سلام بر شما خواننده عزیز،محترم و دوست داشتنی
میرکمالی هستم،علی میرکمالی
همه ساله در این روزهای خاص شروع سال جدید،افراد زیادی را می بینم که به هدف گذاری و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف هاشون برای سال جدید می پردازند.دیدم که افراد در این ایام خیلی با نشاط و با انرژی از هدف های مختلفی که برای سال آینده خودشان دارند،صحبت می کنند.هدف هایی مثل کاهش وزن،تناسب اندام،یادگیری زبان و…
خوب البته دیدن این موارد هر آدم مثبت اندیشی را خوشحال می کند،اما به تجربه دیده ام که با وجود این همه شور و حالی که افراد در ابتدای سال به هدف گذاری و برنامه ریزی می پردازند ولی متاسفانه بعد از گذر چند ماهی،بیشتر افراد برنامه هایی را که داشتند را کنار می گذارند و اهدافشان را نیز فراموش می کنند.نمونه بارز آن را می توانید در پارک ها مشاهده کنید که در ایام قروردین پر است از افرادی که برای ورزش صبح گاهی و ظهرگاهی و عصر گاهی، می آیند؛اما به مرور در ماه های بعد تعدادشان تقلیل می یابد.
جایی خوانده بودم که بیشترین آمار ثبت نام باشگاه های ورزشی هم در ماه فروردین و بعد از تعطیلات نوروز است و البته در ماه های بعد به شکل عجیبی حضور افراد کمرنگ می شود.
در مورد یادگیری زبان هم اگر در سطح شهر دقت نمایید به راحتی می توانید تبلیغاتی را که شما را به باز شدن زبانتان تشویق می کند زا مشاهده بفرمایید که با هوشمندی از زمان تصمیم گیری افراد برای یادگیری زبان در ابتدای سال،استفاده نموده اند.
البته این موضوع مختص جامعه ما نیست و در جوامع دیگر هم رواج دارد.به طور مثال آقای ای جی هوگ در درس اهداف سال نو بیان می کنند که:“هدف سال نو تعهدی است که فرد نسبت به یک پروژه یا عادت می پذیرد؛اغلب تغییری در سبک زندگی که به طور کلی سودمند تعبیر می شود.این نام از این حقیقت ناشی می شود که این تعهدات به طور معمول از روز اول سال نو به اجرا در می آیند و تا رسیدن به هدف باقی می مانند،اگرچه بسیاری از اهداف دست نیافته می مانند و اغلب پس از مدت کوتاهی بعد از تصمیم،شکسته می شوند.”
اما چرا این برنامه ریزی ها اغلب با شکست مواجه می شوند؟چرا این اهداف فراموش می شوند؟به نظر من یکی از مهمترین دلایل آن این است که افراد خیلی هیجانی تصمیم گیری می کنند،تحت هیجانات روزهای سال نو هدف گذاری می کنند و بدون توجه به واقعیت های زندگی شان می خواهند با برنامه ریزی کردن،همه اهدافی را که برای خود تعیین کرده اند را در زندگی روزمره پیاده کنند.اما محدودیت های زمانی،جسمی و واقعی خودشان را لحاظ نمی کنند"بلکه فقط با خوش بینی و نشاط ،روی اهدافشان متمرکز شده اند و می خواهند اهدافی را که چندین سال پشت گوش انداخته اند را در همین سال محقق کنند!به یک باره ۳۰ کیلو وزن کم کنند بی توجه به اینکه واقعیت های فیزیکی و ژنتیکی بدنشان چگونه است!یک ساله نمره بالا آیلتس بگیرند،فارغ از این حقیقت که سطح زبانشان در چه حد است و این واقعیت که چقدر زمان آزاد برای یادگیری دارند.
در واقع تمام تمرکزشان را برای نوشتن و تعیین اهداف می گذارند و از بررسی و درک حقایق موجود برای تحقق اهداف غافل می شوند،امری که به نظر من برای یک برنامه ریزی درست و اصولی بسیار مهم است.در واقع تعیین هدفی که اجرای آن خارج از ظرفیت ما باشد،موجب می شود که بعد از مدتی که در مسیر آن گام برداشتیم و پیشرفتی نکردیم،به راحتی دلسرد شویم و انگیزه مان را از دست بدهیم و ناخودآگاه از ادامه آن صرف نظر کنیم.
