تفاوت source و resource چیست؟

تفاوت source و resource و معنای دقیق هر کلمه را بشناسید

دو کلمه‌ی source و resource، در ظاهر به هم شباهت دارند ولی معنی آن‌ها کاملا با هم متفاوت است. در ادامه تفاوت source و resource، کاربرد هر کدام و مثال‌هایی برای استفاده از این دو کلمه را با هم می‌بینیم.

تفاوت اصلی source و resource

این دو کلمه ظاهری شبیه هم دارند ولی معنی آن‌ها کاملا متفاوت است. ترجمه‌ی تحت‌اللفظی هر دو کلمه «منبع» است. کلمه‌ی Source به منبعی اشاره دارد که چیزی از آن نشات می‌گیرد. اما resource به منابع، ابزارها، مواد و دارایی‌هایی اشاره دارد که برای راه‌اندازی یا کار کردن چیزی نیاز است. این مهم‌ترین تفاوت این دو کلمه است. در واقع با وجود ظاهر بسیار شبیه به هم، این دو کلمه معنای متفاوتی دارند و نمی‌توانید این دو کلمه را به‌جای هم استفاده کنید.

برای اینکه تفاوت این دو کلمه را دقیقا متوجه شوید، باید معنی هر دو و کاربردهای آن در جمله‌های مختلف را ببینید و مقایسه کنید.

معنی کلمه‌ی source

این کلمه ممکن است در قالب اسم یا فعل در جمله ظاهر شود.

معنی کلمه source در نقش اسم

کلمه‌ی source اگر در نقش اسم به کار رود به‌معنای جایی یا چیزی است که چیز دیگری از آن نشات می‌گیرد و آغاز می‌شود یا دلیل اتفاق افتادن چیزی است. در فارسی می‌توانید آن را منبع، منشا، سرچشمه، خاستگاه و ماخذ ترجمه کنید.

به مثال‌های زیر توجه کنید:

a source of heat/energy/light

منبع گرما/انرژی/نور

a heat/energy/light source

منبع گرما/انرژی/نور

Oranges are a good source of vitamin C.

پرتقال منبع غنی ویتامین C است.

Experts are trying to track down the source of the contamination in the water supply.

کارشناسان در حال تلاش برای ردیابی منشاء آلودگی در منبع آب هستند.

We walked up the river to its source in the hills.

رودخانه را تا سرچشمه‌ی آن در تپه‌ها بالا رفتیم.

Money is often a source of tension and disagreements in young married couples.

پول اغلب منبع تنش و اختلاف بین زوج‌های جوان است.

معنی دوم کلمه‌ی source در نقش اسم، کسی یا چیزی است که منبع اطلاعات باشد. مثال:

The journalist refused to reveal her sources (= say who had given the information to her).

روزنامه‌نگار از افشای منابع خود خودداری کرد (یعنی کسی که این اطلاعات را به او داده است).

According to government sources (= people in the government) many MPs are worried about this issue.

به گفته‌ی منابع دولتی (= افرادی در دولت) بسیاری از نمایندگان مجلس نگران این موضوع هستند.

According to congressional sources (= people who work in Congress) many Representatives are worried about this issue.

به گفته‌ی منابع کنگره (= افرادی که در کنگره کار می‌کنند) بسیاری از نمایندگان نگران این موضوع هستند.

Always acknowledge your sources (= say which books you have used) at the end of a paper.

همیشه منابع خود را در پایان مقاله ذکر کنید (= یعنی از کدام کتاب استفاده کرده‌اید).

اصطلاح at source

یکی از اصطلاحات رایج با این کلمه، اصطلاح at source است؛ یعنی درست در منبع. همان‌جایی که چیزی از آن نشات گرفته است.

مثال:

Tax is deducted from my income at source.

مالیات از درآمد من در منبع کسر می‌شود.

کلمه‌ی source در نقش فعل

این کلمه ممکن است به‌شکل فعل مورد استفاده قرار بگیرد. در این صورت یعنی تامین شدن از یک جای خاص. برای درک بهتر معنی این کلمه، به مثال زیر توجه کنید:

Where possible the produce used in our restaurant is sourced locally.

در صورت امکان، محصولات مورد استفاده در رستوران ما به صورت محلی تهیه می‌شود. (از منابع محلی تامین می‌شود.)

معنی کلمه‌ی resource

این کلمه هم ممکن است به شکل اسم یا فعل به کار رود. معنی آن در فارسی منبع است ولی مفهوم متفاوتی از منبع معادل source دارد.

کلمه‌ی resource در نقش اسم

این کلمه اگر در نقش اسم به کار رود به‌معنای دارایی مفید یا ارزشمند یک کشور، سازمان یا شخص است. برای درک بهتر معنی این کلمه به مثال‌های زیر توجه کنید:

The country’s greatest resource is the dedication of its workers.

ارزشمندترین منبع کشور، فداکاری کارگران آن است.

Britain’s mineral resources include coal and gas deposits.

منابع معدنی بریتانیا شامل ذخایر زغال‌سنگ و گاز است.

have the resources to do sth

منابعی در اختیار داشتن برای انجام کاری

The company has the resources and infrastructure to manage a global brand.

این شرکت منابع و زیرساخت لازم را برای مدیریت یک برند جهانی دارد.

limited/scarce resources

منابع محدود / کمیاب

The department has limited resources, and would struggle to cope in such a situation.

این دپارتمان منابع محدودی دارد و در چنین شرایطی با مشکل مواجه خواهد شد.

اصطلاح have inner resources

با این کلمه یک اصطلاح کاربردی هم وجود دارد که به‌معنای توانایی کمک کردن به خود در مدیریت یا رسیدن به چیزی است. مثال:

He can’t cope with difficult situations on his own - he has no inner resources.

او نمی‌تواند به تنهایی با موقعیت‌های دشوار کنار بیاید - او هیچ منبع درونی ندارد.

کلمه‌ی resource در نقش فعل

این کلمه ممکن است به‌صورت فعل هم در جمله‌ها استفاده شود. در این صورت یعنی تأمین کردن پول یا تجهیزات یک سازمان یا بخش. مثال:

The school must be properly resourced with musical instruments and audio equipment.

مدرسه باید از آلات موسیقی و تجهیزات صوتی برخوردار باشد.

جمع‌بندی

دو کلمه‌ی source و resource ظاهری شبیه هم دارند و معنی آن‌ها به فارسی هم کاملا شبیه هم است. هر دو کلمه یعنی منبع ولی کاربرد آن‌ها در جمله متفاوت است. کلمه‌ی اول یعنی source روی منشاء چیزها تمرکز دارد و یعنی سرچشمه و آغاز یک چیز. معنای دیگر آن می‌تواند منبع خبری باشد یعنی کسی که خبری از قول او نقل می‌شود. ولی منظور از کلمه‌ی دوم یعنی resource منابعی از پول، ثروت، دارایی و… است که در اختیار یک فرد، سازمان، کشور و… قرار دارد. با خواندن مثال‌های مختلف از این دو کلمه و دیدن آن در متن‌های مختلف می‌توانید تفاوت source و resource را تشخیص دهید.

برای تقویت مهارت خواندن می‌توانید در اپلیکیشن زبانشناس متن‌های متعددی را پیدا کنید. گسترده خوانی و نقش آن در یادگیری زبان انگلیسی هم روش دیگری برای یادگیری لغات جدید است.

4 پسندیده