تنها ندیدم و همیشه بعدش یه موضوعی اومده با این ساختار استفاده شده.
you’re always asking me something.
یا
ask me about something
عه! من نمیدونستم این جمله تنها نمیاد. مرسییی عزیزم
سلام
متشکرم، خیلی خوب و حرفه ای.
سلام
متشکرم، خیلی خوب مثل همیشه.
سلام
متشکرم، خیلی خوب.
پاسخ یک مدرس زبان آلمانی:
It basically means “You’re always asking me questions about all kinds of things”.
باز منتظر پاسخ نیتیو هم هستم.
فکر کنم معنیش اینه که تو همیشه سوالات فلسفی میپرسی اینقدر دسگه گیر نده زندگیتو بکن
سلام
متشکرم، خیلی خوب.
پاسخ یک ناشناس:
It means “You frequently ask me questions.” “Always” is hyperbolic, and “things” is colloquial.
پاسخ یک نیتیو:
Which is correct:
1-You’re always asking me about everything.
2-You’re always asking me everything.
The first one is the grammatically correct one.
خیلی خوشممیاد از این پیگیری شما. به این تکنیکی که شما استفاده میکنید میگن تکنیک سوال پرسیدن بچه.
الان ممکنه نتیجشو زیاد حس نکنید یا به حساسیت روی مطالب متهم بشید. حتی در روان شناختی موضوعی هست به نام نشخوارمطلب که به نوعی یکپدیده منفی برای عدم تمرکز بر روی مطلب اصلی هستش. ولی در مقابل بعدا که شماوارد کار پژوهش میان رشته ای بشید و با مقالات انگلیسی از رشته های مختلف مجبور باشید در ارتباط باشید متوجه میشید که گاها استفاده از گرامر خیلی معمولی و یا یک کلمه مترادف که ممکنه چندان به چشم نیاد چقدر مفهومیک پاراگراف از مقاله رو میتونه تغییر بده.
مخصوصا در بین مقالات میان رشته ای. و مخصوصا در ترجمه ! ( بسوزه پدر تجربه )
و از طرفی باعث میشه چون ذهنتون درگیرش شده سریع تر از دیگران کل اون مطلب که ممکنه ساده به نظر بیاد با جزئیات وارد ناخودآگاه ذهنیتون بشه.
اصلا هدف طراحی چنین سوالاتی دقیقا همینه! که شمارو درگیر جملات خیلی خیلی ساده کنه تا همزمان با آن چندین جواب متفاوت و گاها پیچیده دریافت کنید.
سلام
متشکرم، زنده باشید.