جایی خوانده ام که همزمان با آغاز فصل بهار،انرژی فرد بسیار زیاد می شود به شکلی که در بعضی از افراد با تظاهراتی همانند:نشاط زدگی،خوش بینی افراطی و برنامه ریزی های بلند پروازانه دیده می شود.
در واقع بهتر است که ما اهدافی را در حد ۲۰٪ بالاتر از توانایی های موجودمان قرار بدهیم که هم انگیزه بخش باشد و هم دست یافتنی"چراکه انتخاب هدفی کمتر از این مقدار انگیزه لازم برای دست یابی را به ما نمی دهد و هدفی ببش از این هم موجب می شود که قابل دستیابی نباشد و ما انگیزه مان را از دست داده و دلسرد شویم.اما با این روش پس از دست یابی به هدف و استفاده از انرژی حاصل از دست یابی به موفقیت،دوباره می توانیم هدف جدیدی دا در سطح بالاتر انتخاب کنیم و برای رسیدن به آن برنامه ریزی نماییم.
به شما پیشنهاد می کنم که یک بار دیگر اهداف سال جدیدتان را مرور کنید و با توجه به واقعیت ها و در نظر گرفتن شرایط واقعی خودتان،آن ها را بازنگری نمایید و برنامه ریزی کنید تا سال آینده که در این ایام می خواهید هدف گذاری سال جدید را انجام دهید،از حس موفقبت سال قبل خود سرشار باشید.
بابت مطالعه این نوشته از شما صمیمانه سپاسگزارم.
دوستدارشما
علی میرکمالی
۱۴۰۲/۱/۱۱
متاسفانه در میانه تایپ کردن مطلب باز هم دست من به قسمت انتشار خود و مطلب نیمه کاره منتشر شد،البته مطلب کامل مجدد بار گزاری گردید ولی نتوانستم متن قبلی را حذف کنم،اگر از دوستان کسی راه حلی دارد لطفا من را راهنمایی کند.
بنظرم متن دوم رو کپی کنید و جای متن اول بذارین
و متن دوم رو به چند چیز کوچک مثل استیکر تقلیل بدین
بهرحال هر دو خوندم و طبق معمول از خواندن نوشته های شما لذت بردم
آموزنده بود
متشکرم 
دوست بزرگوار،ممنون از لطف و ابراز نظرتان.
علتش اینکه افراد میخوان سریع به نتیجه برسن برای مثال اسفند ماه خیلیا به مربی رجوع میکنن که دم عید هیکل خوبی داشته باشن در صورتی که نشدنی و محال علت دوم میخوان از راه میانبر به هدف شون برسن و نمیخوام زخمت بکشن و وقت بزارن برای مثال تناسب اندام سه عامل رژیم مناسب ورزش مداوم و خواب کافی و این پروسه برای نتیجه گیری یک سال طول میکشه و تا اخر عمر باید ادامه پیدا کنه خیلی میرن رژیم های سخت غیر اصولی و اینستاگرامی میگیرن خیلیا میرن طب سنتی قرص و دمنوش میخرن برای لاغری خیلیا میرن جراحی زبان هم همینه نیاز به تمرین و تکرار داره و به نظر من یک سال و نیم حداقل زمان میخواد عامل سوم اهداف بزرگ نباید تعیین کرد باید هدف رو خورد کرد و بهش دست یافت.عامل اخر عدم اگاهی و دانش نسبت به اون هدف برای مثال همین زبان ،لاغری
دوست گرامی با این نظرتون بسیار موافق هستم و این روش تقسیم بندی هدف اصلی به اهداف کوچکتر بسیار کاربردی هست،یک نقل قول قدیمی هست که می گوید:“یک فیل را چطور می توان خورد؟……یک لقمه،یک لقمه!”