معنی جمله throw in the towel

Even when I wanted to" throw in the towel," my mother would encourage me constantly. Too bad I was lazy

======================
این تاپیک مربوط به درس «The Importance of Time Management by Stella» در اپلیکیشن زبانشناس است (دوره «قصه های شاگردان Emma»، فصل «قسمت ۲۷»)

1 پسندیده

فکر کنم معنی شکست خوردن و تسلیم شدن میده

حتی وقتی که من میخواستم تسلیم بشم، مادرم مرا بدون وقفه تشویق میکرد. بسیار بد که من تنبل بودم.

3 پسندیده

توقف کردن تلاش برای انجام کاری چون میدونیم که شکست میخوریم. همان تسلیم شدن

3 پسندیده