کلمهی Trigger
به صورت اسم یعنی محرک و انگیزه و سبب و علت و ماشه
و در حالت فعل به چه معنیست؟ و کاربرد آن چگونه است؟
چجوری در جمله به کار ببریم؟
جملهی «اون سبب شد که من برم» به انگلیسی چیست؟
آیا به صورتهای زیر میشه استفاده کرد؟
He triggered me to go
یا به صورت اسم
He was trigger for me to go
و کاربرد trigger off چگونه است؟
اگه میشه چند تا مثال بزنید
ممنونم واقعا
سلام دوست عزیز
کلمهی “Trigger” به معانی زیر به کار میره:
- اسم: محرک، انگیزه، سبب، علت، ماشه
- فعل: به وجود آوردن، شروع کردن، فعال کردن، شلیک کردن (تفنگ)
کاربردها:
-
اسم:
- برای اشاره به چیزی که باعث ایجاد یا شروع یه رویداد یا واکنش می شه.
- برای اشاره به محرکی که باعث ایجاد یه احساس یا رفتار خاص میشه.
-
فعل:
- برای شروع یا فعال کردن چیزی.
- برای شلیک کردن (تفنگ) یا انفجار چیزی.
نحوه استفاده تو جمله:
-
اسم:
-
فعل:
- The bomb was triggered by a timer.
(بمب با تایمر فعال شد.)
- He triggered an emotional response in her.
(در او یک واکنش عاطفی رو برانگیخت یا بهوجود آورد.)
ترجمه جمله “اون سبب شد که من برم”:
- He triggered me to go.
(این ترجمه رایج تر و طبیعی تر است.)
- He was a trigger for me to go.
(این ترجمه هم صحیحه، اما کمی رسمی تره.)
کاربرد “trigger off”:
عبارت “Trigger off” عبارتیه که به معنای “ایجاد یا شروع چیزی به طور ناگهانی و غیرقابل کنترل” هستش.
- معمولاً برای اشاره به رویدادهایی استفاده میشه که منفی یا ناخوشایند هستن.
مثال:
لینکهای زیر هم میتونه براتون مفید باشه.