سلام.
به نظر من یک ربع زمان برای گذر از سطح مبتدی ایدهآله. در صورتی که درست مطالعه کنید همین مقدار کافیه. ولی بذارید واضحتر بگم. یک ربع زمان، برای زبان یادگرفتن کافی نیست، ولی برای رسیدن به سطح متوسط کافیه.
نظر من دربارهی سطوح زبان اینه که…
سطح مبتدی سختترین سطح زبانه. وقتیه که شما هنوز عاشق زبان نیستید. وقتیه که تمام دودلیها و ناامیدیها تا دوردست دید شما رو کور کردن (واو، چقدر ادبی نوشتم). سطح مبتدی زمانیه که دیدن حتی یه زبانآموز متوسط شما رو از خودتون دلسرد میکنه. شمردن صفحات نخوندهی کتاب، دیدن درسهای شنیدهنشده، آهنگهای درکنشده، سرعت صحبت صوتها، همه شما رو ناامید میکنن. اگر بتونید هر روز بدون استثنا یک ربع وقت بگذارید، در کمتر از یک سال (یا شش ماه) به سطح متوسط میرسید. من با روزی 45 دقیقه با 6 ماه زمان، به متوسط رسیدم. شما توی یکسال میتونید. ولی حتماً از لایتنر استفاده کنید. حتماً به درسها گوش بدید.
اوکی، سطح متوسط مهربونترین سطح زبانه. همه دارن توی این سطح به خودشون افتخار میکنن و به بقیه میگن من زبانآموزم. اشتباهات زبانی بقیه رو با غرور و تمسخر به بغلدستیشون یاد میدن. اینجا یادشون میره زبان نیاز به سختی کشیدن داره، چون سرعت یادگیری توی این مرحله به مراتب بیشتر از سطح مبتدیه و تمرکز کمتر و لذت بیشتری داره. اینجاست که شما داوطلبانه زمان مطالعهی خودتون رو زیاد میکنید. اینجا جاییه که از شیب رد میشید و توی سراشیبی میافتید. وقتیه که دوستاتون میگن، فلانی انگلیسی بلده بذار ازش سوالامونو بپرسیم. وقتیه که میای اینجا جواب سوالاتی که مبتدیها میپرسن رو میدی. اینجا فراموش میکنی زبانآموزی و شروع میکنی به قبول انگلیسی به عنوان زبان خودت. اینجا یه سراب جلوی روته.
خب… سرابی به اسم سطح حرفهای. جایی که خیلیا شک دارن بهش رسیدن یا نه. جاییه که کلمات رو سریعتر یاد میگیری و دیرتر فراموش میکنی. اینجا نیاز نداری حتماً مثال یه کلمه رو بخونی و در عمل استفاده کنی. اینجا ناخودآگاه میاد به کمکت. کلماتی رو استفاده میکنی که حتی نمیدونی کی خوندی یا شنیدی. اینجا سراشیبی سطح متوسط به یه زمین مسطح یا با شیب خیلی کم تبدیل میشه ولی مسیری که باید طی کنید به شکل خسته کنندهای طولانی و زمانی که باید بذارید به شکل طاقتفرسایی زیاد میشه. ولی راه برگشتی نیست. هنوزم به خودت افتخار میکنی، ولی کمتر کلاس میذاری. (بذار اینو تا همینجا تموم کنم؛ هنوز تجربهام دربارهی این سطح کامل نشده)
من مسلمون نیستم، ولی امام علی یه حدیث قشنگ داره که برای همیشه توی ذهنم هک شده. میگه: من خدا رو از سست شدن ارادهها شناختم.
شاید اینو کسی نبینه و بهش اعتراف نکنه ولی اگر شما آدم هستی، ارادهی ضعیفی داری. یه افسردگی، یه خستگی روحی، یه روز شاد، یه مسافرت دوستانه میتونه تصمیمات زندگی شما رو از این رو به اون رو کنه. حقارتی توی ارادهی ضعیف نیست ولی اگر ارادهی قوی داشته باشی، کار خداگونهای میکنی که انسان اونو توی تمام تاریخ جزو ویژگیهای برتر آدمهای موفق دونسته. آدم موفق هم خسته میشه و ناامید ولی توی روز بدش هم به تلاش ادامه میده. تمام تصمیمی که شما الان باید بگیری اینه که پشتکار داشته باشی یا نه. نمیتونی تصمیم بگیری خسته و ناامید نشی. چون میشی. (ووو، چقدر چرند گفتم)
امیدوارم با همین یک ربع مطالعه ادامه بدی و ببینی چه اتفاقی قراره بیفته. راه عجیبی روبروته.
قبل از اینکه برم بذار یه رازی رو بهت بگم:
متوسط تمام کسانی که اینجا ادعا میکنن به سطح متوسط رسیدن توی 3-4 سال به یک ربع نمیرسه (شامل خودم هم میشه). اگر شما بتونی تا چند سال بلااستثنا روزی یک ربع مطالعه کنی، خیلی آدم با ارادهای هستی. (امیدوارم باشی)