سلام وقت بخیر
Stuck یعنی بهش چسبیده بود. Plaster یعنی روی چیزی رو پوشوندن و روی چیزی پخش شدن یا پخش کردن.یعنی پیراهن خاکستریش بهش چسبیده بود و موهاش هم پیشونیش رو پوشونده بودن، روی پیشونیش پخش شده بودن
5 پسندیده