l’m out of sorts
have a hand in
fit as a fiddle
to make sense
l’m out of sorts
have a hand in
fit as a fiddle
to make sense
ممنون برای تصحیح الهه خانوم
الان درستش میکنم
Hi my friends
critical mass
tout:
to praise something or someone in order to persuade people that they are important or worth a lot
convince
in passing:
while talking or thinking about something else:
Leo mentioned in passing that you are going on vacation next week.
mutual friend
بچه ها
می گم برای گسترده تر کردن دایره لغات تون و فعال سازی بیشتر اونها، این دوره از زبان شناس رو حتماً بخونید.
چهار هزار واژه ضروری
شاید کتاب اول و دومش براتون ساده باشه و حوصلتون سر بره، ولی اگه سطحتون بالا هست، حتماً کتاب پنجم و ششم رو بخونید.
بنظرم برای سطح متوسط از جلد سوم به بعد بخونید بهتره.
خودم جلد ششم رو کامل دانلود کردم که همه درس هاش رو ضربه فنی کنم! تا بعداً برم سراغ بقیه کتاب ها.
سر فرصت همه درس های جلد های دیگه رو هم نگاه و مرور می کنم که چیزی از قلم نیفته.
لغاتی که برای مثال ها و داستان های هر درس آورده، خودش باز کلی لغت دیگه برات مرور می شه.
به کلاس خیاطی لیا خوش آمدید
بچه ها دیدید مربیها تو بعضی ویدئوهایی که ضبط میکنن کلمات مربوط به یک چیز رو میگن .
تو این جور فیلمها کلی لغت خوب یاد گرفتم
منم امروز تصمیم گرفتم چند تا کلمه که مربوط به خیاطی کردن و دوختن لباس هست رو بگم :
البته با اجازه الهه جون
Chiffon :
Sarah used a chiffon to sew her dress.
Sew :
Fatemeh loves sewing very much.
Silk :
The tailor sewed the house curtain with silk fabric.
Tailor :
A tailor is someone who sews clothes.
Fabric :
I sewed a tonic for my mother with a yarn fabric.
Yarn :
Cotton garments are made with yarn
Garment :
Garment is another name for clothing.
مرسی الهه جون رفتم چند تا از درسهاش رو دانلود کردم تا هر وقت تونستم شروع کنم به خوندنش
خیلی هم ایده جالبی هست.
دستت درد نکنه لیا جان
اجازه ما هم دست شماست. اختیار داری خواهر. تاپیک خودتون هست.
من که تبدیلش کردم به رادیو.
البته چند وقته که شروعش کردم.
.
.
بچه ها من امروز لغت جدیدی نمی زارم. رو لغت های دیروز و امروز خود شماها می خوام کار کنم.
.
.
فقط لطفاً اگه برای بچه ها، اصطلاح می زارید، توضیح انگلیسی اون رو حتماً بیارید. مثل شات هایی که من برای اصطلاحات می زارم.
سلام بچه ها
annoy
Trick
Couple
Fought
Still
Both
Agree
count somebody/something out:
not include someone or something in an activity
thatch:
straw, reeds, leaves etc used to make a roof, or the roof made of them
bald:
having little or no hair on your head
chain:
a chain of restaurants
primitive:
a primitive nomadic tribe
Hi
Decide
Shake
Climb
Peddler
Begin
poolproof:
a foolproof method, plan, system etc is
certain to be successful
tell apart:
if you can tell two people or things apart, you can see the difference between them, so that you do not confuse them SYN distinguishing
make shift:
made to be used for a short time only when nothing better is available
poly graph:
a piece of equipment that is used by the police to find out whether someone is telling the truth
gulf
سلام ریحانه خانم
اگه می شه بی زحمت پست اول این تاپیک رو دوباره بخون.
من گفتم به دلایلی، معنی واژگان خودتون رو تو اینجا نزارید.
.
.
فقط برای اصطلاحات گفتم توضیح انگلیسی بزارید. چون اینها پیدا کردشون، شاید برای بعضی ها سخت باشه.
اها چشم
من از اول تاپیکو نخوندم فقط کلمات بچهارو دیدم با جمله های خودشون، گفتم چون خودم زبانم هنوز خیلی خوب نیست از لانگمن توضیحاشوهم بزارم
از این به بعد پس نمیزارم
بچه ها
اینها رو بلد نیستم.
تو فیلم یه اصطلاح شنیدم نفهمیدم معنیش چیه بعد رفتم تو زیرنویسش چک کردم نوشته بود : من نفهمیدم
درسته؟
اصطلاحش اینه ، حداقل چیزی که من فهمیدم ازش :
You lost this