در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که پادکست من را گوش کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
چهارشنبه
بیستم و یکم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/4/21
در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که پادکست من را گوش کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
چهارشنبه
بیستم و یکم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/4/21
باز همسپاسگزارم از عنوان تاپیک و تلاش شما بزرگوار…
اجازه بدید از جمله آخر شما نقد خود را شروع کنم:
برای ادعای یک چیز باید تمامملزومات انرا در اختیار داشته باشید. به عنوان مثال:
برای ثروتمند بودن باید ثروتمند بیندیشی، ثروتمند زندگی کنی؛ ثروتمند ببخشی و…
بزارید خیلی راحت مطرح کنم.
شما فقط کافیه دوسومبالاتر از سطح متوسط جامعه پول داشته باشید تا ثروتمند باشید
قانون تیغ اوکام:
در قرن ۱۴ یکمنطق دان و فیلسوف انگلیسی به نام ویلیام اوکام اصلی را مطرح کرد که براساس آن وقتی شما بخواین پاسخی را در شرایط یکسان قبول و بررسی کنید پاسخ کمابهام تر که شما رو سریعتر به نتیجه برساند در اولویت قرار میگیرد.
چرا؟ چونشما زمانی میتونید به نتیجه برسید که از پیچیدگی مبحث کم کنید. چرا که در پیچیدگی شما مباحثی را وارد پاسخ میکنید که لزوما نه تنها به پاسخ کمک نمیکند که شاخه های بررسی آن را گسترده در میکند.
مبحث بعدی:
لزوم وجود همه لوازم برای یک ادعا
نیوتن جمله معروفی دارد که میگوید:
من بر دوش غول ها پا نهاده ام.
او اشاره به تمام افرادی دارد که نیوتون را نیوتون کردند. آیا لزوما آنها بزرگان بودند؟؟
خیر
گاهی شما برای رسیدن به یک نتیجه عواملی بر سر راهتان قرار میگیرد که گاها هیچوقت بخش خودآگاه شما ممکنه متوجه اون به صورت اگاهانه نشه!
یکدیالوگ فیلم
دیدن یک فقیر
نگاه کردن متفاوت یک حیوان خانگی
و ساده ترین چیزها …
که آنها توجه شما را ناخودآگاه به یکامر مهمتر جلب میکند.
و یا برعکس …
یک کتاب یا مقاله از افراد متخصص توجه شمارو به مسائل ساده و پیش و پا افتاده می اندازد.
و منجر به یک تحول علمی و یا اجتماعی میشود!
عنوان تاپیک بسیار عالی بود! ولی محتوا وارد مباحث اخلاقی و هنجاری شد که لزوما صادق نیست .
چرا که در دیدگاه های قبلی افراد مفتخر بودند به اینکه همه ملزومات با پشتکار و ذهن خود و گاها تعدادی همراهی ها و استفاده از معلومات دیگران بوده است .
ولی امروزه کاملا مورد بحث قرار گرفته است که نه تنها هیچ کسی در هیچ زمانی و در هیچ شرایطی نمی تواند تمام ملزومات را در اختیار داشته باشد و عنصر شانس بسیار عنصر مهمی در موفقیت افراد محسوب میشود.
بلکه هیچ فردی هم نمی تواند ادعا کند که اکثریت دستیابی و حتی بخشی از آنها منحصرا فقط مختص او بوده است!
ولی اگر کسی اینکار را انجامدهد کار اخلاقی انجامداده است؟ آیا ادعای واقع بینانه ای انجامداده است؟ …
پاسخ به این سوالها هر کدام حیطه های متفاوتی را می طلبد که در محتوای شما مشخص نبود که دنبال رسیدنبه جواب کدام بخش هستید؟
تکامل به ما آموخت که ما نیازی نداریمبه تمام ملزومات دست یابیم. چرا که هممنابع محدود است و هم زمان اندک.
ما فقط کافیست آنچه بدست اوردیمدر اختیار دیگری قرار دهیم ! برای افزایش ملزومات دیگری !
برای بقا گونه !
ممنون از شما که وقت گذاشته و به نقد مطالب من می پردازید،سعی می کنم از اظهار نظر شما و دیگر دوستان بیاموزم.
امیدوارم که در یادگیری موفق باشم.