کل معانی‌ای که واسه‌ش ثبت شده این دو تاست که منم دومی توی ذهنم بود
(of a feeling) affect, influence, or take control of someone.
“I don’t know what’s got into him”
start discussing a subject extensively.
“I don’t want to get into it until we have more concrete information”
اما کاربردی که در متن درس داره سوار ماشین شدنه
من گیج شده‌م
اصطلاحات معنی ظاهریشونم قابل احصاس مگه؟
مثل تاپیکه قبله
ولی این چند روزه بالا 10 بار put down به چشمم خورده و هر بارم توی معنی‌های متفاوت
انگلیسیه و قلقاش :))
یه معنی دیگم داره که میشه به چیزی علاقمند شدن
یور رایت
قبل از خوندن توضیحات اون تاپیک اینو پرسیدم
چون خیلی پر تلاشین بازم بپرسین اشکالی نداره
ای بابا خوشحالم که نظر دوستی در جایگاه استاد به اون امتیاز جلب شده؛ باعث افتخاره
فعل get into معانی مختلفی داره از جمله سوار شدن، وارد شدن، پوشیدن، علاقمند شدن و غیره
تو لینک زیر می‌تونین با این فعل بیش‌تر آشنا بشین
سپاسگزار
می‌تونم بپرسم این فعل عبارتی رو کدوم قسمت از سایت سرچ کردین که به این توضیحات رسیدین؟
قبلا هم دوستان محبت کرده بودن لینک لغت یا گرامر رو در جواب گذاشتن ولی من نمی‌دونم دقیقا مسیر دسترسی به اون بخش چطوریه
خواهش می‌کنم
بخش افعال عبارتی سایت داده کم‌کم تکمیل میشه
تو این بخش می‌تونین افعال عبارتی مختلف رو برطبق حروف الفبای انگلیسی پیدا کنین
Sincerely thanks 