در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که پادکست من را گوش کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
شنبه
بیستم و چهارم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/4/24
در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که پادکست من را گوش کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
شنبه
بیستم و چهارم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/4/24
بی نهایت سپاس از شما.
پیشنهادی که دارم این است که حتما در پادکست های تهیه شده بیشتر از ارجاع به تجربیات شخصی از منابع و تحقیقات معتبر استفاده شود تا هم کارایی بیشتری داشته باشد و هم گاها دچار نتیجه گیری های شخصی نشیم.
من عناوین تاپیک های شمارو خیلی دوست دارم. چرا که وارد مباحث میان رشته ای بسیار مهمی میشود.ولی محتوا گاها چون به مثال هاییک طرفه وارد میشود از موضوع خارج میشود
البته قبول دارم که اینجا بخش تجربیات است ولی صرفا یک پیشنهاد بود
و اما چرا عده ای برای انجام کارها اصرار میکنند؟!
این نهبه سن و سال و بلکه به تعداد مسیرهای ذهنی افراد بستگی دارد. بزارید سادش کنم:
ذهن شما براساس دو عنصر اصلی تصمیم گیری میکند.
۱) تعداد مسیرهای موجود
۲) کنترل بر هر مسیر
جی لی کاوانو در کتاب موش های پاسفید اسیر آزمایشی انجام میده که تا مدتها به مسئله هاروارد حیوانی معروف بود .
در این آزمایش به یک موش یاد میدن که چجوری و از کدام مسیر در یک ماز ( هزارتو) بتواند به غذا برسد. ولی در کمال تعجب می دیدند که موش با اینکه مسیر رو کاملا یاد گرفته ولی تلاش میکنه مسیر رو عوض کنه و اگه مسیر دیگه ای وجود نداشته باشه خودش را به دیواره های ماز میکوبه.
تا مدتها دانشمندان فکر میکردند که حیوانداره اشتباه میکنه ولی بعدها متوجه شدند که موجودات در سیر تکامل برای زنده ماندن همواره نیاز دارند مسیر رو عوض کنند.
حالا چه اتفاقی می افته !
تعدادی از موجودات تمایل به تغییر مسیر دارند و تعدادی تمایل به نگه داشتن مسیر قبلی دارند( ایندو نوع موجود در یک گونه باعث بقا آن گونه میشن)
اما هم موجودی که فقط به یک مسیر وفادار بمونه و همموجودی که مرتب بخواد مسیر عوض کنه محکومبه نابودی و طرد شدن از آنگونه اجتماعی است.
چرا عده ای اصرار میکنند؟
چون براساس شرایط و تجربه قبلا در ذهنشون ثبت شده که اینراه جواب میده. ( ولی قطعیت نداره و حتی ممکنه به نتایجغیر قابل پیش بینی چون مشاجره ختمشود)
چرا عده ای اصرار نمیکنند؟
دسته اول: چون به خاطر شرایط زیستی و اجتماعی جز افراد ضعیف هستند و توان کنترل بر این تنها مسیر رو ندارند و ترس از عدم قطعیت نتیجه( ترس طرد اجتماعی ) آنها را باز میدارد.
دسته دوم:
این دسته افرادی هستند که به دلیل تعداد مسیرهای متعدد و کنترل بر مسیرهای بیشتر قادر هستند سریعا در ذهنشون تطبیق بدن شرایط رو .و تمام گزینه های موجود و راه های احتمالی کمتر رو هم بسنجند تا بهترین مسیرها انتخاب کنند ( برای آرامش خود و دیگران)
مزیت دسته آخر
اینافراد به دلیل توانایی بالایی که در افزایش مسیرها و کنترل بر مسیرها دارند تشخیص میدهند که در چه جایی اصرار کنند و تک مسیر را حفظ کنند و یا تغییر مسیر بدنو راه دیگر را انتخاب کنند.
این یکی از الگوهای مهم تکاملی در عصر حاضر است.
باز همبی نهایت سپاس از موضوعات مطرح شده
سپاس فراوان از توضیحات کامل،اصولی و علمی شما
این نوع پاسخگویی از دل و جان شما،که در ارایه اطلاعاتتون به مخاطب کم نمی گذارید من را وسوسه می کند که مثل یک دانش آموز کنجکاو،تاپیکهای بیشتری را باز کنم تا بتوانم پاسخهای بیشتری از شما داشته باشم و از آنها بیاموزم.
قدردان این انتقال دانش شما هستم.
بزرگوارید دوست گرامی. سپاس مجدد از شما